صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سینما؛ صنعت فراموش شده

-

 سینما؛ صنعت فراموش شده

در روزهاي بيست و ششم و بيست و هفتم ماه جاري ميلادي دومين جشنواره بين المللي فيلم هاي افغانستان در لندن برگزار گرديد. اين جشنواره به هدف به نمايش گذاشتن فيلم هاي سينماي افغانستان به مخاطبانش و جلب توجه آنها به سينماي افغانستان برگزار شده است، در اين جشنواره 18 فيلم کوتاه و نيمه بلند شرکت داشته است. اين جشنواره براي اولين بار سال قبل در لندن برگزار شده بود.
هرچند چندي قبل جشنواره بين المللي فيلم زنان در کابل برگزار گرديد، اما چند سالي است که چالش هاي امنيتي و اقتصادي برگزاري جشنواره هاي سينماي و هنري را در داخل کشور کم رونق کرده است و بسياري از سينماگران و هنرمندان جوان را نيز مهاجر نموده. هنرمندان مهاجر درعالم مهاجرت نيز تلاش دارند تا سينماي افغانستان را سرپا نگهدارند. علاوه بر جشنواره  بين المللي فيلم هاي افغانستان در لندن، جشنواره ي مشابهي از سوي مهاجرين افغانستان در سويدن نيز برگزار مي گردد و فيلم هاي ساخته شده توسط کارگردانان افغانستان را به نمايش مي گذارد.
با وجود تلاش هاي مستقل براي احياي سينماي افغانستان، اکنون سينماي کشور در روزگار بدي بسر مي برد و احتمالا نفس هاي آخرش را مي کشد، سينماي افغانستان در عمر نه چندان طولاني اش، با چالش هاي فراواني روبروشد، چالشهاي که مانع رشد و پيشرفت سينما به عنوان يک هنر و يک صنعت گرديد. در ذيل نگاهي انداخته مي شود به چالش هاي عمده ي سينماي افغانستان.
اقتصاد سينما
يکي از بزرگترين مشکلات سينماي افغانستان، مشکل اقتصادي است. نه دولت روي سينما و صنعت فيلم سرمايه گزاري کرده است و نه بخش خصوصي، به همين خاطر سينماي افغانستان نتوانسته است داراي يک چرخه ي اقتصادي گردد. سينما در حال حاضر بيش از اينکه هنر باشد، يک صنعت پول آور قدرتمند است که بازارهاي اقتصادي را تسخير کرده است. شرکت هاي بزرگ سينماي جهان، داراي سالن هاي سينمايي متعدد در شهرهاي مختلف دنيا هستند و فيلم هاي توليد شده ي شان را در سينماهاي زنجيره ي شان به نمايش ميگذارند و چندين برابر از  سرمايه توليد يک فيلم، سود اقتصادي مي برند.
براي اينکه سينما بتواند ادامه حيات بدهد، پول و سرمايه لازم است و مسلما اين سرمايه بايد داخل چرخه ي اقتصادي گردد تا بازدهي و سود داشته باشد. اين چرخه ي اقتصادي در سينماي افغانستان به دليل چندين دهه جنگ پا نگرفت. گفته مي شود که پيش از جنگ هاي داخلي در سراسر کشور 45 سالن سينما فعال بوده است و براي مخاطبان فيلم نمايش مي داده است، تنها در شهر کابل 23 سينما فعاليت داشته، اما اکنون بسياري از اين سينماها يا تخريب گرديده است و يا اينکه فعاليت نمي کنند و مکان هاي براي فعاليت هاي غير سينمايي شده اند.
اقتصاد فيلم از طريق نمايش و فروش در بازار تامين مي گردد، فيلم همانند ساير محصولات فرهنگيِ به عنوان يک کالاي اقتصادي بايد به بازار عرضه شود و از طريق فروش در بازار، براي سرمايه گزاران بازدهي و سود داشته باشد. سالن هاي سينما در واقع مکان هاي براي تجارت فيلم هستند، جاي که مخاطبين با خريد بليط وارد سالن سينما مي شوند و همزمان به چرخه ي اقتصادي فيلم نيز کمک مي کنند، اما اکنون تنها 5 سالن سينما در کابل فعال است که فقط فيلم هاي پيشاوري و هندي به نمايش ميگذارند. در نبود سالن سينما و مکاني براي نمايش فيلم به مخاطبان آن، چرخه ي اقتصادي سينما تخريب مي گردد و فيلم به عنوان يک کالاي تجاري از رونق باز مي ماند.
در يک و نيم دهه ي گذشته، اندکترين توجه به احياي چرخه ي اقتصادي سينما صورت نگرفته است. با وجود اينکه در اين سالها ده ها فيلم داستاني بلند، فيلم داستاني کوتاه و فيلم مستند با همکاري اقتصادي نهادهاي بين المللي ساخته شده است، اما هيچگاه براي بازسازي سالن هاي سينماي افغانستان بودجه اختصاص داده نشده است تا اين فيلم ها از طريق نمايش در سالن هاي سينما بتوانند بازدهي و سود داشته باشند و اقتصاد سينما و فيلم رشد نمايد و صنعت فيلم سازي نيز رونق گيرد.
سياست گزاري فرهنگي
سينما علاوه بر اينکه هنر و يک صنعت اقتصادي است، يک رسانه ي قدرتمند نيز است، اما سياست گزاران فرهنگي افغانستان در دوره هاي مختلف، به سينما به عنوان يک رسانه ي قدرتمند نگاه نکرده اند و از آن براي تبليغ برنامه هاي شان سود نبرده اند. تنها حکومت کمونيستي اندکي به سينما توجه نشان داد و به همين خاطر است که دهه شصت خورشيدي به عنوان دهه ي طلايي سينماي افغانستان ياد مي شود.
اما بعد از آن، توجه به سينما به عنوان يک رسانه و ابزار قدرتمند پيام رساني، کمرنگ شد. مجاهدين هرچند در ابتدا پيام هاي تبليغاتي شان را در سينما پخش مي کردند، اما بعدا رابطه ي شان را با سينما بريدند. طالبان سينما را با قرائت هاي افراطي شان از دين ناسازگار ديدند و سينما، تلويزيون، عکاسي و هنرهاي تجسمي را حرام اعلان کردند و در دوران حکومت آنها افغانستان به کشوري بدون تصوير مشهور گرديد.
تاريخ سينما نشان مي دهد که اين هنر در بسياري مواقع به کمک سياست آمده است، اما سياست مداران و سياست گزاران فرهنگي افغانستان متاسفانه از اين امر غافل بوده اند و هستند. حکومت کمونيستي شوروي بيشترين استفاده را براي مقاصد سياسي و ايدئولوژيک شان از سينما برده است، آنها مواد خام فيلم سازي را به طور رايگان در اختيار فيلم سازان قرار مي دادند که فيلم بسازند و اهداف حکومت کمونيستي را تبليغ کنند. ولاديمير لنين و ژوزف استالين در دوران حکمراني شان بيشترين توجه را به سينما و صنعت فيلم سازي روسيه کردند و بيشترين استفاده را از آن بردند. اما در افغانستان هيچگاه نگاه سياست مداران  به سينما تلطيف نشد و همان هنر حرام باقي ماند و به حاشيه رانده شد.
در نتيجه نبود سياست گزاري فرهنگي درست، نه تنها چرخه ي اقتصادي سينما از بين رفت، بلکه سينما به عنوان يک هنر و يک رسانه نيز جايگاهش را از دست داده است و رو به افول نهاده است.
آموزش
يکي ديگر از چالش هاي عمده ي سينماي افغانستان، کمبود مراکز آموزشي سينما در کشور است. سينما يک هنر، حرفه و فن است که نيازمند آموزش درست و منظم مي باشد، اما متاسفانه در افغانستان تنها دانشگاه کابل چند سالي است که يک ديپارتمنت بنام سينما دارد و تمام. ديپارتمنت سينماي دانشگاه کابل نيز همواره از نبود اساتيد مسلکي و مجرب، امکانات و مواد آموزشي لازم و ضروري رنج برده است. نبود مراکز حرفه اي آموزش سينما، باعث شده است بسياري از سينماگران افغانستان نتوانند هنر قصه گويي و روايتگري را به خوبي فرا بگيرند و قصه هاي شان را به درستي به تصوير تبديل نمايند.
سينماي افغانستان به همان اندازه که از نبود سرمايه گزاري و نبود حمايت هاي دولتي رنج مي برد، به همان ميزان از نبود قصه گويان خوب در رنج است. قصه گفتن بايد آموزش داده شود و در جريان پروسه ي آموزش، قصه گو خلاقيت هاي فردي اش را کشف کند، اما زمينه آموختن براي سينماگران افغانستان فراهم نبوده است و به همين خاطر است که فيلم هاي توليدي، به خوبي ساخته نشده است و همواره ضعف فيلمنامه و بخش هاي فني و تخنيکي شان، هويدا است.
سينما اکنون در افغانستان صنعت فراموش شده است و احياي دوباره ي آن نيازمند سياست گزاري و حمايت دولت است، اما دولت افغانستان هيچ برنامه ي در اين راستا ندارد، سينماگران افغانستان ميگويند اکنون سينماي افغانستان در تبعيد بسر مي برد، آيا روزي خواهد شد که سينما افغانستان دوباره سربلند کند و صعنت سينما در افغانستان پا بگيرد؟!

دیدگاه شما