صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ساماندهی اقتصاد غیررسمی کابل؛ گامی درجهت توسعه شهری

-

ساماندهی اقتصاد غیررسمی کابل؛ گامی درجهت توسعه شهری

شاروالی کابل بهمنظور کاهش ازدحام در مرکز شهر و فراهم آوری سهولت برای شهریان کابل هنگام تردد، از چندی قبل کار پاککاری ساحات مرکزی را از وجود دست فروشان روی جاده، وسایطی که در مکانهای منع پارک توقف کرده اند و دور ساختن دیگر موانع سد معبر آغاز کرده و ساحات مزدحم را برای رفت آمد و تردد وسایط شهریان پاک کاری نموده و این روند همه روزه جریان دارد.
قابل ذکر است، شاروالی کابل برای دست فروشان و کراچیهای سیاری که در ساحات مذکور مصروف فعالیت اند و خود را ثبت و راجستر بانک معلومات شاروالی کابل میکنند مکانهای مشخصی مد نظر گرفته شده که در آیندۀ نزدیک جابجا میگردند. (عبدالله حبیب زی، سرپرست شاروالی کابل).
شهرها همیشه بهترین نمایانگر تمدن ها بودند. از اصفهان تا هرات، از کابل تا دهلی، از بامیان تا آتن. در عصر تاریکی هرکشور، نشر کتاب ارزنده ای از سوی یک نویسنده، ظهور اثر هنری برجسته ای از سوی یک هنرمند و یا برخواستن یک پهلوان از یک محله ناشناخته ی شهر و .... غیر ممکن نیست. ولی در این دوره هرگز شهری باارزش و ماندگار ظهور نمی کند. چطور؟ زیرا شکوفایی شهرها غالبا متوجه دو شرط اساسی اند. اول: سیستم اقتصادی رسمی، شفاف و سالم؛ که قدرت و نحوه تصمیم گیری را مشخص و بصورت کالبدی خود را نمایان می سازد. دوم: مدیران و سیاست مداران که در رآس قدرت، آرا و نظرات آن هاست که منابع را مدیریت و سیمای بیرونی کالبدی شهر بازتاب سیاست گذاری آنان است.
شهرنشینی در افغانستان به تنهایی روندی مثبت است. شهرها موتور توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها هستند. ولیکن در شهرهای کنونی بالاخص کلانشهر کابل، کیفیت زندگی شهری از نظر رفاه، آسایش، ایمنی و زیبایی با افت شدیدی روبرو گردیده است. برخی از علل آن گسترش بی حد و اندازه شهر، سلطه حرکت سواره بر پیاده، انسداد معابر به علت شلوغی و مسائلی از این دست می باشد. حمل و نقل شهری ناکافی و متراکم به اقتصاد شهر، افراد فقیر و ثروتمند آسیب می رساند. ساده ترین راه حل که مدیران ما در پیش گرفته اند؛  افزایش ظرفیت معابر از طریق اعمار معبر جدید و یا انتقال عوامل سد معبر به مکان دیگر است. شهر مجموعه بسیار پیچیده ی اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و ..  است که هر لایه آن بر لایه اثر می گذارد. لذا هرگونه اقدام در مورد یکی از لایه ها، نیازمند بررسی جامع و دقیق اثرات سایر لایه هاست. و از همه مهمتر نقش مردم در حیات این لایه های شهری است. این درحالی است که سیاست مداران و مدیران هم چنان بر راه حل های قدیمی، یکجانبه نگر و شکست خورده تاکید دارند. بنابراین نه تنها در رفع این مشکلات موفق نمی باشند بلکه گاهی خود به تشدید آن کمک کرده اند.
شهر به عنوان یک تولید اجتماعی بازتاب فیزیکی(کالبدی) روابط و مناسبات اقتصادی، اجتماعی و باورها و تمایلات ساکنان آن در هر مقطع زمانی خاص است و در گذر زمان از قوانین فیزیکی و مکانیکی پیروی می کند. به بیانی دیگر «شهر اثر ماندگار تاریخی و در عین حال واحد جغرافیایی و اجتماعی تکامل پذیر است که با تاثر از ایدئولوژی ناظر بر ناحیه که توان و سطح کاربرد نیروهای اقتصادی و تکنیکی را بر روی شهر مشخص می دارد، شکل گرفته است و به مقتضای اندیشه های ارزشمند معماران، شهرسازان و همیاری کارشناسان نظام های علمی دیگر و با بهره مندی از عادات اجتماعی ساکنان شهر و با اراده و تصمیم نظام سیاسی بر پهنه زمین و روی محیط طبیعی شکل می گیرد و در مسیر زمان در فضای جغرافیایی معینی برحسب شیوه های مبادلات اقتصادی و اجتماعی خود تداوم می بخشد و بالاخره سیمای بیرونی و فیزیکی خود و حیات انسان هایی را که در بطن خویش دارد، دگرگون می کند. گاه رفاه و بهزیستی را و زمانی نابهنجاری و دلواپسی را بر شهرنشینان عرضه می دارد». (فرید، 1386).
شکل گیری اقتصاد غیر رسمی شهر
در پاییز سال 2004 میلادی یک روزنامه ی محلی در لندن، به نام ایسلینگتون گزت، از شیوه ی توسعه یکجانبه ی کابل انتقاد کرده و نواحی مشخصی از آن را به جزیره ای در میان اقیانوسی از فقر معرفی کرده است.  "در کابل پایتخت افغانستان، تعداد زیادی از افراد خارجی و کارگران مشغول به کار در واحدهای وابسته به سازمان ملل، سازمان های غیردولتی و موسسات خیریه، درآمد بسیار بیشتری از افراد محلی دارند. شرایطی که منجر به روند احیا در برخی از نواحی مسکونی شهر شده است. در این نواحی مشخص، ساختارهای تاریخی بزرگی وجود دارد. به طوری که افراد با درآمد بالا در نواحی مسکونی بهتر شهر که در ساختمان های تاریخی بزرگ قرار دارند، ساکن شده اند. و افراد فقیر در مرکز و حاشیه شهر پرسه می زنند".
از سال 2002 به بعد کشورهای خارجی مبالغ هنگفت پول را برای ملت سازی و تاسیس نهادهای دموکراتیک در افغانستان کمک کردند. به دنبال سرمایه گذارای بین الملی و سازمان های امدادی سبب رشد سریع اقتصادی شده اند شهرنشینی هم رشد ناگهانی داشت. شهر کابل علی الظاهر از دو شهر مختلف تشکیل شده اند. یکی مخصوص فقرا و تنگدستان و دیگری مقر ثروتمندان است. به گفته ی شهرداری کابل مبادلات غیررسمی و غیرقانونی بخش عمده ی اقتصادشهر را تشکیل می دهد. در این بخش بیش از 500 هزار نفر شاغل اند و امرار معاش می نمایند. این بخش 90 درصد مجموع فعالیت اقتصادی کل شهر را تشکیل داده است.
شهر کابل علی الظاهر از دو بخش تشکیل شده است. بخش ثروتمند و بخش فقیر. گذار از توزیع جمعیت روستایی به شهری، تبعات اقتصادی_اجتماعی وسیعی را در پی دارد. این یک بیماری مهلک مشترک است که بین اغلب کلانشهرهای جهان در حال توسعه دیده می شود.
بگیلبرت و گاگلر، انباشتگی شهری و نابرابری شهری و نابرابری های منطقوی، شکاف شهری_روستایی و مهاجرت انبوه و به تبع آن بزرگ سازی شهری، بیکاری و اشتغال کاذب و ناقص و شکل گیری اقتصاد غیررسمی و معضل مسکن و فقر شهری را از جمله پیامدهای شهرنشینی در جهان سوم قلمداد می کند.
شکل گیری بخش غیررسمی ثبت نشده، سازمان نیافته و غیر منظم در بسیاری از اقتصادهای شهری نتیجه شایع شهرنشینی معاصر است. وجود این بخش اساسا چهره مشخصه شهرهای جهان در حال توسعه است. چنین پدیده ای در اوایل دهه 1970 به رسمیت شناخته شده و مستند شده است. طرح این موضوع همزمان با روشن شدن این واقعیت بوده که افزایش شمار انبوه نیروی کار شهری، از طریق مهاجرت خالص ورودی این بخش به کار خود اشتغال داشتند و درآمد کافی برای حمایت از خود و خانواده هایشان کسب می کردند. به این ترتیب الگویی متمایز از فعالیت اقتصادی و مبادله به موازات اقتصاد رسمی شکل گرفته و توسعه یافته بود که برای شرکای رقیب خود منافع و مضراتی را در پی داشت. (برک پور،95).
بخش غیررسمی چیست؟
بخش غیررسمی ، جزئی از جغرافیای اقتصادی است که به طور رسمی شناسایی و ثبت نشده است. در بخش غیررسمی، افراد خارج از نظام رسمی کنترل و دستمزد به تولید اجتماعی می پردازند. البته این بخش غالبا ارتباط نزدیکی با جغرافیای اقتصاد رسمی دارد. ماهیت بخش غیررسمی و تفاوت آن در مناطق مختلف جهان، تعریف دقیق و بدون مخالف از آن را تقریبا ناممکن می سازد. برداشت های موجود در مورد این بخش بسیار نابسامان است. زیرا هرچند همه فعالیت های غیررسمی در یک چیز، یعنی فقدان نظارت رسمی، مشترک است. اما تنوع آن ها و روابط متعددی که با اقتصاد رسمی دارند امکان هرگونه تعریف و برداشت یکسان را از بین می برد. بخش غیررسمی با طیفی از مقیاس فعالیت ها مشخص می شود. از فعالیت های فردی و پاره وقت گرفته تا فعالیت های تولیدی و خدمات بازاری کوچک مقیاس. بخش غیررسمی در تمام اقتصادهای جهان وجود دارد، گرچه اهمیت نسبی آن در سطوح تولید اجتماعی متغییر است. به طور کل، بخش غیررسمی هم به عنوان معضلی از توسعه نیافتگی و هم به عنوان راه حلی برای آن تلقی می شود. و این موضوع، طنینی ویژه در جهان سوم دارد. در این کشورها اشتغال نسبت به رشد اولویت دارد و بخش غیررسمی به عنوان بخش کاربر و بسیار انعطاف پذیر در روابط سازنده متقابل با صنعتی شدن رسمی، و اغلب سرمایه بر، شناخته می شود. بهره وری پایین و کاربری بالای بیشتر فعالیت های غیر رسمی، این فعالیت ها را به عنوان وسیله ای برای کاهش بیکاری جذاب می سازد. اسناد مختلف نشان می دهد که در شهرهای جهان سوم بین 40 تا 70 درصد افراد در بخش غیررسمی فعالیت می کنند.  و کاسبی خرده پایی، شکل غالب فعالیت غیررسمی را تشکیل می دهد. بدون تردید اقتصاد غیررسمی به میزان چشمگیری به ظرفیت جذب شهرها کمک می کند(جانسون، 2001).
بخش غیررسمی شامل تعداد زیادی از خدمات و فعالیت های تولیدی است که به صورت فردی یا خانوادگی و با استفاده از تکنولوژی ساده و کاربر به انجام می رسد. فعالیت هایی مانند فروش خوردنی و نوشیدنی، نامه نگاری، کفاشی و واکس زنی، معرکه گیری، جمع آوری بطری و زباله، طالع بینی، تیز کردن چاقو، یا کارهایی از سوی بعضی مکانیکان، نجاران، آرایشگران و پادوهای شخصی انجام می گیرد. فعالیت این بخش کارهایی چون خود فروشی، گدایی و فروش مواد مخدر را نیز در بر می گیرد. (برک پور، 95).

دیدگاه شما