صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سين کيانگ؛ هسته راه ابريشم (سفرنامه چين)

-

سين کيانگ؛ هسته راه ابريشم (سفرنامه چين)

قسمت سوم
اشاره:
چندي قبل استاد سرور دانش معاون دوم رييس جمهور به دعوت رسمي مقامات چينايي به ايالت سين کيانگ آن کشور سفر چند روزه اي داشت. در اين سفر علاوه بر سفير افغانستان و تعدادي از مسولان افغاني، سلطان احمد بهين يکي از ديپلمات هاي با سابقه و سفير پيشين کشور در چين و از مسولان فعلي وزارت امور خارجه کشور، معاون رييس جمهور را همراهي مي کرد.
وي سفرنامه اي با رويکرد فرهنگي و تاريخي از اين سفر به نگارش در آورده است که حاوي نکات ارزشمند و به يادماندني است. اکنون بعد از چند هفته اين سفرنامه جهت نشر به اداره روزنامه افغانستان ما رسيده است. ما ضمن قدرداني از جناب آقاي بهين و آرزوي موفقيت براي شان، آن را براي خوانندگان و مخاطبان روزنامه به نشر مي سپاريم. اينک قسمت سوم و آخر اين سفرنامه به حضور خوانندگان تقديم مي گردد:
اسپ تازي و ماهرويان ايغوري
ارومچي يکي از ايستگاه هاي اساسي راه ابريشم کهن است که اقوام مختلف و فرهنگ هاي گوناگون و سنت هاي کهن باشندگان اصلي را در خود حفظ کرده است. ايغوري ها، تاجک ها، قزغيزها، قزاق ها و هان ها در اين سرزمين زندگي مي کنند. روح سرکش قزاق ها، هنر پروري تاجک ها، مهمانوازي ايغوري ها را مي توان در اين سرزمين يافت. يکي از باشنده گان شهر که قزاق است، موزيم شخصي در متن شهر ساخته و در آن کهن ترين تنه درختان را که برخي تا چهل متر مي رسد و اينک به سنگ مبدل شده است حفظ کرده است. تنه درختان کهن ،سنگ هايي با سايز هاي بزرگ و قديمي را در فضاي باز در معرض ديد تماشا چيان قرار داده است. در ساختمان هاي متعدد اين موزيم از کهن ترين وسايل مورد استفاده چون نخستين دوربين هاي عکاسي و بازمانده لباس هاي جنگ جهاني و جنگ چاپان – چين نگهداري مي شود. در يک سالون جدا گانه صد ها مجسمه از مائوسته دونگ و نظاميان ارشد چين و تصوير هايي از مارکس و انگلس ، لنين و استالين نگهداري مي گردد.
بخش اعظيم ساختمان ها طويله هاي اسپ است که در ان يکصد اسپ گرانبها، تيزپا و  قشنگ جابجا شده اند. از اسپ هايي که در مسابقات جهاني مقام اول گرفته اند تا اسپي که به گفته صاحب موزيم يک تن وزن دارد، را مي توان مشاهده کرد. هر اسپ کارت هويت خودش را دارد پدر و مادرش مشخص است. براي تربيت اسپ ها ميدان ورزش اسپ ها وجود دارد و جوانان قزاقي انها را آموزش مي دهند، اسپ سواري مي کنند و بازديد کنندگان از حرکات متنوع اسپ ها لذت مي برند. در بخش ديگر تعدادي از سگ ها از نسل هاي گوناگون حفظ مي گردد. يک سگ افغاني در ميان همه داشته هاي اين موزيم است. رئيس موزيم ميگويد سگ افغاني يگانه سگ در جهان است که مي تواند در هوتل هاي پنج ستاره داخل شود.
ده ها نوع پرنده، در اين محل نگهداري مي شود، يک سالون به نقاشي ها اختصاص دارد. زيبا رويان اقوام ساکن در آسياي ميانه نقاشي شده در ديوار ها نصب شده اند. تصاويري از افغانها بشمول شربت گل در اين ميان ديده مي شود. در اين موزيم که در طبقه دوم آن هوتل و محل بود و باش مهمانان است، يک ميليارد و نيم مصرف شده است و روزانه بين دو تا سه هزار نفر ديدار ميکنند. از کرايه اتاق ها خواب هوتل و پول تکت مصارف روزانه اين محل ديدني پرداخته مي شود.
کاشغر، مرواريد غلطان راه ابريشم
«اگر به کاشغر سفر نکنيد، يعني به سنگيانگ نيامده ايد”. اين جمله معروف در باره کاشغر در بين مردم مي چرخد. کاشغر شهري در جنوب کوه هاي تيان شان که سينگيانگ را به دو بخش شمالي و جنوبي تقسيم مي کند، قرار دارد. شهري کهن با قدامت دو هزار و يکصد سال. اين شهر دروازه چين است که فرهنگ بوديسم و اسلام از اسياي ميانه و افغانستان به چين رسيده است. نخستين سياح چيني بنام تانشن از همين شهر به شمال افغانستان امد، در بلخ توقف کوتاه داشت به باميان رفت و راهش را به هند گشود. نخستين مسجد مسلمانان در اين شهر بنام عيدگاه در سال 1442 ميلادي ساخته شد. زيارتگاه نخستين مسلمانان در کنار همين مسجد وجود دارد. گفته ميشود که اين مسجد گشايش ده هزار نفر را دارد و در نماز هاي روزانه از سه تا پنچ هزار نماز گذار در ان به عبادت مي پردازند و براي نماز هاي جمعه ده هزار و براي نماز هاي عيد يکصد هزار نفر در آن نماز مي خوانند. براي شهري که کمي بيشتر از يک ميليون نفوس دارد اين رقم خيلي درشت است. هفت سال قبل رهنماي ما به نويسنده گفت که فقط تعداد محدودي از نمازگذاران به اين مسجد ميايند که عمدتاً افراد با سنين بالا هستند.
انگاه من براي نخستين بار به اين شهر امده بودم.  از ان زمان تغييرات زيادي در اين شهر رخ داده است در سال 2012، حکومت چين فيصله کرد تا توسعه اقتصادي اجتماعي سنگيانگ در اولويت پلان سيزدهم باشد و سه ايالت شانگهاي، شاندونگ و گانجو در نو سازي و توسعه کاشغر سهم مي گيرند. اين شهر با سه کشور تاجکستان-افغانستان و پاکستان هم سرحد است. کاشغر که سالانه ميزبان نمايشگاه بين المللي اسياي ميانه است، به دروازه اسياي ميانه و پاکستان مبدل مي گردد. دهليز اقتصادي پاکستان – چين که با سرمايه 46 مليارد دالر تطبيق مي گردد از همين شهر اغاز مي شود.
پارک صنعتي که به کمک سه ولايت ساخته شده است در بيرون از شهر قديمي قرار دارد. در يک بخش اين پارک 16 کارخانه صنعتي که 11 هزار نفر دختران جوان ايغوري دران مصروف کار اند به توليد لباس و وسايل الکترونيک مصروف اند. انها لباس هاي اردو و پوليس را تهيه ميکنند. به مارکيت هاي داخلي و خارجي لباس ميفرستند. کمپني هاي مصرف در اين پارک نيمه دولتي و نيمه شخصي اند و با سرمايه بيشتر از يک مليارد يوان چينايي اغاز و سالانه بهمين مقدار پولي عايد ميکنند.
بخش ديگري از اين پارک اجناس مختلف از مواد خوراکي، پوشاک مواد تعميراتي و غيره توليد مي کنند. مشتري هاي اصلي شان آسياي ميانه و پاکستان است حتي در همين محل امور گمرکي انجام مي گيرد. يک کمپني افغاني، رحيم گرديزي، که در افغانستان مواد تعميراتي عرضه مي کند، بالاي يک ذخيره گاه بزرگ نام کمپني اش را نصب کرده است. اين پارک در يک ساحه وسيع ساخته شده است و توسعه مي يابد کوه ها که کاشغر را احاطه کرده اند دور اند. اسمان فراخ است. و از همين رو مي گويند « اگر به کاشغر نيايي چگونه فراخي گنبد،اسمان را مي تواني مشاهده کني» هنوز اسمان اينجا آبي است. کارگاه هاي صنعتي اين شهر تا کنون دود غليظ را که از لوله هاي بلند به اسمان رها مي کنند، انقدر نيست، که آسمان را تيره سازد. کارگاه هاي نساجي و خرد که ذغال سنگ زياد نياز ندارد. يکي از نگراني هاي طرفداران محيط زيست در سال 2012 آن بود که توسعه  شهر بر محيط زيست آن اثر نگذارد و قدامت تاريخي انرا زير سوال نبرد. دست اندرکاران در اين شهر با افتخار ميگويند که مدرن سازي شهر قدامت تاريخي انرا دست نخورده گذاشته اند. ما که با يکي از رهبران کشور فرصت ديدار از کاشغر را داشتيم. ديدار از شهر قديم جز برنامه رسمي بود.کار ساخت  اين شهردر سال 2009 اغاز و در سال 2015 پايان يافت.  جاده به طول شش صدمتر، به سبک کهن است که 2100 سال قبل ساخته شده بوده است. در دروازه شهر ماهرويان ايغوري با رقص و آواز محافظين دروازه کهن با سرنيزه و پهره داران مسلح به تير و کمان و نيزه در بالاي دروازه، از مهمانان استقبال مي کنند.  برسم کهن،بزرگان شهر اعم از مقامات رسمي، ريش سفيدان و « ملا نصرالدين» به شما خوش امديد مي گويند و با سرنا، شمارا بدرقه مي کنند تا از دروازه اين شهر کهن که روي يک تپه اعمار شده است، داخل شويد. دو طرف جاده خانه هاي مسکوني، بازار هاي محلي رستورانت هاي به سبک کهن و هوتل پنج ستاره خود نمايي مي کنند. ساختمان با مواد تعميراتي جديد اعمار شده است. پنج بازار به ترتيب صنايع محلي، بازار  آهنگري ، کلاه دوزي، چوپ کاري و ادوايه نباتي است .يک خانه مسکوني در آن به حيث مهمان خانه هم استفاده مي شود، رستورانت ملا نصرالدين نامدارد. ملاي اشنا براي افغان ها، ايراني ها، ترک ها و ساکنين اسياي ميانه است. ملاي آگاه به اسرار زندگي، رهنماي مردم و بذله گوي معروف. در همه کشور ها مقبره يي دارد جز در افغانستان .مي گويند مقبره اش در ايران سه ديوار ذخيم و مرتفع با دروازه چوبي بزرگ که قفل بزرگي در آن اويزان است، دارد ، و ديوار چهارمي وجود ندارد.
رستورانت ملا نصرالدين، داراي اتاق هاي است بدون پنچره و يک دروازه دارد. براي بستر خواب، که روي زمين هموار شده است شبانه 5 تا 10 يوان معادل يک نيم دالر، کرايه مي گيرند. رهنماي ما فکاهي از ملا نصرالدين گفت: جواني نزد ملا امد تا بخت اش را معلوم کند. ملا گفت در 25 سالگي درس هايت تمام مي شود در 26 سالگي عروسي مي کني در 27 سالگي اولين فرزندت به دنيا مي آيد و در 31 سالگي فرزند دومي ات. جوان برايش گفت ملا چرا دروغ مي گويي من هم اکنون سي و پنج ساله ام. ملا گفت مي بيني مهم انسان را تغيير مي دهد اگر درس نمي خواندي تا حالا همين چيز هارا مي ديدي.
يک رستورانت و سي وشش آشپز
در همين جاده، کهن شهر، رستورانت پنج ستاره ساخته شده است که مرتفع تر از همه  ساختمان هاست در طبقه هم کف رستورانت است، سه طبقه هوتل است و طبقه اخر، سالون کنسرت. اين رستورانت آشپز و آشپز خانه ندارد اما مردم محل روزانه 36 نوع غذا در خانه هاي شان پخته مي کنند و به رستورانت مي آورند و در برابر آن پول اخذ مي کنند. 36 آشپز براي يک رستورانت . شامگاه در طبقه اخر رقص و اواز برگزار مي گردد. مي گويند کاشغري ها وقتي راه مي روند رقص مي کنند و وقتي صحبت مي کنند اهنگ مي سرايند. ايغوري بدون رقص و آواز را نميتوان پيدا کرد. در پيشروي خانه زنان جمع مي شوند چاي مي نوشند، اهنگ مي خوانند و صحبت مي کنند و از زندگي لذت مي برند. اما در همه دکان هاي شان نمي توان توليدات دستي ايغوري يافت. جاي آنرا اموال بي کيفيت پاکستاني و چيني گرفته است اما بازار ادويه نباتي تا هنوز دست نخورده است. مي گويند براي 888 نوع مريضي ادوايه وجود دارد که از گژدم خشک، تا زعفران و عسل شامل آنست. اينها مي دانند که بهترين زعفران دنيا از افغانستان است اما يک صاحب دکان گفت که لاجورد از پاکستان است. واقعاً پاکستان مهارت دارد که غذاي هندي را بنام خود ثبت کند و لاجورد افغاني را پاکستاني معرفي نمايد.
کهن شهر، در آنطرف ديگر تپه اي است که تا هنوز به حال خود است. در يک جاده کم عرض خانه هاي مسکوني است که سياحان مي توانند از آن ديدن کنند. رسم ايغوري ها آنست که اگر دروازه خانه شان بسته بود، شما حق نداريد داخل شويد زيرا شوهر در خانه نيست و اگر دروازه باز بود شما مي توانيد به عنوان مهمان داخل شويد. در اين خانه ها گاهي به عنوان دکان عرضه توليدات ايغوري چون شال و دستمال و کلاه هاي ايغوري بفروش مي رسد. يک مرد کهنسال در يکي از اين دکان ها صد ها نوع توليدات دستي، مجسمه هاي مائو، عکس هايي از کارل مارکس، انگلس و لينين، و نشان ها و مدال هاي اردو را جمع آوري نموده و حاضر نيست آنرا به فروش برساند.
نشان هايي از مائو
در يکي از ميدانهاي شهر، يکي از چهار مجسمه بزرگ صدرمائو که در سراسر کشور وجود دارد، نصب شده است. در اين ميدان که در زمان انقلاب فرهنگي، محلي تبليغ آيده هاي تابناک صدر مائو بود، اجتماعات بزرگي برگزار مي شد، «منحرفين انقلاب» وادار ساخته مي شدند تا به گناهان شان اعتراف کنند و براي «منزه «شدن به دهات فرستاده مي شدند تا تجديد تربيت گردند. از همين گونه محلات، مبارزه با فرهنگ کهن و سنن (نا مناسب) بشمول مذهب زدايي به پيش برده مي شد. اکنون در زير پاي اين مجسمه چند متري در شب هاي نمايشگاه بين المللي کاشغر، خوبرويان ايغوري، تاجيکي، ازبکي، و پاکستاني پايکوبي مي کنند. آواز ميخوانند و نمايشات رنگارنگ انجام ميدهند.
در يکي از اين پروگرام ها، در يک نمايشنامه کوتاه صدرمائو (که بوسيله يک هنرمند چينايي که کاملاً شبيه مائو است) روي صحنه مي ايد از انقلاب جهاني و از نقش دهقانان چيني در ان سخن ميراند و در پي آن، دين سياوينگ، رهبر لاغر اندام و قد متوسط، معمار اصلاحات و دروازه هاي باز چين به نمايش گذاشته مي شود که با صداي بخش و آهسته پلان هاي مشخص براي توسعه و اصلاحات را مطرح مي کنند.
در آنطرف تر اين شهر، مسجد عيد گاه است که بعد از سال 2012 باز سازي شده و در روز هاي عيد مسلمانان يکصد هزار شهروند مسلمان در آن جمع مي شوند، نماز عيد مي خوانند و جشن تاريخي اسلامي را به جا مي آوردند. در دروازه ورود به نماز خانه که مستقيماً مقابل محراب مسجد مي باشد، عکس رئيس جمهور و رهبر حزب کمونيست چين شي جي ينگ، با امام مسجد نصب گرديده است که صميمانه دست همديگر را مي فشارند و تبسم مليح روي لبان شان نقش بسته است.

دیدگاه شما