صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۹ حوت ۱۴۰۲

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ما با سوزاندن چوب، 5 میلیارد افغانی درداده‌ایم

-

ما با سوزاندن چوب، 5 میلیارد افغانی درداده‌ایم

بیگمان هریک از ما از کنار چوبفروشیهای شهر کابل بدون پروا گذر کردهایم، فقط مردان چوبفروشی را دیدهایم که تنههای چنارهایی را در دم ارۀ تیزشان برش میزنند. بیگمان در روز چند بار از کنار درختان پی شده از ریشه گذر کردهایم و هیچگاهی روزگار غریب آنان را نپرسیدهایم. باور کنیم که هریک از شهروندان کابلی و هریک از شهروندان دیگر شهرهای افغانستان تنها چیزی که در ذهنشان میرسد، سنجش نرخ چوب است و همچنین سنجش خشک و تر بودن چوب تا در چریها و بخاریها بهخوبی در بگیرند.
بیاییم ذهن خود را کمی درگیر «چوب»های پی شده کنیم. بیاییم کمی به تنههای رشید و سرکش درختانی که در زادبوم خودش یعنی جنگلها نفس میکشیدهاند؛ اما مردان بیرحم و شهروندان خشن این سرزمین با ارهها به جانشان افتادهاند و شاخ و برگشان را زدهاند سپس بار موترهای باربری کردهاند تا بروند سوخت چریها و بخاریها شوند، درنگ کنیم.
ما دربارۀ چوبهای پی شدهای که در زمستانها بخاریها و چریها را گرم میکنند تا شهروندان این شهر و دیگر شهرها کنار گرمای لذتبخش بخاری و چری آسوده بنشینند و بخوابند اندیش کردهایم، تنها به «سوخت» بودن چوبها اندیشیدهاند؛ همین و بس.
با آنکه میتوان به چوب از دید ارزش کالای اقتصادی نگاه کرد. نمونه اینکه اگر چوبهایی که در بخاریها و چریها میسوزند، برای صنعت چوب و صنعت کاغذ سود برده شود، چرخ صنعت و چرخ اقتصاد کشور بهتر خواهد چرخید؛ چونکه بر شالودۀ گزارش وزارت تجارت و صنایع افغانستان یکی از واردات مهم کشور را چوب دربر میگیرند که به گفتۀ همین وزارت: در سال 2013 میلادی مبلغ 12.2 میلیارد دالر برای واردات ماشینآلات و تجهیزات، وسایط نقلیه، سوخت معدنی، اقلام فولادی و چوب از جیب افغانستان به کشورهای دیگر رفته است.
همچنین به گفتۀ همین وزارت در سال 2009 مبلغ 4.096.5 افغانی، در سال 2010 میلادی مبلغ 5.847.1 افغانی، در سال 2011 میلادی مبلغ 6.882.6. افغانی، در سال 2012 مبلغ 7.739.4 افغانی، در سال 2013 میلادی مبلغ 8.135.4 افغانی تنها برای خرید و واردات اقلام چوبی هزینه شده است، با آنکه ما چوبها و جنگلهای خود را با دستان نا مبارک خویش پی میکنیم و آزمندانه آتش میزنیم سپس با تماشای دود آن لذت میبریم. این شیوۀ اندیشیدن ما به زندگی و به اقتصاد و به «چوب» شیوۀ نادرستی است که نیازمند مدیریت کلان اقتصادی است. ما کمتر کلاه خود را دادرس شیوۀ اندیشیدن و کنش اقتصادی خود کردهایم. ما گوش خود را پخته پینه کردهایم و نمیشنویم که نزدیک 25% کل واردات کشور را چوب و سایر مواردی چون سمنت، فولاد، پلاستیک و غیره دربر میگیرند.
گزارش سال 2013 وزارت تجارت میرساند که از بابت واردات کاغذ و مواد کارتنی 20% از 4 میلیارد افغانی به 5 میلیارد افغانستانی افزایش یافته است. این، چه چیزی را میرساند؟ آیا با خود اندیشیدهایم؟ سوزاندن چوبهایی برای سوخت شهروندان، این را میرساند که ما در زمستان سال 2013 مبلغ 5 میلیارد افغانی سوزاندهایم؛ این آمار بهگونهای خشن است و بهگونهای ترسناک است که انگاریدنش لرزه به تن آدمی میاندازد اینکه: ما با دست خود یک یک نوتها و پولها را بین بخاری و چری میاندازیم؛ نوتها و پولهای هزاری: 5 میلیارد افغانی!
هرگاه ما گوش شنوا داشته باشیم، خروج ارز ما در برابر واردات کاغذ ما را کر خواهد کرد. نمونه اینکه در سال 2009 مبلغ 591.9 میلیون افغانی، در سال 2010 مبلغ 1.599.3 میلیون افغانی، در سال 2011 مبلغ 2.667.3 میلیون افغانی، در سال 2012 مبلغ 4. 181.1 میلیون افغانی و در سال 2013 مبلغ 5.019.1 میلیون افغانی برای واردات کاغذ و کارتن دادهایم؛ ولی ما چوبها و درختهای خود را بیرحمانه و بی اندیشانه پی میکنیم تا سه کار انجام بدهیم:
1. محیط زیست خود را با دست خود خراب کنیم.
2. به جای راهاندازی صنعت کاغذسازی و صنایع چوبی، صنعت چوبسوزی راه میاندازیم.
3. به جای بیابانزدایی، بیابانزایی میکنیم.
همین است که ما گداییم. ما مردم با دست خود گدایی و بیچارگی را میخریم. اگر از من بپرسی که به جای چوب سوزی چه کار کنیم؟ پاسخش روشن است: مردمی که توانایی مدیریت اندیشیدن خود را ندارد؛ بهتر آن است که خود را در بدهند تا مردم دیگر دنیا از گداییگریشان رهایی یابند.
شما یک بار به آمار و گزارش بالا برگردید و یک بار دیگر بخوانید بهخوبی درمییابید اینکه نرخ خرید و یا نرخ واردات ما کاهش نیافته است که هیچ، بلکه افزایش یافته است. در این افزایش واردات کاغذ ما در سال 2009 میلادی مبلغ 2 میلیون افغانی، در سال 2010 مبلغ 2 میلیون افغانی، در سال 2011 مبلغ 45 میلیون افغانی، در سال 2012 مبلغ 709 میلیون افغانی و در سال 2013 مبلغ 526 میلیون افغانی تنها از کشور قزاقستان کاغذ و کارتن خریداری کردهایم.
بیاییم آن یک سر سوزن مغزی که داریم به اندیشیدن واداریم تا روزگار ما بهبود پیدا کند. به این اندیش کنیم که در نگرش خود دگرگونی بیاوریم. یکی از همین دگرگونیها خودداری از سوزاندن چوب است. آنگونه که گزارشها در دیگر کشورها نشان داده است 6 درصد تنه یک درخت میتواند یک بسته حاوی 500 برگه کاغذ را تولید کند. همچنین کارشناسان دیگر کشورهایی که صاحب دارند گفتهاند: طور میانگین هر درخت میتواند 16.67 بند کاغذ با اندازه A4 تولید کند که هر بند نیز 500 برگه کاغذ را شامل میشود.
با این برآورد که یک درخت 500 برگ کاغذ ساخته میشود، اکنون یکبار دیگر خواهشمندم از کنار چوبفروشیهای همین شهر، همین کابل، گذر کنید. بگذریم که با سوزاندن چوبها چقدر به محیط زیست خود آسیب میرسانیم و گذشته از اینکه هر درختی یک زنده جان است و با پی کردن یک درخت یک زنده جان را میکشیم و گذشته از اینکه با سوزاندن درختان پول خود را برای واردات کاغذ و کارتن هزینه میکنیم، تنها یک درخت 500 برگ کاغذ به ما و شما میدهد. همچنین کارشناسان دیگر کشورها گفتهاند که «برای تولید یک تن کاغذ باید 17 درخت تنومند قطع شود.»
اکنون باید به کمک همدیگر چند کار آدموار کنیم:
1. به جایگزینی سوخت زمستان شهروندان شهرهای کشور اندیش کنیم و چاره بجوییم. یک گزینه این است که با بودن زغال سنگ، از پی کردن و سوزاندن درختان و چنارهای عزیز دست برداریم.
2. به راهاندازی کارخانه کاغذسازی اندیش کنیم تا هم پول خود را از کشور بیرون نکنیم هم از دید فراوری درون کشوری کاغذ بینیاز شویم و هم برای ناشران، نویسندگان، روزنامهنگاران سوبسید کاغذ بدهیم.
3. با خودداری و قطغنسازی پی کردن درختان و جنگلها به بهبودی محیط زیست خود یاری رساندهایم.

دیدگاه شما