صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۸ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مسئول پاسخگویی آتش‌سوزی‌ها کیست؟

-

مسئول پاسخگویی آتش‌سوزی‌ها کیست؟

در طی این سالها بارها شاهد آتشسوزی در افغانستان بودهایم. آتشسوزیهایی که داراییهای مردم که همانا داراییهای افغانستان است دود شده است و دودش اسیر هوا شده است. وقتی که حریق و یا آتشسوزی در بین است، لازم است بدانیم که اموال و داراییهایی که در اثر آتشسوزی از بین رفته است یا از بین میروند، تنها مال احمد و محمود نیست؛ بلکه دارای دو سویه یا دارای دو مرحله است: در مرحلۀ اول هر مرکز تجاری که در اثر آتشسوزی میسوزد، سرمایه و دارایی شخصی افراد است؛ اما در مرحلۀ دوم سرمایۀ ملی است برای اینکه تک تک این داراییها بخشهایی از اقتصاد ملی را تشکیل میدهند؛ سرمایهای که در سطح کلان اقتصاد و دارایی افغانستان را شکل میدهند. با این حساب، هر یک از مراکز تجاری که در طی این سالها در افغانستان سوخته است، نه تنها مال و دارایی احمد و محمود است بلکه در سطح کلان جزء سرمایه و دارایی و اقتصاد ملی بهحساب آمده؛ یعنی دارایی و اقتصاد ملی طعمۀ حریق شده است.
آخرین آتشسوزی افغانستان، آتشسوزی مارکت یا بازار تیمورشاهی که چند روز پیش در آتش سوخت. البته برداشت من این است که این آخرین آتشسوزی نخواهد بود. وقتی آخرین آتشسوزی نخواهد باشد، پس جلوگیری از آتشسوزی داراییهای ملی نیازمند عزم و ارادۀ ملی است.
هرگاه آتشسوزی در افغانستان به وجود میآید، این ضربالمثل نیز به خاطر آدم میآید: «هم گندم تر است و هم آسیاب کند است.» طبق فرمول این ضربالمثل حکومت به حیث سیاستگذار حکم همان آسیابی دارد که کند است و مردم حکم گندمی که تر است.
حکومت بهمثابۀ سیاستگذار و به حکم سیاستگذار مصداق همان آسیاب کند است، زیرا دچار امر نظارت و حاکمیت است. در طی سالهای اخیر بهطور بیشمار زیربناهایی چون جاده و ساختمانهای دولتی ساخته شدهاند که اولاً به دلیل بیمسئولیتی مردم، دوم به دلیل عدم نظارت درست به خاطر فساد عمر چندانی نکردهاند و از پایبست خراب شدهاند. مواردی را که شخص اینجانب شاهد صحنه بودهام از جمله میتوانم به یک «پل» نام ببرم که روز افتتاحش مهندم شد یا میتوانم از تعمیر یک مکتب نام ببرم که در یکی از سفرهایم در یکی از ولایات شاهد بودم؛ یعنی زمانی که از محل برمیگشتم، تعمیر در حال اتمام کار ساختمانی بود؛ اما در برگشت بهوضوح دیدم که تمام آهن چادرهای تعمیر مکتب از روی مکتب کنده شده بودند و در پهن دشت سرگردان در دست باد میگشت. همچنین شاهد یک جاده یا یک سرک بودهام که در سر یک سالگیاش نرسید و تبدیل به خاک گشت.
شاید شما بپرسید که مسئولیت نشناسی حکومت چه ربطی به موضوع دارد؟ بهراستی اگر دقت کنیم، رابطهها خیلی واضح و مشخص است؛ مثلاً انجنیری که مکتب نخوانده شهادتنامه 12 گرفته است و سپس بدون صلاحیت علمی سند انجنیری گرفته است، به چه کسی برمیگردد؟ شخص خودم شاهد ساخت یک ساختمان دولتی بودم که همان ساختمان 30 سانتیمتر نقشه را خراب طرح کرده بود. انجنیری که بین دوستان به «انجنیر پیشاوری» معروف گردید. علاوه بر خرابی تعلیم و تحصیل، رشوه ستانی یکی دیگر از خرابیهای کار است. در این زمینه نیز بهخوبی به یاد دارم که در جریان یکی از سفرهای نظارتی شاهد ساخت یک ساختمان نیمهکارۀ دولتی بودم که از گل و لای کار شده بود فقط روی ساختمان سمنت گل ماله کرده بود.
بدین ترتیب بهخوبی معلوم است که هم آسیاب کند است و هم گندم تر. در این کندی آسیاب، دستگاه حکومتی از نقشه و اتخاذ تدابیر ایمنی مراکز تجاری نظارت نمیکنند. صاحبان املاک و مراکز تجاری را وارد نمیکنند تا تدابیر ایمنی را بهاجبار و به زور تهیه و تدارک کنند. پر واضح است که هرگاه هر دکانی در بازار تیمورشاهی که خود بنا از جزء داراییهای ملی به شمار میآمد، کپسول ضد حریق میداشت، اموال و دارایی مردم همچنین بنای تاریخی مردم در آتش نمیسوخت؛ مثلاً اگر هر دکان یک کپسول داشته باشد، خریدش آنقدر هزینهبر نیست که قیمت تمام شود؛ مثلاً یک کپسول ضد حریق 6 کیلویی نهایت 1000 افغانی قیمت داشته باشد. البته این، ابتداییترین مراحل ایمنی است که بایستی مدنظر قرار گرفته شود که نمیشود.
افزون بر این، در این «کند بودن آسیاب و تر بودن گندم» سهلانگاری و بیتوجهی خود مردم نیز دخیل است. علاوه بر بیتوجهی مردم بیتوجهی مسئولین حکومت نیز خیل است. حکومتی که بر اساس مقرره تنظیم امور اطفائیه منتشره در جریدۀ رسمی به شماره مسلسل ۱۰۶۱ سه جانب دستگاه حکومتی در قضیۀ تنظیم امور اطفائیه دخیل است:
مقررۀ مذکور در مادۀ اول به تأسی از حکم مندرج مادۀ ٣٢ قانون پـولیس یک سلسله فعالیتهای وقـایوی را بهمنظور پیـشگیری از حریق قبل از وقوع آن اجرا میگردد؛ این، یعنی قانون موارد پیشگیرانه را پیشبینی کرده است؛ اما چون بهاصطلاح «هم گندم تر است و هم آسیاب کند است» موارد پیشگیرانه اعمال نمیشود. در حالی که حکومت میتواند اولاً تمام مالکان مراکز تجاری را ملزم کند تا برای مراکز تجاری خودشان لوازم اطفای حریق مانند کپسول ضد حریق را خریداری کنند. دوم حکومت بهمثابۀ آسیاب از کندی رهایی پیدا کرده تا دوایر حکومتی که برابر مقرره تنظیم امور اطفائیه
مطابق حکم مادۀ هفدهم مقرره تنظیم امور اطفائیه سه اداره مأمور، موظف و مکلفاند تا تدابیر پیشگیری، ایمنی و همچنین اطفای حریق را تدبیر و اداره کنند؛ ادارههای چون ادارۀ اطفائیه وزارت دفاع ملـی، ریاست عمـومی امنیـت ملـی و ادارۀ اطفائیۀ وزارت امور داخله.
وضعیت آتشسوزی به طرز فجیع جریان دارد؛ بهطور مثال اگر سرانگشتی حساب کنیم در همین ماه عقرب 1396 (ماه جاری) چندین آتشسوزی رخ داده است که میتوان بهطور نمونه به چند مورد اشاره کرد:
1. به تاریخ 5 عقرب 1396 به تاریخ آتشسوزی در سرک 20 متری قلعهنو غرب کابل که در اثر آن چندین کارگاه، دکان و خانه مسکونی سوخت.
2. به تاریخ 11 عقرب 1396 آتشسوزی در بازار ولسوالی چاهآب ولایت تخار که جان 13 نفر را گرفت.
3. به تاریخ 13 عقرب 1396 آتشسوزی در مرکز شهر کابل، ساحۀ حوزه اول امنیتی پولیس که در طی آتشسوزی به تعداد 15 دکان رخت فروشی طعمه حریق شد.
4. به تاریخ 15 عقرب 1396 آتشسوزی (در هنگام نوشتن این مقاله) در ولایت کاپیسا در مرکز هماهنگی نیروهای امنیتی این ولایت.
حال بهجاست بپرسیم «چرا» تدابیر ایمنی رعایت نمیشود؟ آیا درست نیست که از سه ادارۀ دولتی موظف (ادارۀ اطفائیه وزارت امور داخله، ادارۀ اطفائیه وزارت داخله و ادارۀ امنیت ملی) بپرسیم چرا؟ آیا درست نیست که از شهروندان بپرسیم چرا تدابیر ایمنی مانند تهیه کپسول ضد حریق را تهیه و تدارک نمیکنید؟ پرسش بعدی این است که پاسخگوی اموال و داراییهای مردم بر کنار، چه کسی پاسخگوی بازار تیمورشاهی، بنای تاریخی و آثار ملموس فرهنگی/ معماری که متعلق به ملت است، خواهد بود؟ اگر آن طوری که شایعه است مالکان دکانها باعثوبانی حریق این بازار شده است؛ چون دولت اجازۀ نوسازی نمیداده است، به همین دلیل آنان اقدام به تخریب بنا کرده است که اگر این اتهام ثابت شود، عاملان آتشسوزی چه مجازاتی خواهد دید تا اقدام به تخریب تبدیل به رویه و تبدیل به فرهنگ نگردد؟
خلاصه سخن اینکه هر آتشسوزی چند پیامد دارد: اولاً سرپیچی از احکام قانونی که هم وظایف مردم را مشخص کرده است و هم وظایف مسئولین نظام سیاسی را، دوم ضرر مالی و جانی و روانی به مالکان سرمایه، سوم ضرر مالی و اقتصادی به پیکره اقتصاد ملت افغانستان.
پرسش آخری اینکه تا کی آسیاب تیز خواهد شد و گندم خشک تا وضعیت از این فلاکت رهایی یابد؟ هر آیینه اگر برخی از عوامل تخریبی و بعضی از تهدیدها را بیرون مرزی حساب کنیم، آیا عامل آتشسوزیها از کجا ناشی میشود؟ آیا در این هم دست دشمنان خارجی دخیل است؟ قطعاً پاسخ منفی است. پاسخ همین است که ملت خام است و حکومت خواب. هرگاه چوپان خواب باشد، مال چوپان را گرگهای بیابان خواهد خورد.

دیدگاه شما