صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

درگیریِ درونی طالبان سی‌نفر را به کام مرگ فروبرد

-

درگیریِ درونی طالبان سی‌نفر را به کام مرگ فروبرد

پس از فاش شدن مرگ «ملا محمد عمر» ملايِ بزرگ گروه طالبان که همه طالبان به عنوان رهبر معنوي و چهرة«کاريزماتيک» به او حرمت نهاده و از هدايت ها و دستورهايش پيروي و اطاعت مي کردند، اختلاف هايِ دروني پيدا شده و علي رغم تلاش ها نتوانستند از آفتابي شدن جلوگيري کنند. اختلاف ها بر سر اين بوده است که «چه کسي شايستة جانشيني بوده و مي تواند مسووليت هايِ ملايِ بزرگ را به خوبي انجام دهد و پيش ببرد». هر يکي از ملاها و فرماندهان نظامي يا خود يا فرد مورد نظر شان را شايستة جانشيني مي دانستند. از اين رو، برسر جانشيني ملا اختر محمد منصور «مقتول»، توافق نظر به وجود نيامده و عملا گروه طالبان به چند دسته تقسيم گرديد. يکي از اين دسته ها، گروه به رهبري ملا رسول است که رسما با نيروهاي جنگي تحت امر ملا اختر محمد منصور در ولايت ها و مکان هاي مختلف درگير شد و در صحبت ها و بيانيه هايِ که از آدرس اين ها، نشر شد، حرف و حديث هاي را نيز در برابر همديگر رد وبدل کردند. در تازه ترين مورد، گزارش ها حکايت گر آن است که ميان نيروهاي جنگي ملا عين الله نيازي سخنگوي گروه طالبانِ شاخة ملا رسول و نيروهاي جنگي ملا هبت الله درگيري سنگين و خونين در ولايت هرات صورت گرفته است. گرچه که آمارها متفاوت است و گزارش هاي متعدد به نشر مي رسد، اما بنابر گفتة سخنگوي مقام ولايت هرات، دست کم، اين نبرد، سي نفر از نيروهاي جنگي دو طرف را به کام مرگ فرو برده است. اين نخستين درگيري و نبرد دروني ميان حلقه ها و جريان هاي گروه طالبان نيست و آخرين درگيري نيز نخواهد بود. با توجه به دسته ها و گرايش هاي که وجود دارد و با توجه به سخن هاي که تحويل همديگر مي دهند، مي شود پيش بيني کرد که در آينده نيز درگيري هاي خونين و پرتلفات در ولايت ها و مناطق تحت نفوذ شان صورت خواهد گرفت.
اکنون با توجه به اين وضعيت، پرسش که مطرح مي گردد اين است که موقف و موضع دولت چه بايد باشد؟. دولت چه فرصت هايي را در اختيار دارد؟ و آيا نبردهاي درون گروهي گروه طالبان به نفع خواهد بود؟.
نبرد درون گروهي فرصت براي تضعيف
به نظر مي رسد که در اين جا و در اين عرصه توصية سياسي جناب «چرچيل» نخست وزير وقت بريتانيايِ کبير که براي سفيران و ماموران نفوذي دولتاش مطرح مي کرد، کابرد خوبي خواهد داشت؛ «تفرقه بينداز و حکومت کن». اگر در عرصة سياست بين الملل، اتحاد، همسويي و همگرايي مجموعة از کشورها تبديل به يک قدرت شکست ناپذير شده و منافع يک و يا چند کشور ديگر را با تهديد مواجه مي نمايد و يا  همگرايي و تلاش مشترکِ دو يا سه کشور منطقهاي منافع ملي يک کشور يا دو سه کشور ديگر را تهديد مي کند، در صورت که دچار اختلاف هاي دروني شده و مصروف رقابت ها و نبردهاي گروهي شوند، وضعيت به نفع کشورهاي رقيب بوده و آن ها تا حد که قادر هستند، شکاف ها و فاصله ها را پررنگ مي کنند. مثلا در شرايط کنوني، در حال که بحث همه پرسي در بريتانيا و خروج اين کشور از اتحادية اروپا مطرح است، تحليل بر اين است که روسيه خروج بريتانيا را به نفع خود ديده و از اين که در نبود بريتانيا اتحادية اروپايي ضعيف تري را در مقابل خويش مي بيند، دل خوش کرده است. در اين صورت با اين که اين کشور خاموشي سياسي اختيار کرده و در مورد ابراز نظر نمي کند، اما ممکن است در ميدان عمل تلاش هاي را جهت خروج بريتانيا شروع کرده باشد. به همين منوال، سازمان هاي تروريستي و گروه هاي مسلحانة خطرناک و تهديد آفرين که امنيت ملي دولت ها و کشور ها را تهديد مي کنند، در صورت که دچار اختلاف هاي دروني شوند، به نفع است. در اين صورت، دولت هاي مربوط و مورد تهديد، بايستي اختلاف ها را پررنگ کرده و به اصطلاح آتش روشن شده را شعله ور تر نمايند. حتي در برخي موارد، دولت هاي که از دستگاه اطلاعاتي قدرتمند و توانمند برخوردار هستند، آتش افروزي مي کنند. يعني اگر اختلاف، شکاف و فاصلة ميان گروه ها و سازمان هاي تهديد کننده وجود ندارد يا برجسته نشده است، پديد مي آورد و برجسته مي کند.
به نظر مي رسد که اختلاف هاي دروني و ميان گروهيِ طالبان فرصت استراتژيک براي دولت است. اين اختلاف ها به حدي است که رهبري همديگر را نپذيرفته و همان طور که در برابر سربازان دولت شليک مي کنند، بر همديگر نيز شليک مي کنند. از اين رهگذر، وظيفه و مسووليت دولت به ويژه سازمان اطلاعات و برخي چهره ها و نيروهاي که در عرصه هاي مربوط به امنيت فعاليت دارند، است که بر آتش هاي روشن شده در ميان گروه طالبان هيزم هاي بيشتر بياندازند و حتي اگر مي توانند نفت بريزند. به هر پيمانة که اين گروه بين هم درگير شوند و بزنند و بکوبند، منجر به تضعيف جمعي مي شود. در اين صورت، تجهيزات و نيروهاي جنگي را که پيش از اين در برابر دولت استفاده مي کردند، در برابر همديگر استفاده کرده و به سر و کلة همديگر مي زنند. برخي از نيروها و چهره هاي سياسي حکومتي به عوض اين که در راستايِ ايجاد شکاف ميان نيروهاي سياسي موجود در زير چتر نظام سياسي تلاش مي کنند، بهتر است که زمان و بودجة دولت را در راستايِ ايجاد شکاف ميان گروه هاي تهديد کننده و دشمنان مردم و کشور مصرف کنند.
چه، در طول چند سال گذشته که ميليون ها دالر مصرف شد و ده ها انسان قرباني شد، همه به اين نتيجه و جمع بندي دست يافته اند که گروه طالبان آشتي ناپذير و مصالحه ناپذير هستند. چه علت ها را در استخباراتي بودن و ابزار بودن و چه در ايدئولوژيک بودن جستجو کنيم. تازه، خوش بيني هاي که در مورد گفتگو و پيوستن حزب اسلامي به رهبري گلبدين حکمتيار فرد هميشه در جنگ وجود داشت و حتي سندي هم به امضا رسيده و صحبت از ورود فردا و پس فرداي ايشان به کابل زده مي شد، طوري که ديده مي شود، به نقطة اول برگشته و اين حزب شرايط غير عملي را مطرح کرده است. به هر حال، تروريست ها و دشمنان مردم و کشور را با تضرع و زاري نه بلکه با جنگ مي توان شکست داد.

دیدگاه شما