صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

ضرورت تقویت همبستگی اجتماعی

-

ضرورت تقویت همبستگی اجتماعی

بعد از تنش های سیاسی درون حکومتی اخیر، نگرانی ها از افزایش تنش های اجتماعی، بیشتر شده است، اغلب آگاهان امور بر این باور هستند که تداوم چنین وضعیتی می تواند جامعه را به سوی چند گانگی سوق دهد و همبستگی اجتماعی شهروندان کشور را با خطر جدی مواجه سازد.
جامعه ی افغانستان یک جامعه ی چند پارچه و پر تنش بوده است. یگانه عامل این تنش ها و چندگانگی هم، جنگ بوده است. جنگ باعث شده است که تنش های قومی و مذهبی در افغانستان افزایش یابد و مردم افغانستان از هم فاصله بگیرند و نتوانند به عنوان اعضای یک جامعه، همبستگی را تجربه کنند. اما بعد از سال 2001، ریشه های همبستگی در جامعه ی افغانستان تنید و مردم چه از لحاظ سیاسی و چه از لحاظ اجتماعی، آهسته آهسته بسوی همبستگی و ملت شدن در حرکت است. مشارکت سیاسی در قدرت هرچند که بطور واقعی هنوز تامین نشده است، اما از لحاظ شکلی و ظاهری، برای اکثر مردم مایه ی امیدواری خلق کرد و آنها را تشویق به همبستگی نمود.
اما اکنون همبستگی مردم افغانستان با تنش های سیاسی، در معرض خطر قرار گرفته است. از آنجای که وابستگی های قومی در افغانستان هنوز به قوت خود باقی است و سیاست مداران نیز، پایگاه های قومی دارند تا ملی، تنش های سیاسی به آسانی می توانند همبستگی اجتماعی را از هم بپاشد و گسست و تنش های قومی را در سطح اجتماع افزایش دهد.
تاریخ افغانستان نشان می دهد که تنش های سیاسی می تواند به شدت به تنش های اجتماعی منجر شود و همبستگی اجتماعی را از بین ببرد. یکی از دلایل اصلی سالها جنگ داخلی در افغانستان، تنش های سیاسی و عدم تامین مشارکت سیاسی در قدرت بود. چیزی که اکنون نیز، باعث انتقادات  تند بعضی از رهبران حکومت وحدت ملی از  رئیس جمهور غنی شده است و نگرانی ها را از گسترش آن در سطح اجتماع  بر انگیخته است.
اما چگونه می شود همبستگی اجتماعی را تامین کرد؟ با چه نیروی می شود جامعه را متحد و یکپارچه نگه داشت؟ جامعه شناسان دیدگاههای مختلفی راجع به همبستگی اجتماعی ابراز کرده اند و هر کدام از آنها عوامل مختلفی را در بوجود آمدن همبستگی اجتماعی مهم می داند. ایمیل دورکیم جامعه شناس فرانسوی معتقد است که همبستگی اجتماعی با تقسیم کار بوجود می آید. دورکیم نشان می دهد که تقسیم کار اجتماعی، که یک واقعیت اجتماعی است، چگونه با موضوعات اجتماعی دیگر پیوند دارد و از آنها تاثیر می پذیرد و همچنان بر واقعیت های اجتماعی دیگر، تاثیر میگذارد.
دورکیم، مفهوم همبستگی اجتماعی را بصورت شفاف در بستر تحلیلی تقسیم کار اجتماعی به کار می برد. او برای این کار اصناف را مورد مطالعه قرار داد و و سیر تحول و دیگرگونی های اصناف مختلف را بررسی کرد. او معتقد  است که اصناف در فرایند صنعتی شدن، باید خصلت های بومی و محلی خود را از دست بدهند تا به اصناف ملی تبدیل شوند، تا بتوانند کارایی لازم را داشته باشند.
او همچنان جامعه را از لحاظ همبستگی اجتماعی به دو گونه تقسیم می کند، او می گوید جوامع سنتی دارای همبستگی میکانیکی است. این نوع همبستگی بر اساس اعتقادات و ارزشهای مشترک بوجود می آید و هر اندازه این باورها قدرتمند تر باشند، به همان اندازه همبستگی اجتماعی قوی تر است؛ همانندی در این نوع همبستگی نقش مهم و اساسی دارد. چیزی که می شود در افغانستان با تقسیم بندی های قومی به وضوح مشاهده کرد. مردم افغانستان بیشتر بر اساس مشابهت ها و همانندی ها یکجا شده اند و اینگونه بوده است که جامعه ی افغانستان هنوز چندگانه است و به همبستگی اجتماعی بصورت واقعی دست نیافته است.
اما دورکیم جوامع صنعتی و مدرن را دارای همبستگی ارگانیک می داند، در چنین جوامعی همبستگی بر اساس نیاز و تقسیم کار بوجود می آید. این نیازمندی‌ را دورکیم به اندام‌های موجود زنده تشبیه می‌کند که هرکدام وظیفۀ خود را انجام داده و همانند هم نیستند؛ ولی همگی برای حیات موجود زنده باهم همکاری داشته و همبستگی دارند . در چنین جوامعی افرادی از هم متمایز برای رفع یک نیاز مشترک گرد هم می آیند و کار و تلاش می کنند و هر کدام در راستای رفع آن نیاز از حرفه و تخصص خاص خود، کار می گیرد. چیزی که در سالهای اخیر بیشتر از بخش دولتی، در بخش خصوصی در افغانستان جا افتاده است و افراد متخصص بدون در نظر داشت قوم، مذهب و سایر تمایزهای شان، گردهم آمده اند و برای یک هدف مشترک کار کرده اند.
تقسیم کار اجتماعی از نظر دورکیم نوعی نظم خود بنیاد اجتماعی و اخلاقی است که افراد متفرق و پراکنده را بهم پیوند می زند و همبستگی آنها را دوام می بخشد. زیرا تقسیم کار پیچیده ی امروزین( ارگانیک) به گونه ی است که زندگی همه ی اعضای جامعه جامعه را به نحوی اجتماعی کرده است که نیازمند ارتباط با دیگران است. این ارتباط پایدار ناشی از تقسیم کار، همبستگی آنان را پایدار می کند.
از نظر دورکیم تقسیم کار مبتنی بر روابط اقتصادی است، اما با الهام از این نظریه، می شود تقسیم کار را در سطح مدیریت دولتی نیز به کار برد و نقش آن را در تامین همبستگی در بین جامعه موثر دانست. زیرا تقسیم کار در هر بخشی و سطحی، باعث می شود ارتباط بین افراد بوجود بیاید و این ارتباطات چه بر مبنای ارزش ها و همانندی باشد و چه بر مبنای تمایزها و نیاز، می تواند منجر به همبستگی گردد.
یکی از عوامل دیگری که می تواند همبستگی اجتماعی را تقویت کند، مشارکت عمومی است. هیچ جامعه ی بدون مشارکت همگانی به توسعه و ترقی نمی رسد و نمی تواند روند رو به پیشرفت داشته باشد. مشارکت عمومی همچنان در بوجود آمدن نظام سیاسی قدرتمند  و ادراه آن مهم  و اجتناب ناپذیر است. اما در افغانستان همواره مشارکت عمومی در بخش های مختلف نادیده گرفته شده است و به همین سبب نیز همبستگی اجتماعی بصورت پایدار هنوز در افغانستان وجود نداشته است.
یکی از انتقادات جدی که این روزها متوجه حکومت وحدت ملی است، تمرکز قدرت به دست رئیس جمهور غنی است. در نظام مدیریتی تمرکز گرا، تمام تصامیم مهم توسط یک فرد گرفته می شود و او بر همه چیز کنترول دارد. منتقدین رئیس جمهور غنی بر این باور هستند که این نوع مدیریت او، نقش آنها را در تصمیم گیرهای کلان دولتی کمرنگ کرده است و این باعث می شود که مشارکت عمومی بصورت واقعی تامین نگردد.
عدم تامین مشارکت عمومی چه در قدرت سیاسی و چه در فرصت های اقتصادی و اجتماعی، می تواند همبستگی اجتماعی را از بین ببرد و اختلافات و تنش های اجتماعی را عمیق تر سازد. به هر اندازه که مشارکت عمومی در یک جامعه و در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بیشتر تامین گردد، به همان اندازه جامعه بصورت همرنگ و یکسان بسوی پیشرفت و ترقی حرکت خواهد کرد و موانع و چالش ها را به سادگی پشت سر خواهد گذراند.

افغانستان اکنون بیش از هر زمانی نیاز به تقویت همبستگی اجتماعی دارد. در شرایط حساس کنونی، تنش های اجتماعی می تواند کشور را بسوی بی ثباتی دوام دار و طولانی مدت سوق دهد. بنا بر این رهبران سیاسی کشور باید تلاش ورزند تا زمینه را برای تقویت همبستگی اجتماعی بیشتر بسازند نه اینکه با بوجود آوردن تنش های سیاسی و عدم تامین مشارکت عمومی در فرصت های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، باعث شوند که همبستگی اجتماعی مردم افغانستان از بین برود.

دیدگاه شما