صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

پـاکستان؛ نه دوست، نه دشمن! (پاکستان و امریکا در جنگ افغانستان) قسمت سوم

-

پـاکستان؛  نه دوست، نه دشمن! (پاکستان و امریکا در جنگ افغانستان) قسمت سوم

بهره برداری پاکستان از گروه های تروریستی در افغانستان
همزمان با تأمل ادارۀ رئیس جمهوری ترامپ درباره استراتیژی اش در افغانستان، کارشناسان و آگاهان در این باره بحث می کردند که پاکستان را چگونه مدیریت کنند. یک هدف مهم در این راستار این است که پاکستان را از حمایت از شبکه حقانی و سایر گروه هایی هراس افگن که منافع امریکا در افغانستان را هدف قرار می-دهند، باز دارد . برخی از کارشناسان می گویند که ایالات متحده باید پاکستان را به خاطرحمایت از گروه های هراس افگن با اعمال تحریم های اقتصادی و نظامی و حتی با اعلام کردن آن کشور به عنوان حامی تروریسم، تنبیه کند. عدهای دیگر می گویند که امریکا باید به همکاری اش با پاکستان ادامه دهد و به منافع استراتیژیک آن کشور مخصوصاً به حساسیتش در مقابل هند، اهمیت بیشتر قایل شود. استدلال آن ها این است که چنین رویکردی در مقابل پاکستان، این کشور را بیشتر به حمایت از اهداف امریکا در افغانستان تشویق می کند.
اما آنچه که هردو طرف این مناظره از آن غافلاند، نحوۀ تکامل یافتن رویکرد پاکستان در قبال گروه های هراس افگن است که تغییر آن از طریق تهدید یا تشویق غیرمحتمل می نماید. پالیسی پاکستان در قبال گروه های هراس افگن در افغانستان، سه مرحله را طی کرده است:
1) مجاهدین به مثابۀ یک ابزار مفید
بنا به ملحوظات و نگرانی های امنیتی فوری در افغانستانِ بعد از جنگ سرد و همچنین به خاطر اهداف استراتیژیک خنثی سازی هژمونی هند در منطقه، مجاهدین به ابزار مفید برای پاکستان تبدیل شدند؛ اما این ذهنیت و برداشت در مورد نقش مجاهدین یک محصول فرعی دیگر نیز با خود داشت که هنوز درک نشده بود: رشد جهادیسم در سطح جهانی.با خروج ناگهانی امریکا از افغانستان در ختم جنگ سرد، پاکستان تنها ماند تا هرج و مرج موجود را به تنهایی و بدون حمایت بین المللی مدیریت کند. افغانستان به سرعت درگیر یک جنگ داخلی تمام عیار شد که سرازیر شدن میلیون ها پناهجوی افغان به داخل پاکستان را در پی داشت و این کشور را با مشکلاتی مواجه ساخت. پاکستان پیش از آن میزبان بیش از دو میلیون پناهجویی بود که در زمان هجوم شوری به افغانستان آن کشور را ترک کرده بودند. وقتی ایالات متحده در چارچوب قانون پریسلر پاکستان را به خاطر فعالیت های هسته ای اش مورد تحریم قرار داد، این کشور دچار یک بحران اقتصادی مستآصل کننده شد. برای پاکستان دچار بحران، ثبات به هر طریق ممکن به اساس پالیسیِ استفاده از مجاهدین در افغانستان بدل شد.
سازمان استخبارات پاکستان گروه های مسلح مختلف در آن کشور ر وادار به یک توافق و تفاهم با همدیگر کرد. این سازمان، طالبان را از میان مهاجرین افغان در پاکستان تشکیل داد تا از این طریق به جنگ داخلی افغانستان به گونه ای نقطۀ پایان بگذارد که منافع پاکستان نیز حفظ گردد. اما آنچه باعث ناامیدی و نگرانی پاکستان شد این بود که اکثریت مطلق کشورهای جهان حاکمیت طالبان بر افغانستان را به رسمیت نشناختند. در این وضعیت، تنها پاکستا، عربستان سعودی و امارات متحده عربی از رژیم در حال تقلای طالبان در کابل حمایت می کرد.
حمایت از مجاهدین برای ایجاد ثبات در افغانستان تنها هدف پاکستان نبود، بلکه از آن ها به عنوان ابزارهای استراتیژیک در منطقه علیه هند نیز استفاده می کرد. حمایت امریکا و پاکستان از مجاهدین افغان در جریان مبارزه علیه اتحاد شوروی در سال های 1980، نتایج قابل توجهی را در پی داشت. مجاهدین افغان، شوروی را در افغانستان با هزینۀ بسیار اندک در مقایسه با هزینۀ یک عملیات نظامی متعارف، شکست دادند. به نظر یک افسر نظامی ارشد متقاعد که نویسنده با او صحبت کرده، این سبک جدید جنگ با شدت پایین تآثیر عمیقی بر نظامیان پاکستان گذاشت. این سبک و شیوه جنگ به سرعت به دکترین نظامی ارتش پاکستان تبدیل شد که متعاقباً گونۀ جدیدی از مجاهدین را از کشمیر و پنجاب جذب کرده و آموزش داد تا از آنها به عنوان ابزار علیه هند در کشمیر و سایر مناطق استفاده کند. لشکر طیبه به رهبری حافظ سعید که در کشمیر تحت کنترول هند فعالیت میکند زادۀ همین دوره است.
پاکستان تنها کشوری نبود که به مجاهدین به عنوان یک ابزار می دید. مجاهدین نیز که از سراسر جهان اسلام بسیج شده بودند، خود را به عنوان نیروی ضروری و غیرقابل چشم پوش می دیدند. مجاهدین بعد از شکست اتحاد شوروی دریافتند که در عصر جدید جنگ های نامتعارف، حتی عظیم ترین قدرت های جهان هم شکست پذیر می شوند. شکست اتحاد شوروی مؤثرترین ابزار تبلیغاتی گروه های مسلح برای جذب عضو شد. در طول سال های دهۀ نود میلادی، مناطق قبایلی بین افغانستان و پاکستان به محل آموزش گروه های مسلح که متشکل از شهروندان بیش از 40 کشور جهان بود، تبدیل شد. این گروه ها بعد از آموزش، برای جهاد به سرزمین آبایی خود بر می گشتند.
بر بنیاد گفتههای یکی از رئیسان سابق سازمان استخباراتی پاکستان، این کشور در طول سال های دهه 90 کنترول خود را بر گروه های تروریستی و افراد مسلح مختلف که از پاکستان وارد افغانستان می شدند، از دست داد. این در حالی بود که پاکستان گروه های مسلحی را که از آن کشور وارد کشمیر می شدند، شدیداً تحت کنترول داشت. تعداد گرو‌‌ههای تروریستی و مسلح در افغانستان افزایش سریع داشت که این افزایش سریع کار نظارت بر آن ها را برای نظامیان و استخبارات پاکستان دشوار ساخت. در همین مقطع زمانی بود که القاعده ظهور کرد؛ گروهی که متشکل از داوطلبان عرب دخیل در جنگ افغانستان بود و با هدف سرنگون کردن رژیمهای کشورهای خاور میانه که به زعم آنان غربی و تحت حمایت امریکا بودند، با عبدالله عزام و اسامه بن لادن بیعت کردند.
علیرغم آگاهی از پناه گرفتن اعراب و ازبکها در منطقه، پاکستان همچنان حضور جنگجویان خارجی را در این کشور تحمل کرد. پاکستان رشد گروه های مسلح را قسماً به این دلیل نادیده گرفت که این گروه ها به نفع این کشور و علیه هند در کشمیر کار می کرند، اما دلیل اصلی این بود که مجاهدین در آن زمان تهدید علیه موجودیت پاکستان یا جهان غرب نبودند. طبق گفته ی یکی از رئیسان سابق سازمان استخباراتی پاکستان، برخی از مجاهدین روابط نزدیک شخصی با مسوولین نهادهای امنیتی برقرار کردند. این روابط دوستانه تا به امروز ادامه دارد. در حقیقت، برخی از مجاهدین در جایگاه ابزار مفید قرار داشتند و برخی دیگر در جایگاه دوستان، اما بسیاری دیگر بودند که از طرف پاکستان نادیده گرفته شدند. برخی از این افرادی که از سوی پاکستان نادیده گرفته شده بودند، در ادامه فعالیت هایشان حملات یازده سپتامبر را به راه انداختند که در حقیقت آغاز رسمی جهاد جهانی بود.

در قسمت چهارم و نهایی خواهید خواند:
بهره برداری پاکستان از گروه های تروریستی در افغانستان: 1) طالبان خوب و طالبان بد؛ 2) تلاش برای حفظ موقعیت و جایگاه در مسایل افغانستان؛ و نتیجه گیری: آیا پاکستان دوست یا دشمن؟

دیدگاه شما