صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

در تذکره الکترونیک چه شاخصه های رعایت شود

-

در تذکره الکترونیک چه شاخصه های رعایت شود

واژه افغان مهمترین چالش
افغانستان و پنج کشور دیگر در آسیای میانه مانند تاجیکستان و قرقیزستان و قزاقستان و ازبکستان و ترکمنستان به نام قوم نام گذاری شده است. پسوند «ستان» به معنی جا، مکان و سرزمین در ادبیات فارسی است. افغانستان یعنی سرزمین افغانها، واژه افغانستان اولین بار در قرن14 میلادی در تاریخ نامه سیفی به عنوان جا و مکان بود و باش قبایل افغان ذکر شده است.
کلمه افغانستان، به عنوان نام سرزمین مشخص دارای خطوط مرزی کنونی این کشور در سال ۱۳۰1 ش و در قانون اساسی امانالله شاه به تصویب رسید.
افغان به چه کسانی اطلاق می شد؟
تمام تاریخ گواه این حقیقت است که مراد از افغان یک قوم خاص در کنار سایر اقوام هستند. افغان/ اوغان/اوغو، در برابر دیگر اقوام ساکن در این سرزمین مانند ازبک، هزاره، تاجیک، قزلباش و...گفته می شد/ شود. افغان به یکی از اقوام ساکن در سرزمین افغانستان گفته می شود که با زبان پشتو صحبت می کنند افغان اسم قوم خاصی است و پشتو اسم زبان شان هست. زبان پشتو یکی از زیر شاخه های زبان فارسی است که قبایل افغان به آن تکلم می کنند.
حال پرسش این است که چرا در خصوص این که ملیت تمام اقوام ساکن در افغانستان، «افغان» درج شود حساسیت وجود دارد؟
برای اینکه بدانیم برای ملیت مردم ساکن در افغانستان چه اطلاق می شده است مرور کوتاهی بر قوانین اساسی این کشور داشته باشیم:
- قانون اساسی امان الله خان مصوب1301 ش. «ماده هشتم: همه افرادی که در مملکت افغانستان می باشند بلا تفریق دینی و مذهبی تبعه افغانستان گفته می شوند»
- قانون اساسی محمد نادر شاه مصوب 1310 ش. «اصل نهم: همه افرادی که در مملکت افغانستان می باشند بلا تفریق دینی و مذهبی تبعه افغانستان گفته می شوند.»
- قانون اساسی محمد ظاهر شاه مصوب1343ش. برای اولین بار در ماده اول چنین آماده است: «ملت افغانستان عبارت است از تمام افرادی که تابعیت دولت افغانستان را مطابق قانون دارا باشند. بر هر فرد از افراد مذکور کلمه افغان اطلاق می شود.»
- قانون اساسی محمد داوود خان مصوب 1355ش. «ماده بیست و یکم: ملت افغانستان عبارت است از تمام افرادی که تابعیت دولت افغانستان مطابق به احکام قانون دارا باشند. بر هر فرد از افراد ملت افغانستان کلمه افغان اطلاق می شود.»
- قانون اساسی ببرک کارمل مصوب 1359ش. در ماده بیست و هفتم از روی کرد ظاهر شاه پیروی نشده از اتباع افغانستان نامبرده و حصول تابعیت  و سلب تابعیت را بر اساس قانون تبیین کرده است «تابعیت جمهوری دموکراتیک افغانستان برای تمام مردم افغانستان یکسان و مساوی است. حصول تابعیت جمهور دموکراتیک افغانستان و سلب آن توسط قانون تنظیم می گردد.»
- قانون اساسی دکتور نجیب الله مصوب 1366ش. «ماده سی و سوم: تابعیت حمهوری افغانستان برای تمام اتباع مساوی و یکسان است. حصول و از دست دادن تابعیت و سایر مسایل مربوط آن توسط قانون تنطیم می گردد. هرشخصی که تابعیت جمهور افغانستان را طبق قانون دارا باشد افغان نامیده می شود.»
- قانون اساسی حامد کرزی مصوب 1382ش. «ماده چهارم: ملت افغانستان عبارت است از تمام افرادی که تابعیت افغانستان را دارا باشند. بر هرد از افراد ملت افغانستان کلمه افغان اطلاق می شود.»
تا قبل از قانون اساسی ظاهر شاه به فرد فرد کسی که دارای تابعیت افغانستان را داشته تبعه افغانستان اطلاق شده است وپس از قانون اساسی ظاهر شاه تنها در قانون اساسی ببرک کارمل تبعیت نشده وبقیه قوانین اساسی تا کنون از شیوه قانون اساسی ظاهرشاه  تبعیت کرده است.
به نظر می رسد این حساسیت به وجود آمده دارای یک عقبه تاریخی است که از سالهای 1315 به بعد توسط گل محمد خان مومند و امثال ایشان پایه گذاری شد و با به قدرت رسیدن حزب نازی آلمان، در افغانستان نیز بحث نژاد برتر از سوی برخی حلقات به شدت دامن زده شد به گونه ای که تلاش گردید در قانون اساسی 1343ش زبان فارسی حذف شود و زبان پشتو یگانه زبان رسمی کشور به رسمیت شناخته شود گرچه این پروژه با اعتراض فارسی زبانان به نتیجه نرسید و زبان فارسی در کنار زبان پشتو به عنوان زبان رسمی تصویب شد. در این قانون اساسی ظاهر شاه از واژه «افغان» تعریفی تازه ی اراده شد و به معنی همه افراد شهروند کشور افغانستان بهکار رفت.
حال پرسش این که آیا درست است که نام یک قوم بر سایر اقوام حتی با پشتوانه قانون اساسی تحمیل شود؟
اینکه حذف زبان فارسی با انحصاری کردن زبان مردم افغانستان به زبان پشتو، با شکست مواجه شد دلیلش این بود که در مقام اجرا جامعه افغانستان با چالش جدی ارتباط کلامی مواجه می شد؛ اما اینکه در برابر اطلاق واژه افغان برتمامی اهل سرزمین به نام افغانستان مقاومتی صورت نگرفت مشکل جدی در زندگی شان ایجاد نمی کرد و به این مقدار از برتری جویی ها حساسیت نشان نمی داد همان گونه که هم اکنون مردم نسبت به سرود ملی به زبان پشتو حساسیتی ندارد.
در شرایط کنونی با تمسک به قانون اساسی می توان پا فشاری کرد، اما این پا فشاری را در عصر حاضر کسی براحتی بر نمی تابد. بحث اهمیت قومیت زمانی تشدید شد که در توافق نامه بن قدرت میان اقوام سهمیه بندی شد پیامد این روی کرد این شد که هر اندازه قوم بیشتر، سهمیه بیشتر در قدرت. ازاین رو بحث اثبات اکثریت قومی به عنوان یک اصل اساسی در سهم گیری قدرت مطرح شد و در شعار های انتخاباتی نیز این رویکرد اتخاذ شد و هر کاندیدی از آدرس قوم و با پشتوانه قوم وارد کار و زار رقابت در تصاحب قدرت شد. لذا اگر در دهه 40 تا 80 بحث قومیت اهمیت نداشت، اکنون اهمیت پیدا کرده و حساسیت بر انگیز شده است لذا تحمیل واژه افغان حتی با تمسک به قانون اساسی فکر نمی کنم راه حل باشد بهتر است همان قانون مصوب تذکره الکترونیک به اجرا گذاشته شود.
پرسشی که پیش رو قرار دارد این است که بالاخره به فرد فرد دارای تابعیت سرزمین افغانستان چه گفته شود؟ اگر تعصب در کار نباشد پاسخ آن روشن، دقیق و علمی است واژه «افغانستانی» [Afghanistani ] به کسی اطلاق می شود که منتسب به سر زمین به نام افغانستان باشد در تعبیر دقیق حقوقی آن «افغانستانی» به کسی گفته می شود که دارای تابعیت افغانستان باشد. همان طور که  برای کسی که دارای تابعیت پاکستان باشد اطلاق پاکستانی[Pakistani ]  درست است وهیچ مشکلی را به دنبال ندارد. همان طور کسی که دارا تابعیت قرقیزستان باشد قرقیزیستانی [Kyrgyzstani ] درست است و نه اشکال  معنایی دارد و نه اشکال ادبیاتی.
درج دین و مذهب در تذکره الکترونیک:
با توجه به اینکه اکثریت مردم افغانستان مسلمان هستند ذکر واژه دین در تذکره که جلوآن  نوشته شود مسلمان، با چالش افکار عمومی مواجه نمی شود اما آوردن آن ضرورتی ندارد و تکرار است.
در ضمن اینکه  الزام آن برای اقلیتهای دینی (که فارغ از هر چیزی می خواهند با آرامش و آسایش زندگی کنند) دشواری های اجتماعی و کاری ایجاد می کند از سوی دیگر  نوشته شدن آن برای جامعه دارای 99 درصد مسلمان ثمره ی ملموسی ندارد اما برادران مسلمان می تواند این مهربانی را در حق اقلیتهای دینی داشته باشند تا آنها مجبور نباشند با فشار اجتماعی بیشتری زندگی کنند. ایراد دیگری که قابل طرح است اینکه  کودکان قبل از بلوغ از نظر فقهی نه دین دار گفته می شود، نه بی دین، نه مسلمان گفته می شود نه کافر بلکه نسبت به دین و مذهب «لا بشرط» هستند و تا قبل از سن تکلیف از نظر حکمی  ملحق به دین و مذهب پدر و مادر شان هستند و پس از سن تکلیف مسلمان و غیر مسلمان بودن شان مشخص خواهد شد.
مدیران و نخبگان کشور باید متوجه باشند که عنصر اصلی چهل سال جنگ و نا آرامی سرزمین افغانستان اگر نگوییم ریشه در تنشهای قومی- مذهبی داشته و دارد؛ به طور یقین می توان گفت: ریشه در تنشهای، با نقاب قومی- مذهبی دارد. اندیشه و تدبیر  ایجاب می کند که این نقاب از دست افراطی های قومی و افراطی های مذهبی برچیده شود نه اینکه هر روز بیش از پیش دو دستی در اختیار آنها قرار گیرد.
عوامل بیرونی و دست های ناپاک اجنبی از بیرون افغانستان زمانی فعال می شود که ما در درون افغانستان دچار تنش شویم و اگر بتوانیم تنشها را مهار کنیم عوامل بیرونی حتی فرصتی برای سخن گفتن پیدا نمی کنند چه رسد به اینکه بخواهند کشور ما را با «ماسک» قومی ومذهبی به نا امنی بکشاند.
در دنیای مدرن وقتی می خواهیم تذکره مدرن به ملت شریف افغانستان توزیع کنیم تمام ابعاد آن نیز براساس محاسبات مدرن تنظیم و طراحی شود نه اینکه دوباره به قهقرا کشانده شود.
ذکر قومیت ، چه از افغان، چه تاجیک و هزاره و ازبک ... جز دامن زدن به تعصبات قومی و حرکت به سوی تاریکی هیچ چشم انداز روشنی ندارد. اگر قرار باشد برادران افغان از تحمیل اطلاق افغان برای دیگر اقوام صرف نظر نکنند سایر اقوام نیز مقاومت نشان وتنها گزینه ی که می توانند به آن تمسک کنند درج شدن نام قوم شان هست اما این کار یک نوع واکنش در برابر زور گویی است  نه یک راه حل. انسانی ترین کار و مدبّرانه ترین  کار این است که نام هیچ یک از اقوام در کارت «پولی کاربونیت» درج نشود.
بله تمام مشخصات باید در سیستم بایومتریک به طور دقیق اعم از رنگ چشم و اثر انگشت و دین و مذهب و میزان تحصیلات و شغل و مجرد و متاهّل و مطلّقه و محل سکونت و قد و گروه خون، زبان مادری و سوابق جرمی و... همه و همه بایستی ثبت و ذخیره شود و در فرصتهای مناسب  توسط متخصصین امور برای مدیریت بهتر جامعه تجزیه و تحلیل شود و دولت خود به عنوان شخصیت حقوقی امین و حافظ منافع ملت در هر زمان و مکان که نیاز باشد به آن معلومات دست رسی دارد و داشته باشد.
درج سکونت اصلی و فعلی:
درج محل سکونت اعم از اصلی و فعلی به تعبیر دقیق تر آن قبلی و فعلی نیازی نیست در روی کارت درج شود چون تذکره های عادی به صورت ملی نبود و به صورت ولایتی بود هر ولایت دفتری داشت و دارد که مشابه آن در ولایت دیگری نیز موجود بود و هست اما تذکره الکترونیک ملی طراحی شده است و دارای شماره ای خواهد بود که منحصر به فرد باشد و عین همان شماره در سراسر افغانستان و جود نخواهد داشت.
لذا آوردن سکونت فعلی و سکونت اصلی ممکن است موجب ایجاد محدودیت در آزادی های فردی در انتخاب محل سکونت شود و یا در برخی ادارات، کار مراجعه کننده به درستی راه اندازی نشود.
طرح پیشنهادی
عنوان درشت در دو طرف آرم افغانستان به زبان پشتو و فارسی گویای همه چیز است
«جمهوریاسلامی افغانستان»
«جمهوری»نوع حکومت رسمی افغانستان را از شاهی و میراثی وصنفی جدا می کند
«اسلامی» بیانگر دین رسمی کشوری به نام افغانستان است
«افغانستان» تابعیت و یا همان ملیت مردم افغانستان را در میان سایر ملل مشخص می کند و به فرد که دارای کارت پولی کاربونیت با این آرم و نشان باشد تبعه افغانستان و یا افغانستانی گفته می شود.
نام:
نام خانوادگی:
نام پدر:
تاریخ تولد:
محل تولد:
اینها مشخصات اساسی یک فرد است که باید آورده شود.
طرح پشت زمینه می تواند تصویر شتر باشد، می تواند تصویر بند امیر باشد می تواند مسجد جامع هرات ویا قلعه اختیارالدین هرات باشد
می تواند مناره جام غور باشد می تواند مزاری سخی و یا هر طرحی دیگری که دارای شاخصه های ملی از دیدگاه متخصصین تاریخی- باستانی  و افغانستان شناسی باشد.
به امید افغاستان آرام وآباد و مردم با هم برابر و برادر این سرزمین

دیدگاه شما