صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۲۸ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

علل و عوامل پیدایش آسیب های اجتماعی و راه های پیشگیری از آن

-

علل و عوامل پیدایش آسیب های اجتماعی و راه های پیشگیری از آن

مطالعه انحرافات و کجروي هاي اجتماعي و به اصطلاح، آسيب شناسي اجتماعي (Social Pathology ) عبارت است از مطالعه و شناخت ريشه بي نظمي هاي اجتماعي. در واقع، آسيب شناسي اجتماعي مطالعه و ريشه يابي بي نظمي ها، ناهنجاري ها و آسيب هايي نظير بيکاري، اعتياد، فقر، خودکشي، طلاق و...، همراه با علل و شيوه هاي پيش گيري و درمان آن ها و نيز مطالعه شرايط بيمارگونه و نابساماني اجتماعي است.(1) به عبارت ديگر، مطالعه خاستگاه اختلال ها، بي نظمي ها و نابساماني هاي اجتماعي، آسيب شناسي اجتماعي است؛ زيرا اگر در جامعه اي هنجارها مراعات نشود، کجروي پديد مي آيد و رفتارها آسيب مي بيند. يعني، آسيب زماني پديد مي آيد که از هنجارهاي مقبول اجتماعي تخلفي صورت پذيرد. عدم پاي بندي به هنجارهاي اجتماعي موجب پيدايش آسيب اجتماعي است.
از سوي ديگر، اگر رفتاري با انتظارات مشترک اعضاي جامعه و يا يک گروه يا سازمان اجتماعي سازگار نباشد و بيشتر افراد آن را ناپسند و يا نادرست قلمداد کنند، کجروي اجتماعي تلقّي مي شود. سازمان يا هر جامعه اي از اعضاي خود انتظار دارد که از ارزش ها و هنجارهاي خود تبعيت کنند. اما طبيعي است که همواره افرادي در جامعه يافت مي شوند که از پاره اي از اين هنجارها و ارزش ها تبعيت نمي کنند. افرادي که همساز و هماهنگ با ارزش ها و هنجارهاي جامعه و يا سازماني باشند، «همنوا» و يا «سازگار» و اشخاصي که برخلاف هنجارهاي اجتماعي رفتار کنند و بدان ها پاي بند نباشند، افرادي «ناهمنوا» و «ناسازگار» مي باشند. در واقع، کساني که رفتار انحرافي و نابهنجاري آنان دائمي باشد و زودگذر و گذرا نباشد، کجرو يا منحرف ناميده مي شوند. اين گونه رفتارها را انحراف اجتماعي يا (Social Devianced ) و يا کجروي اجتماعي گويند.(2)
حال سؤال اين است که چگونه تشخيص دهيم رفتاري از حالت عادي و به اصطلاح نرمال خارج شده و به حالتي غيرنرمال و نابهنجار تبديل شده است؟ ملاک ها و معيارهايي وجود دارد. با اين معيارها و ملاک ها مي توان تشخيص داد که رفتاري در يک سازمان، نهاد و يا جامعه اي عادي و مقبول و نرمال است، يا غير عادي، غيرنرمال و نابهنجار. عمدتا چهار معيار براي اين امر وجود دارد:
1. ملاک آماري: از جمله ملاک هاي تشخيص رفتار نابهنجار، روش توزيع فراواني خصوصيات متوسط است که انحراف از آن، غير عادي بودن را نشان مي دهد. کساني که بيرون از حد وسط قرار دارند، افراد نابهنجار تلقّي مي شوند و رفتار آنان رفتاري غيرنرمال و انحرافي تلقي مي شود. براي مثال، از نظر آماري وقتي گفته مي شود که لباسي مُد شده، يعني بيشتر افراد جامعه آن را مي پوشند. بنابراين، صفتي که بيشتر افراد جامعه نپذيرند، خارج از هنجار تلقّي شده و غير طبيعي و نابهنجار تلقّي مي شود.
2. ملاک اجتماعي: انسان موجودي اجتماعي است که بايد در قالب الگوهاي فرهنگي و اجتماعي زندگي کند. اينکه تا چه حد رفتار فرد با هنجارها، سنّت ها و انتظارات جامعه و يا نهاد و سازمان خاصي مغايرت دارد و جامعه چگونه درباره آن قضاوت مي کند، معيار ديگري براي تشخيص رفتار نابهنجار و بهنجار است. يعني رفتاري که مورد قبول افراد نباشد و مثلاً با پوشيدن لباس خاصي از سوي افراد جامعه با عکس العمل آنان مواجه شويم، اين گونه رفتارها نابهنجار تلقّي مي شود. البته، اين معيار هم در همه جوامع امري نسبي است.
3. ملاک فردي: از جمله ملاک هاي تشخيص رفتار نابهنجار، ميزان و شدت ناراحتي است که فرد احساس مي کند. يعني اگر اين رفتار خاص، با ارزش ها و هنجارهاي اجتماعي سازمان خاصي مثلاً فرهنگيان و يا کل افراد جامعه ناسازگار باشد، يعني به سازگاري فرد لطمه بزند و با عکس العمل افراد آن جامعه يا آن نهاد مواجه گردد، چنين رفتاري نابهنجار تلقّي مي شود.(3)
4. ملاک ديني: علاوه بر اين، در يک جامعه ديني و اسلامي، معيار و ملاک ديگري براي تشخيص رفتارهاي بهنجار از نابهنجار وجود دارد؛ چرا که معيارهاي مزبور، معيارهايي است که توسط افراد يک جامعه با قطع نظر از نوع اعتقادات، مورد پذيرش واقع مي شود؛ يعني افراد جامعه در خصوص ارزش يا هنجاري بودن موضوع خاص توافق نموده، در عمل به آن پاي بندند و متخلفان را بسته به نوع و اهميت هنجار، تنبيه مي کنند. امّا در يک جامعه ديني و اسلامي معيارهاي فوق براي ارزش هاي اجتماعي است و در آنجا کارايي دارد. معيار تشخيص ارزش ها و هنجارهاي ديني به وسيله آموزه هاي ديني تعيين مي شود. ممکن است رفتاري خاص در همان اجتماع هنجار تلقّي نشود و مرتکبان را کسي توبيخ و يا سرزنش نکند ولي در شرايطي خاص ارتکاب چنين عملي در يک جامعه ديني هنجارشکني تلقّي شود. براي مثال، خوردن و آشاميدن در روزهاي عادي و حتي در يک جامعه ديني هنجار شکني تلقّي نمي شود. ولي اگر همين عمل در جامعه مذکور و در ماه مبارک رمضان و در ملأ عام صورت گيرد، تخطي از هنجارهاي ديني تلقّي شده، مجازات سختي هم از نظر ديني و شرعي و هم از نظر اجتماعي در انتظار مرتکب چنين عمل ناپسندي مي باشد.
بنابراين، معيار ديگر تشخيص رفتارهاي نابهنجار و بهنجار در جامعه ديني، تطبيق و سازگاري و يا عدم تطبيق و ناسازگاري با آموزه ها و هنجارهاي ديني است. اگر عمل و رفتاري با هنجارها و آموزه هاي ديني سازگار باشد، عملي بهنجار و اگر ناسازگار باشد، عملي نابهنجار تلقّي مي شود.
حال سؤال اين است که آسيب ها و انحرافات اجتماعي چگونه پديد مي آيند و عوامل پيدايش آسيب ها و انحرافات اجتماعي کدامند؟ بررسي و ريشه يابي انحرافات اجتماعي از اهميّت زيادي برخوردار است. انحرافات و مسائل اجتماعي امنيت اجتماعي را سلب و مانعي براي رشد و توسعه جامعه محسوب مي شود. به طور کلي، هر رفتاري که از آدمي سر مي زند، متأثر از مجموعه اي از عوامل است که به طور معمول در طول زندگي سر راه وي قرار دارد و وي را به انجام عملي خاص وادار مي کند.
هر چند بررسي عميق انحرافات اجتماعي مجال ديگري مي طلبد، اما به اجمال، به چند عامل مهم پيدايش انحرافات اجتماعي اشاره مي گردد.
عوامل به وجودآورنده انحراف و کجروي در جوامع مختلف يکسان نيست و مناطق از نظر نوع جرم، شدت و ضعف، تعداد، و نيز از نظر عوامل متفاوتند. اين تفاوت ها را مي توان در شهرها، روستاها و حتي در مناطق مختلف و محله هاي يک شهر مشاهده کرد. در هر جامعه و محيطي سلسله عواملي همچون شرايط جغرافيايي، اقليمي، وضعيت اجتماعي، اقتصادي، موقعيت خانوادگي، تربيتي، شغلي و طرز فکر و نگرش خاصي حاکم است که هر يک از اين ها در حسن رفتار و يا بدرفتاري افراد مؤثر است.
در پيدايش انحرافات اجتماعي و رفتارهاي نابهنجار و آسيب زا عوامل متعددي به عنوان عوامل پيدايش و زمينه ساز مي تواند مؤثر باشد:
عوامل فردي: جنس، سن، وضعيت ظاهري و قيافه، ضعف و قدرت، بيماري، عامل ژنتيک و....
عوامل رواني: حساسيت، نفرت، ترس و وحشت، اضطراب، کم هوشي، خيال پردازي، قدرت طلبي، کم رويي، پرخاشگري، حسادت، بيماري هاي رواني و...
عوامل محيطي: اوضاع و شرايط اقليمي، شهر و روستا، کوچه و خيابان، گرما و سرما و....
عوامل اجتماعي: خانواده، طلاق، فقر، فرهنگ، اقتصاد، بي کاري، شغل، رسانه ها، مهاجرت، جمعيت و... .

دیدگاه شما