صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

از اختطاف تا حمله مسلحانه؛ زنگ خطری که جدی گرفته نشد

-

از اختطاف تا حمله مسلحانه؛ زنگ خطری که جدی گرفته نشد

بعد از ظهر چهار شنبه، سه سنبله 1395، انفجاري در ساحه دانشگاه آمريکايي افغانستان به وقوع پيوست در پي آن شليگ گلوله شروع شد و نزديک به 10 ساعت دوام نمود. تروريستان بر دانشگاه آمريکايي افغانستان حمله نموده بود. بر اثر اين حمله 13 نفر کشته و بيش از 40 نفر زخمي شدند. ارگ رياست جمهوري جلسه اضطراري شوراي امنيت ملي را به منظور بررسي اين حادثه داير نمود. شوراي امنيت ملي اعلان نمود که حمله از آن سوي خط ديورند طراحي و سازماندهي شده است. اشرف غني، رئيس جمهور به راحيل شريف، رئيس ستاد ارتش پاکستان تلفني صحبت نموده و از او خواهان اقدامات عليه گروه و افرادي شده اند که اين حمله را سازماندهي نمايد.
مردم نيز نسبت به اين رويداد دهشت ناک واکنش نشان دادند. حمله بر دانشگاه حمله بر آينده روشن و جلوگيري از حرکت افغانستان به سمت آينده روشن و بهتر است. در کنار اين مهم، بسياري ها از حکومت افغانستان خواسته بود که سياست خود را در قبال گروه طالبان تغيير دهد. چند نکته در ارتباط با واکنش مردم و رويداد روز چهار شنبه قابل ذکر است.
اول؛ چندي قبل دو استاد دانشگاه آمريکايي افغانستان اختطاف شد. هر دو استاد شهروند خارجي بود. تا کنون سرنوشت اين دو استاد مشخص نشده است. براي بسياري از شهروندان خارجي در افغانستان اختطاف دو استاد دانشگاه آمريکايي افغانستان زنگ خطري جدي بود. خطري مبني بر مفقود شدن و کشته شدن. اختطاف دو استاد مي توانست بسياري از شهروندان خارجي را مصمم به ترک اين کشور نمايد. آن رويداد در عين حالي که زنگ خطري براي شهروندان خارجي در کابل بود زنگ خطري جدي براي حکومت کابل و نهاد هاي امنيتي نيز بود تا تدابير امنيتي اين دانشگاه بيشتر نمايد تا مبادا حادثه و رويدادي رخ ندهد. اينکه بعد از اختطاف دو استاد تدابير امنيتي در ساحه که دانشگاه آمريکايي قرار دارد چگونه بوده است تا هنوز مشخص نيست. اما، آنچه هويدا است اينکه تدابير امنيتي به آن پيمانه نبوده است که مانع نفوذ تروريست ها در اين ساحه شود. بنابراين، اختطاف دو شهروند خارجي و دو استاد دانشگاه آن چنان که بايد نهاد هاي امنيتي ما را به حرکت در نياورده است. بنابراين، ضرورت به يک تحقيق جدي وجود دارد تا جنبه و ابعاد مختلف قضيه مورد بررسي قرار گيرد و کارگزاران نهاد هاي امنيتي که نسبت به تأمين امنيت دانشگاه آمريکايي غفلت نموده است مجازات گردد.
دوم؛ شوراي امنيت ملي افغانستان جلسه اضطراري در ارتباط با حمله بر دانشگاه آمريکايي افغانستان داير نمود. شوراي امنيت اعلان نمود که حمله از آن سوي خط ديورند طراحي و سازماندهي شده است. به صورت مشخص چند پرسش جدي مطرح مي شود. اول؛ شوراي امنيت ملي بر مبناي اسناد رياست عمومي امنيت ملي به اين نتيجه رسيده است که حمله از آن سوي خط ديورند طراحي و سازماندهي شده است. ظاهرا، امنيت ملي تروريستان را تحت تعقيب داشته است. تصميم شوراي امنيت ملي بر مبناي اسناد و مدارک امنيت ملي بيانگر اعتماد و باورمندي به يک نهاد مهم امنيتي است. اين باورمندي به يک نهاد امنيتي از سوي نخبگان سياسي قابل قدر است. دوم؛ رويداد هاي دهشت ناک تر از حمله بر دانشگاه آمريکايي در چند ماه گذشته در افغانستان اتفاق افتاده است اما، هيچ يک از آن رويداد هاي دهشت ناک سبب نشد که يک نهاد امنيتي اسناد و مدارک مبني بر کارگزاران حملات را فاش سازد. حمله بر دانشجويان آکادمي پليس، حمله بر محافظين رجال برجسته، حمله 2 اسد بر تظاهرات کنندگان در دهمزنگ به مراتب دهشت ناک تر از رويداد روز چهار شنبه بود. در ارتباط با حمله بر دانش جويان آکادمي پليس چندين تن از وظيفه بر کنار شدند اما، در ارتباط با دو رويداد ديگر تا هنوز هيچ گونه تحقيق صورت نگرفته است و يا اگر تحقيق صورت گرفته است رسانه ها و مردم از نتايج تحقيق بي خبر است. اکنون اين پرسش پيش مي آيد که چطور ممکن است رياست عمومي امنيت ملي از يک رويداد که بيش از يک ماه و يا چندين ماه مي گذرد هيچ اسناد و شواهد ندارد اما، از حمله که تا هنوز شعله هاي آتشش باقي است اسناد و شواهد در دست دارد. حداقل اين نشان مي دهد که نهاد هاي امنيتي کشور نسبت به رويدادها و رخداد ها به يک ديد نمي نگرد. جان شهروندان کشور اهميت پايين تر از شهروندان خارجي دارد. در واقع، ارائه اسناد در ارتباط با حمله بر دانشگاه آمريکايي افغانستان کار خوب و تحسين برانگيز است. اما، مسئله اصلي اين است که چرا از رويداد هاي ديگر هيچ سند و مدرکي ارائه نمي شود.
سوم؛ در واکنش هاي مردم نسبت به رويداد روز چهارشنبه اين مسئله نيز به خوبي قابل مشاهده بود که مردم نسبت به سياست حکومت در قبال گروه طالبان خسته به نظر مي رسد. در واقع، مردم يک طرف قضيه را گروه طالبان مي داند و يا اين گروه در حمله بر دانشگاه آمريکايي دست داشته اند. با اين حال، ما همچنان درهاي صلح را به روي اين گروه باز گذاشته ايم و اين گروه به خوب و بد تقسيم مي کنيم. در حالي که هيچ تفاوت ميان اين گروه، داعش و القاعده ديده نمي شود. اين گروه همان قدر مخالف تحول و پيشرفت کشور است که داعش و القاعده. بنابراين، اشتباه است اگر بپنداريم که شبکه حقاني در درون ساختار گروه طالبان بد است و بقيه گروه طالبان که در زير يک چتر و يک پرچم است خوب مي باشد. واقعيت اين است که ديگر شبکه حقاني متمايز از گروه طالبان نداريم. شبکه حقاني بخش جدايي ناپذير از ساختار گروه طالبان است. در تصميم گيري ها نقش برجسته دارد. با اين حال، تصميم ها تنها براي يک گروه خاص گرفته نمي شود بلکه تصميم هاي رهبري گروه طالبان روي همه اعضاي اين گروه تطبيق مي شود و همه اعضاي گروه طالبان از تصميم رهبري گروه حمايت مي کند. اگر حمله بر دانشگاه آمريکايي افغانستان را کار شبکه حقاني، داعش و يا القاعده بگيريم آيا مکاتب زيادي را که گروه طالبان سوختانده است و ويران نموده است نشان نمي دهد که اين گروه تفاوت با داعش، القاعده ندارد.
چهارم؛ حادثه روز چهار شنبه حکومت را موظف مي سازد تا تدابير شديد امنيتي بر امنيت نهاد هاي تحصيلات عالي بگيرد. دو رويداد اخير سنگين بوده است. در هر دو رويداد ما نسل جوان و تحصيل کرده خود را از دست داديم. نسل که براي آينده اين کشور مي انديشيد. با توجه به اين رويدادها لازم و ضروري است که نهاد هاي امنيتي پاليسي مشخص را به منظور تأمين امنيت نهاد هاي تحصيلي روي دست گيرد. در کنار آن نهاد هاي تحصيلي نيز بايد نکات امنيتي را رعايت نمايد تا مبادا بي توجهي و سهل انگاري آن ها منجر به کمک به تروريست ها گردد.

دیدگاه شما