صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تأثیر حملات خودی بر نیروهای امنیتی و مردم

-

تأثیر حملات خودی بر نیروهای امنیتی و مردم

در ولايت کندز، يک سرباز دوازده تن از همکاران خود را شليک گلوله کشته است. براساس گزارش ها، افرادي که بر همقطاران خود شليک نموده است به گروه طالبان پيوسته اند. اين اولين رويداد حمله يک سرباز بر همقطاران شان نيست. در سال هاي گذشته نيز رويداد هاي مشابه اتفاق افتاده است با اين حال، رويدادهاي اين چنيني پرسش جدي فراروي نهاد هاي امنيتي مطرح ننموده است. وزارت دفاع ملي و وزارت امور داخله بعد از رويداد هاي اين چنيني دگرگوني در شيوه و پروسه استخدام خود به وجود نياورده است. مسئول حملات خودي کيست؟ وقوع رويداد هاي مشابه چه تأثيري بر صفوف نيروهاي امنيتي و نگاه مردم به نهاد هاي امنيتي مي گذارد؟ در نوشتار کنوني سعي مي کنم به اين پرسش ها پاسخ دهم.
از آنجايي که اين رويداد اولين رويداد حملات خودي نيست بنابراين مسئول آن نهادهاي امنيتي است. افرادي که در بخش جلب و جذب مسئول استخدام شهروندان در صفوف نيروهاي امنيتي کشور است. کارگزاران که پروسه جلب و جذب را تعريف نموده است، مسئول است که بعد از هر رويداد شيوه و پروسه جلب و جذب را تغيير داده و بيشتر در جلب افراد دقت به خرج دهد. با اين حال، بعد از چندين رويداد اين چنيني نهاد هاي امنيتي تغييري در پروسه جلب و جذب به وجود نياورده است. از اين جهت، دشمنان نيروهاي امنيتي به راحتي وارد پروسه شده و آموزش مي بيند و بعد از مدتي تعدادي از نيروهاي امنيتي کشور را مي کشد و به صفوف گروه طالبان مي پيوندد. با اين حال، اين ها تنها مسئول کشته شدن نيروهاي امنيتي نيست بلکه مسئول به هدر رفتن امکانات و تجهيزات نيز مي باشد که صرف آموزش آن افراد شده است. بنابراين، لازم است که نهاد هاي امنيتي افرادي را که مسئول جلب و جذب و استخدام مي باشد را مورد پرس و پال قرار دهد.
در کنار اين افراد کساني که افراد مذکور را ضمانت نموده است نيز مسئول است. در پروسه استخدام در نيروهاي امنيتي فردي که به صفوف نيروهاي امنيتي مي پيوندد از سوي يک و يا دو نفر ضمانت مي شود. بدون شک کساني که آن ها را ضمانت نموده است بدون آشنايي قبلي نبوده است. اين افراد نيز بايد به پرسش گرفته شود که چرا ضامن افرادي شده اند که با گروه طالبان رابطه داشته اند و به اين گروه وفادار بوده اند.
فراموش نکنيم که در رويداد هاي مشابه که در گذشته اتفاق افتاده بود نهاد هاي امنيتي تا حدي زيادي با خونسردي برخورد نموده بود و کمتر به آن بها داده بود. خونسردي و بي توجهي نهاد هاي امنيتي باعث شد که حادثه کندز اتفاق بيافتد. در صورت که نهادهاي امنيتي بار ديگر نسبت به اين رويداد ها به صورت جدي برخورد نکند بدون شک، رويداد هاي مشابه بارها تکرار خواهد شد. از اين جهت، لازم و ضروري است که نهاد هاي امنيتي هم در پروسه جلب و استخدام خود تغييراتي بياورد و هم از کساني که افراد حامي گروه طالبان را ضامن شده اند و در صفوف نيروهاي امنيتي کشور آورده اند مورد پرسش قرار دهد.
حمله خودي تآثير بد رواني بر نيروهاي امنيتي کشور مي گذارد. نيروهاي امنيتي کشور در برابر گروه طالبان در شرايط سخت و دشوار مي جنگد و قرباني مي دهد. در کنار اين سختي ها و قرباني دادن ها وقتي حمله خودي اضافه شود شرايط را براي نيروهاي امنيتي سخت و دشوار مي سازد. در چنين شرايط کمتر کسي حاضر به ادامه خدمت در صفوف نيروهاي امنيتي کشور مي شود. در عين حال، تأثير به سزا در پروسه جلب و جذب و استخدام افراد جديد مي گذارد. نهاد هاي امنيتي کشور نيازمند استخدام افراد جديد و آموزش آن هاست. در چنين شرايط رويداد هاي مذکور افرادي زيادي را از پيوستن به صفوف نيروهاي امنيتي باز مي دارد. از اين جهت، حملات خودي يک چالش جدي در ادامه خدمت و پيوستن افراد به صفوف نيروهاي امنيتي کشور مي گذارد. از اين جهت، رويداد مذکور سزاوار توجه جدي است.
تآثير اين رويداد اما محدود به نيروهاي امنيتي کشور نمي شود. حملات خودي تأثير منفي بر مردم و شهروندان کشور نيز مي گذارد. اين حملات باعث مي شود که اعتماد مردم نسبت به نيروهاي امنيتي کشور کاسته شود و يا از بين برود. پيروزي نيروهاي امنيتي کشور تا حدي زيادي به حمايت و اعتماد مردم از نيروهاي امنيتي کشور دارد. نيروهاي امنيتي زماني پيروز خواهد بود که حمايت مردم را با خود داشته باشد و مردم با حضور نيروهاي امنيتي احساس آرامش نمايد. حملات خودي اما، اين احساس را به مردم مي دهد: زماني که يک سرباز اردو و پليس ملي بر همقطاران خود حمله مي کند ممکن است بر مردم عادي نيز حمله نمايد. اکنون اين تصوير در ذهن بسياري از شهروندان خلق شده است. در واقع، اين بزرگترين هزينه ممکن براي نيروهاي امنيتي يک کشور است که تصوير مخدوش از آن ها در ذهن در شهروندان شان نقش ببندد.
وفاداري نيروهاي امنيتي و مردم به حکومت مرکزي بزرگترين سرمايه يک حکومت است. حيات حکومت به چنين وفاداري وابسته است. برعکس زماني که حس وفاداري در نيروهاي امنيتي و مردم نسبت به حکومت مرکزي کاسته شود حيات حکومت به خطر مواجه مي شود و ثبات از ميان مي رود. حملات خودي اما، رويدادي است که وفاداري نيروهاي امنيتي را نسبت به حکومت مي کاهد و به طبع آن مردم نيز نسبت به نيروهاي امنيتي اعتماد خود را از دست مي دهد. در وضعيت که حکومت وحدت ملي با چالش ها و مشکلات متعدد دست و پنچه نرم مي کند کاهش وفاداري و احساس تعلق خاطر نيروهاي امنيتي و مردم نسبت به حکومت مرکزي امر خطير است. همه اين موارد مي رساند که حکومت مسئله را جدي بگيرد و آن را مورد پيگرد قرار دهد. اين رويداد بايد به صورت جدي تحقيق و بررسي شود و در نهايت نتايج تحقيقات با مردم در ميان گذاشته شود. عاملان اين رويداد به پنچه قانون سپرده شود تا مردم احساس نمايد که حداقل حکومت و نيروهاي امنيتي کشور همانند گروه هاي تروريستي قصد جان و مال شان را ندارد.
در پايان اين نوشتار بايد متذکر شوم که بي توجهي به اين مسئله هزينه هاي مذکور را در پي خواهد داشت. اشتباه است اگر بپنداريم که حملات خودي تأثيري بر نيروهاي امنيتي در ميدان جنگ نمي گذارد و آمار فرار از وظيفه را بيشتر نمي کند. حملات خود هم آمار فرار را افزايش مي دهد و هم انگيزه جوانان در پيوستن به صفوف نيروهاي امنيتي کشور را از ميان مي برد. زيرا، وجود حملات خودي احتمال زنده ماندن در ميدان جنگ را به حداقل مي رساند. سخت و دشوار است که هم از سوي گروه طالبان و ديگر گروه هاي تروريستي کشته شوي و هم از سوي نيروهاي خودي. از اين جهت، رويداد مذکور بايد به صورت جدي بررسي شود و نتايج با مردم در ميان گذاشته شود تا دغدغه ها برطرف شود و اعتماد مردم نسبت به نيروهاي امنيتي کشور حفظ شود.

دیدگاه شما