صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۸ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

دورخیزحکمتیاردرمیدان بازی جمعیت اسلامی

-

دورخیزحکمتیاردرمیدان بازی جمعیت اسلامی

به نظر ميرسد ورود فرصتطلبانة احمدضيا مسعود به تظاهرات مردمي روز جمعة گذشته و سپس برپايي خيمههاي تحصن در مسير خيابانهاي پر رفتوآمد کابل که باعث ايجاد سرگرداني براي شهروندان شده است، کمکم نتيجة زيانبارش را هم براي حزب جمعيت و هم براي تظاهراتکنندگان آشکار ميکند.
گلبدين حکمتيار روز پنحشنبه گذشته در يک نشست خبري که طرف خطابش بيشتر حزب جمعيت اسلامي بود، از موضع بسيار بالا سخن گفت. او نه تنها معترضان را به «تلاش بالا رفتن از ديوارهاي ارگ رياست جمهوري» متهم کرد، بلکه گفت «من به هيچ کسي اجازه نميدهم که اين نظام را براندازد و نه با چنين کساني موافقم. آناني که در تلاش تغيير اين نظام هستند، بايد فکر کنند که جايگزينش چيست؟ آيا آنها قادرند که کشور و حتي يک پاسگاه امنيتي را اداره کنند؟»
حکمتيار در مورد ايجاد راهبندان توسط معترضان نيز سخن گفت: «هيچ کسي نميتواند به زور قدرت را بگيرد. هر افغان حق دارد خواستههايي داشته باشد، اما نبايد جادهها را ببندند».
حکمتيار هرگونه تغيير نظام و ايجاد اصلاحات را تنها از راههاي دموکراتيک امکانپذير دانست. البته اين را نيز اضافه کرد که خودش، حتي اگر چانس پيروزياش صددرصد باشد، در انتخابات آينده رياست جمهوري کانديد نخواهد شد.
صرف نظر از اينکه حکمتيار خودش تا چه ميزان به معيارهاي يک نظام سياسي دموکراتيک باورمند هست، آنچه که او امروز گفت، دقيقاً همان چيزهايي است که جامعه جهاني و آمريکا منتظر و مشتاق بودند از زبان او بشنوند. حکومت افغانستان براي آوردن حکمتيار به پروسة صلح بهاي قابل توجهي پرداخته است. هنوز کمي زود است که بتوان برنامههاي بلندمدت حکمتيار را به درستي پيشبيني کرد، اما حداقل تا اينجاي کار، مشخص شده است که هزينهکردن دولت براي آوردن حکمتيار بدون نتيجه نبوده است. حکمتيار حمايتش را در بهترين زمان ممکن از نظام سياسي اعلام کرد. در شرايطي که حملات تروريستي شورشيان مسلح شدت يافته و موجي از مخالفتهاي حزبي و سياسي دولت رئيس جمهور غني را در تنگنا قرار داده است، اعلام حمايت حکمتيار ميتواند به ميزان زيادي آرايش و توازن سياسي را در کشور تغيير دهد. در حقيقت، حکمتيار با اين موضعگيري نه تنها جايگاهش را به عنوان يک حامي قدرتمند نظام سياسي موجود مستحکم کرد، بلکه نشان داد که به صورت جدي تصميم دارد تا خود و حزبش در چارچوب نظام سياسي موجود نقشآفريني کند.
به اين ترتيب، در يک بازي پيچيده که با يک انفجار انتحاري بزرگ در کابل آغاز شد و با بهرهبرداري احمدضيا مسعود که قرار بود با استفاده از فرصت پيش آمده انتقامش را از ارگ بگيرد، اين رئيس جمهور غني و گلبدين حکمتيار بودند که برنده شدند. در اين ميان اما زيان بيشتر را معترضان و حزب جمعيت متحمل شدند که با يک اشتباه محاسباتي احمدضيا مسعود، هم عنوان مردميبودن تظاهرات زير سوال رفت و هم حزب جمعيت، بدون اينکه خود محاسبه کرده باشد، زمينه را براي دورخيز رقيب ديرينه اما تازه از راه رسيدهاش، گلبدين حکمتيار، فراهم کرد تا در قامت يک مدافع بسيار جدي نظام سياسي افغانستان ظاهر شود و جايگاه سياسياش را نزد حکومت و جامعه جهاني تثبيت نمايد.
اما پارادوکس جالب ماجرا در اين است که حکمتيار با تشخيص و تحليل درست وضعيت و تنها با يک حرکت، خودش را که شانزده سال در برابر حکومت افغانستان جنگيده بود، در جايگاه «مدافع نظام»، و رقيب ديرينهاش، حزب جمعيت را که در طول شانزده سال بيش از نصف نظام را در اختيار داشته، در جايگاه «برانداز نظام» قرار داد. پيروزي دولت و حکمتيار در اين بازي زماني بيشتر معنا پيدا ميکند که خواستههاي حزب جمعيت مبني بر برکناري مشاور امنيت ملي و مقامات درجه اول امنيتي از سوي رئيس جمهور پذيرفته نشد.
به نظر ميرسد در اين روزها جمعيت اسلامي در سطح رهبري از انسجام و يکپارچگي کافي برخوردار نيست. در ميان کادر رهبري حزب جمعيت بر سر اينکه در چارچوب نظام باقي بمانند يا با آن مقاطعه کنند، دودستگي جدي به وجود آمده است. البته رهبران حزب جمعيت اسلامي اين را نيز به خوبي ميدانند تا زماني که چتر امنيتي جنگندههاي آمريکايي روي سر افغانستان وجود داشته باشد، اگر با حکومت مقاطعه سياسي هم بکنند، در جبهة مقابل نه کسي از رفتن آنها غمگين ميشود و نه کسي از آنها تشکر خواهد کرد.
در اين ميان اما نکته جالبتر اين بوده که بعد از کنفرانس خبري حکمتيار، قريب به اتفاق روزنامهنگاران، کاربران فضاي مجازي و حتي بعضي سياستمداران فقط بر آن بخش از سخنان او که مفهوم شهروند و شهروندي را توضيح داده، تمرکز کردند. بسياري از کاربران فضاي مجازي به طنزهايي مصروف شدند که پيرامون قرائت حکمتيار از واژه شهروند ساخته شده است. اين طنز و طنازي باعث شد توجه از بخشهاي اصلي گفتههاي حکمتيار به سمت و سوي فرعي منحرف شود. در حاليکه اين بخش از سخنان رهبر حزب اسلامي از اهميت بسيار کمتري نسبت به ساير سخنانش برخوردار بوده است. گرانيگاه اصلي سخنان حکمتيار جايي است که ميگويد «من به هيچ کسي اجازه نميدهم که اين نظام را براندازد». اين جمله به همان اندازه که ميتواند بيانگر جديت و تغيير مسير زندگي سياسي حکمتيار از فاز جنگ به فاز فعاليت در چارچوب نظام سياسي موجود تلقي شود، به همان ميزان ميتواند نگرانکننده و حتي ترسآفرين باشد. پيام رمزنگاريشدة اين جمله که با ادبيات دوره حکومت مجاهدين اسکليتبندي شده است، بيش از هر جرياني، براي حزب جمعيت قابل درک و فهم است.
در کنار همة اينها، اکنون ايجاد راهبندان و مشکلاتي که در ماه مبارک رمضان توسط خيمهنشينان متحصّن براي شهروندان کابل ايجاد شده است، مانند شمشير دو دمي عمل ميکند که ممکن است تيزي آن کمکم به سمت خود معترضان برگردد. صداي اعتراض مردم عادي که از انتحار، انفحار، ناامني، بيکاري و بازيهاي سياسي خسته شده‌‌اند، از راهبندانهاي ايجادشده در شهر کابل آهستهآهسته در حال افزايش است. پنانسيل و انرژي حرکت اعتراضي به وضوح تقليل يافته است و آنها سرخورده و نااميد به نظر ميرسند. با تمام خواستههاي بلندي که در روزهاي اول از جانب معترضين مطرح شده بود، خيمهنشينان در حال حاضر روزگار چندان مناسبي ندارند و در نبود يک مديريت کارآمد، در زير هر خيمه تنها حدود 20 تا 30 معترض جوان ديده ميشود. من بعيد ميدانم که با اين تعداد قليل و البته فاقد يک برنامه و نظم راهبردي، بتوان نظام سياسي را ساقط و يا حتي وادار به ايجاد تغييرات کرد.

دیدگاه شما