صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ضرورت آسیب شناسی و تحریف زدایی از حادثه ي عاشورا

-

ضرورت آسیب شناسی و تحریف زدایی از حادثه ي عاشورا

تحریف واقعه عاشورا و وارونه جلوه دادن پیام و هدف امام حسین(ع) یکی از آسیبهای است که فرهنگ عاشورا و عزاداری را تحت تاثیر قراردادهاست و گفتمان عقلانی عاشورایی را به گفتمان اسطورهسازی احساسی و عاطفی در میان عزاداران مبدل ساخته است. البته تحریف در واقعه عاشورا موضوع امروز و دیروز نیست بلکه از همان فردای نهضت بود که ستمگران کوشیدند قیام امام حسین را بی مایه و میان تهی نشان دهند. متأسفانه در این میان برخی از دوستان و مخلصان نیز نا خواسته و نا اگاهانه به این رفتار دامن زدند و دیگران بی آنکه بدانند آلت دست مغرضان و دشمنان می شوند آن را ادامه دادند و در بی اثر کردن عاشورا، تمایل به اسطوره سازی، احساسی و عاطفی جلوه دادن قیام عاشورا، تغییر ارزشهای عاشورا، غیرحماسی کردن عاشورا، رواج غلو و خرافات، تفسیر دنیوی کردن از عاشورا نقش به سزایی را ایفا کردند.
حال با توجه به گستردگی امکانات و وسایل ارتباط جمعی، و تعامل انسان های امروزی با عقاید و باور های متفاوت در کنار هم هیچ حرف و حدیث پنهان و در محدوده مکانی خاص باقی نمی ماند و به سرعت در میان مردم پخش می شود. لذا ضرورت آسیب شناسی و تحریف زدایی از حادثه عاشورا بیشتر از هر زمان دیگر و در شرایط کنونی در کشور احساس می شود و نیاز به توجه و تمرکزی بیش از پیش دارد. از آنجایکه که مهم ترین کانون تبلیغ و انتشار اندیشههای عاشورایی و پیام نهضت سرخ امام حسین مجالس عزاداری و مرثیه سرایی آن حضرت است، لذا هرگونه تحریف و بدعتی در این حوزه میتواند آسیبهای جدی به متن پیام و هدف قیام آن حضرت باشد. از همین روست که بررسی و کنکاو پیرامون آسیبها و آفتهای موجود در این حوزه می تواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد.
از همین روست که علما و خطبای مساجد و تکایا رسالت دارند با توجه به حساسیتهای موجود کشور و شرایط حاضر از ورود تحریفهای لفظی و معنوی به ساحت فرهنگ عاشورا و عزاداری سید الشهدا جلوگیری کرده و نا خواسته موجب تضعیف و تقلیل حماسه عاشورا نشوند. برخورد عاطفی صرف با مقوله عزاداری و دوری گزیدن از برخورد عقلانی با مقوله قیام و عزاداری امام حسین و استفاده از اشعار و مرثیههای که فاقد وجاهت لازم اند، تنها بعد عاطفی و احساسی حادثه عاشورا را فربه تر ساخته و مخاطبان را از اندیشه اصیل عاشورایی و حسینی به دور نگه میدارد. ذکر برخی مطالب موهن و عدم سازگار با شئون اهل بیت و اظهار مطالب و تعبیرهای سست معارف اسلامی، ترویج سلیقه های شخصی و رواج زبان حالهای بی اساسی و بی پایه و به دور از هرگونه تفکر و تدبر بر تحریف و بدعت های عاشورایی می افزاید. متأسفانه از گذشته ها تا اکنون این نقص متوجه واعظان، علما، روضه خوانان و علمای است که مرجع توده مردم به شمار می آیند که به طور عمیق و همه جانبه در دهه عاشورا اندیشه نکردند و به درستی به تشریح و تبلیغ آن نپرداختند.
بدون شک در صحنه عاشورا، از سوی امام و یارانش، شاهد عاطفی ترین صحنهها، و از سوی لشکریان کوفه، شاهد جنایت بار ترین و دهشتناک ترین وقایع هستیم. از این رو، حادثه عاشورا، بعد عاطفی قوی دارد که از این جهت، می توان آن را یک تراژدی دانست. ولی در فرهنگعامه، بیش تر شاهد حضور پر رنگ بعد تراژدیک عاشورا هستیم، به گونهای که تا حدودی عرصه را بر بعد حماسی تنگ ساختهاست. با کمال تأسف باید گفت که این انگاره، در ذهن، اندیشه و عمل برخی عالمان دینی و بسیاری از واعظان، روضه خوانان، مداحان و مردم وجود داشته و هنوز نیز وجود دارد. نمونه آن، واقعه سازی هایی است که درباره رقیّه صورت میگیرد. در حالی که در وجود شخصیتی به نام رقیه تردید وجود دارد ؛ برای وی از مدینه تا خرابه شام، تاریخ و مصیبت ساخته میشود. یا زبان حالهایی که به جز نارسایی و تحریف مفهومی، تحریف تاریخ و جعل آن نیز، به شمار میآید و به تدریج، به صورت واقعه و اصل تاریخی میآید.
متأسفانه باید اذعان کرد که از جمله عواملی که درگسترش و شیوع تحریفات و آسیب های عزاداری و رشد و نهادینه شدن آنها نقش داشته، سکوت یا تأیید و حمایت نخبگان دینی از این گونه مسایل بوده است. نقش و وظیفه اندیشمندان، آگاهان، بزرگان و نخبگان جامعه، به ویژه نخبگان دینی آن است که فراتر ازدرک عامه مردم، واقعیت های سطحی و زیرین جامعه را بشناسند، عوامل رشد و انحطاط را دریابند و به موقع و با روش مناسب، از خود واکنش نشان دهند. اگر همین نخبگان، به هر جهت از انجام وظیفه خود بازمانند، کوتاهی کنند و یا دچار اشتباه شوند، سیر انحراف و انحطاط شتاب بیش تری میگیرد.
علما نباید به عوام زدگی تن دهند و یا همانند تودهها فکر کنند بلکه علما باید جسورانه در مقابل تحریف ها بیستند و نقش اصلاحی خویش را به درستی ایفا کنند. پیرایش، پالایش و آرایش فرهنگ عمومی مردم، وظیفه نخبگان آگاهاست. نقش علمای دینی را، از جهت های گوناگون می توان به دیده بان و یا داکترجراح تشبیه کرد که در این موارد، فریاد کردن و عمل کردن اگر چه با واکنش منفی نیز مواجه شود، وظیفه او است. اما با کمال تأسف دیده می شود که عدم برخورد نامناسب با این پدیده های تحریف آمیز، به دلیل هراس از تضعیف و یا تخریب پایه ها و هنجارهای اعتقادی مردم است. البته این تحلیل، فاقد عنصر آینده نگری و دور بینی است ؛ چرا که اگر این تحریف ها در آینده از پرده بیرون افتد که به طور حتم چنین است، خطرش برای مبانی اعتقادی، صدها برابر بیش تر است.
این موضوع ضمن آن که از ورود تحریفات خواسته و ناخواسته جلوگیری می کند، به اعتلای فرهنگ عمومی جامعه نیز می انجامد. البته مسئله دیگر که بسی مهم تر و در مسیر انحراف مؤثر است، عاریه گرفتن فرهنگ عزاداری قومی توسط قوم دیگر و ملتی توسط ملت دیگر، آن هم نه نقاط قوت که نقاط ضعف و قالب های شکلی آن است. نمونه های بارز آن، ورود قمه زنی و تغیر در شکل و شمایل سینه زنی است.
در پایان می خواهم تأکید کنم که نهایت سعی برای هماهنگ ساختن وقاعده مند کردن عزاداری سید الشهداء در مطابقت با روح قیام و براساس فرهنگ بومی کشور صورت بگیرد. نهضت عاشوراو فرهنگ عزاداری باید پیام آور همدلی، همگرایی همبستگی اجتماعی و ایجاد روابط صمیمانه میان اقشار مختلف جامعه اسلامی باشد نه اینکه این حماسه انسان ساز بیش از هر رویدادی، گرفتار گردبادهای سهمگین خرافه و تحریف شود.

دیدگاه شما