صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

بزرگداشت نهضت عاشورا؛ تجلیل از مکتب انسانی

-

بزرگداشت نهضت عاشورا؛ تجلیل از مکتب انسانی

قيام و نهضت امام حسين (ع) براي رهايي امت اسلامي نه بلکه رهايي انسانها از تاريکانديشي و جهل و تعصب انسانهاي زمانه خويش بودهاند. قيام عاشورا و پيام مکتب عاشورا که براي آزادي انسانها از قيد بندگي و بردگي و نه گفتن در برابر حکومت خودکامه خود بود از ابعاد متفاوتي قابلتجليل، تحليل، بررسي و واکاوي ميباشند.
يکم. بعد فلسفي پيام عاشورا:
به لحاظ فلسفي قيام و نهضت عاشورا و پيام مکتب عاشورا از پشتوانه فلسفي برخوردار است؛ زيرا حرکت امام يک حرکت اصلاحي و انساني و آزادي انسانهاي آزاده بوده و ميباشند. و اين جريان اصلاحي براي جامعه بشري ادامه خواهد داشت. بنيادهاي فلسفي اين مکتب رهاييبخش و پيام مکتب نهضت عاشورا يک حرکت موهوم و تهي نيست. بلکه يک واقعيت عيني و خارجي در حيات جامعه انساني ميباشند. بهعبارتديگر پيام فلسفي نهضت عاشورا پيام خروج انسانها از تاريکي بهسوي روشنايي و هواهاي پاک و انسانيت و مدنيت و زيستن در جامعه عادلانه و رو به سامان بودهاند.
دوم: بعد معرفتشناختي پيام عاشورا
اصولاً اهداف هر حرکت و انقلاب و خيزش براي طغيان و سرکشي نيست بلکه داراي پيام معرفتي و آگاهي براي جامعه بشري و انساني دارد. به بيان دقيقتر عمق پيام نهضت عاشورا يک پيام معرفتشناسانه براي جامعه انساني است. زيرا منتج به نتايج اصلاح جامعه انساني است و الا غيراز اين باشد. فهم و درک و تحليل و تجليل ما از مکتب عاشورا يک تجليل و تحليل تقليلگرايانه است. بنابراين اين خود با حرکت اصلاحي امام در تضاد و تناقض آشکار است.
سوم: عصر عقلانيت
آنچه ما امروزه يعني در عصر مدنيت، عقلانيت، علم و فرزانگي و فرهيختگي به سر ميبريم و بهزعم خود از مکتب اصطلاحي عاشورا و پيام انساني عاشورا تجليل ميکنيم بههيچعنوان به اصول و مباني معرفتي مکتب عاشورا، سازگاري و همخواني ندارد. بلکه مکتب عاشورا بهصورت وارونه تجليل ميشود. که اين خود باعث شرمساري و مايه سرافکندگي امت اسلامي و جامعه اسلامي و انساني ميباشند. بعد معرفتشناسانه پيام عاشورا يعني درک و فهم درست و دقيق انساني، مهم است. يعني جامعه و مردم و امت ما را انسانيتر و به شناختشناسي عميقتر نزديک کند.
چهارم: بعد اخلاقي پيام عاشورا
اخلاقي زيستن جزو لاينفک زندگي مدني در هر جامعه انساني است. آنچه براي جامعه و مردم ما متأسفانه وجود ندارد، درک درست، صحيح و عميق از اخلاق زيست جمعي است. همين بعد اخلاقي پيام عاشورا نيست. جامعه افغانستان يک جامعه اسلامي است و درعينحال از جامعه اخلاق محور کاملاً تهي است. زمان تجليل و تحليل از پيام عاشورا ارزشمند، ستودني و قابلتقدير است. که جنبههاي اخلاقي پيام مکتب عاشورا بهصورت عقلاني، منطقي، اخلاقي و انساني رعايت و درک و فهم شوند. نه اينکه باعث آزار و اذيت جامعه انساني شود. وآنگهي ممکن است زندگي عادي مردم ما را دچار مشکل و صلب آرامش کند. وقت ما عملکرد و تجليل تقليلگرايانه جامعه خويش را با دقت و تأمل بيشتر نگاه و بررسي ميکنيم. و بهصورت عيني ميبينيم که با اصول اخلاقي پيام عاشورا در تضاد و تناقض است. که اين خود يکي از آسيب ها و معضل اخلاقي جامعه ما و بهخصوص اهل تشيع است و جاي بسي تأسف، درماندگي و دور از مدنيت اخلاقي است.
پنجم: بعد اجتماعي پيام مکتب عاشورا
تجليل و تحليل جامعهشناختي پيام عاشورا کنش گران اجتماعي را وادار ميکند که پديدهها و حوادث جامعه انساني را بهعنوان يک واقعيت عيني و اجتنابناپذير اجتماعي تجزيهوتحليل کند. خروجي و محصول اين بعد جامعهشناختي پيام مکتب عاشورا اگر بهصورت واقعبينانه و مطابق باارزشهاي يک جامعه نباشند. داراي بازخورد، عملکرد و بازتاب منفي در جامعه است. فرهنگ عمومي پذيرفتهشده در جامعه چه بهصورت درست چه بهصورت نادرست باشد، در برابر عملکرد نا به هنجاريها و نابسامانيهاي يک جامعه انساني از خود عکسالعمل منفي نشان ميدهد. و اين عکسالعمل منفي خود باعث نابساماني جامعه ميشود و خود بهخود باعث تضعيف بعد اجتماعي پيام مکتب عاشورا ميشنود. درحاليکه بعد اجتماعي پيام مکتب عاشورا اگر درست تحليل و ارزيابي و آسيبشناسي شود. دايره مکتب انسانسازي پيام مکتب عاشورا نمود بيشتر و تبلور بيشتر در جامعه انساني پيدا ميکند.
ششم: بعد سياسي پيام مکتب عاشورا
پيام سياسي مکتب عاشورا دقيقاً در برابر حکومت زمانه خود نوعي نافرماني مدني بهحساب ميآمد. يعني امام حاضر نشد، با حکومت ظالم و خودکامه و فاقد مشروعيت سياسي بيعت و  او را  به رسميت بشناسد. بنابراين حکومت وقت، امام حسين و يارانش را را در سر دوراهي قرار داد يا بيعت کند و يا اگر بيعت نکند، حرکت و نهضت اصلاحي را بايد در پيش بگيرد. که امام راه دوم را برگزيد. بعد سياسي پيام اصلاحي عاشورا، الگو و سرمشق بيبديل براي همه حکومتهاي جوامع اسلامي و انساني شدهاند. شما وقتي به حيات ملتها حکومتها و دولتها نگاه ميکنيد. ميبينيد که حکومتهاي مستبد و خودکامه در حيات سياسي و اجتماعي خود ناکام بودهاند. و در برابر مردم و ملت خود بهصورت مسئولانه وظيفه و مسئوليت خود را ادا نتوانستند. و درنتيجه منجر به شکست و فروپاشي شدهاند. بهعبارتديگر پشتوانه مردمي و ملي و سياسي خود را ازدستدادهاند. بعد سياسي مکتب عاشورا براي همه جوامع بشري، بسيار واضح و شفاف است و آن اينکه رابطه حکومت و مردم يک رابطه يکطرفه نيست. به همين ميزان که حکومت بر مردم و ملت خود حق حاکميت دارد. و در حفظ ارزشهاي والاي انساني و اخلاقي و تأمين حقوق شهروندي خود مسئوليت دارند. تأمين امنيت تکتک شهروندان و صلح و ثبات، آوردن نظام عادلانه آموزشي و سياسي و اقتصادي و حراست از مرزهاي کشور و ملت و مردم خود در برابر بيگانگان مسئوليت دارند. مردم هم وظيفهدارند. در مقابل حکومت از فرمانها حکومت تبعيت کنند زيرا حکومت برآمده از آراي مردم داراي مشروعيت سياسي ملي و بينالمللي ميباشند. و هرقدر اعتماد مردم از حکومت بيشتر باشند. تبعا حکومت و دولت از قدرت و صلاحيت بيشتر در برابر ديگران برخوردار است، هم در سطح ملي و هم در سطح بينالمللي.
هفتم: بعد فراديني و فرامليتي پيام عاشورا
نهضت و قيام و حرکت اصلاحي عاشورا بههيچعنوان مختص به اهل تشيع نبوده و نيست. بعد فرامذهبي و فراديني و فرامليتي نهضت عاشورا يک پيام جامع و کامل براي همه اديان و مذاهب و اقوام و مليتها براي آزادي و رهايي همه انسانها و جوامع بشري است. بنابراين منحصر کردن قيام و پيام عاشورا اختصاص به يک مذهب و ملت و مکتب نيست. بلکه براي همه انسانهاي آزاده است. تجليل انحصاري از نهضت عاشورا، يک تجليل کاملاً تقليل گرايانه است. و اين خود يک جفا و ظلم به يک نهضت و مکتب رهاييبخش انسانها است. درنتيجه تجليل امروز ما از نهضت و قيام اصلاحي امت اسلامي کاملاً مغاير با نهضت اصلاحي و رهاييبخش امام است. تجليل از نهضت عاشورا بايد بهصورت عقلاني، منطقي، انساني، اخلاقي و مطابق با موازين اسلامي باشند. اصحاب انديشه و قلم، اساتيد دانشگاهها، علماي اعلام و خطباي مساجد و مداحان اهلبيت، همه شما يک رسالت و مسئوليت بيشتر نداريد. و آن اينکه نهضت و پيام و مکتب عاشورا يک پيام انساني، اخلاقي و معرفتشناسي است. جلوگيري از هرگونه افراطگرايي را بهصورت عقلاني و منطقي به حداقل برسانيد و بعد معرفتشناختي مکتب انسانسازي و اصلاحي پيام عاشورا را منتقل و مجالس عزاداري بهصورت معقولانه و مسئولانه انجام شود و به دوراز هرگونه افراطوتفريط و از دودستگي و اختلاف جلوگيري شود. امام حسين و نهضت اصلاحي امام حسين متعلق به همه اقوام، مذاهب، ملت ها ميباشند.

دیدگاه شما