صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سهم بزرگِ طالبان، هدف استراتژيكِ داعش و زيانِ دولت

-

سهم بزرگِ طالبان، هدف استراتژيكِ داعش و زيانِ دولت

بر اساس پژوهش و يافته هايِ نهاد بين المللي «گلوبال ويتنس» معدن لاجورد ولايت بدخشان، منبع درآمدِ خوبِ براي گروه طالبان، برخي فرماندهان محلي و نمايندگان مجلس شده است. درآمدِ هنگفت از اين رهگذر، سبب شده است كه اين فرماندهان و نمايندگان مجلس، با طالبان در بدخشان معاملاتِ با هم انجام بدهند. در سال (2014) گروه طالبان حدود يك ميليون دالر و در سال (2015) حدود چهار ميليون دالر در آمد داشته است. از سويي، در معدن لاجورد «كران و منجان» طالبان سهم پنجاه درصدي داشته و علاوه بر اين، ايستگاه هايِ بازرسي نيز ايجاد كرده و اخاذي مي كنند. بنابراين، بعد از مسايل مرتبط به زرع و قاچاق مواد مخدر، تاراج معادن دومين منبع درآمد براي طالبان شده است.
   از سويِ ديگر، يكي از نمايندگان مجلس و يكي از فرماندهان محلي نيز در اين زمينه متهم هستند. بر اساس گزارش، اين ها، درآمدِ هنگفت از رهگذرِ استخراج و قاچاق معدن داشته و برايِ راندنِ يك ديگر از صحنه، رقابت شديد بين هم دارند و از يك منظر، رقابت و درگيري ها بين اين دو، زمينه را براي حضور و فعاليت طالبان فراهم كرده است. در گزارش گفته شده است كه فرمانده محلي دارايِ روابط و مناسبات پچيده‌‌ي سياسي است و توسط برخي از سياست مداران و نخبگان قدرتمند در دولت مركزي، حمايت مي شود.
  به هرحال وضعيت منابع ولايت بدخشان بهگونهي است كه نمايندگان مجلس، زورمندان و فرماندهان محلي درآمدِ هنگفت دارند؛ براي راندن رقيب از صحنه، رقابت شديد را شروع كرده و حتي حاضر اند به طالبان باج دهند، درآمد هنگفت براي طالبان است و اين گروه در تلاش از دست ندادن بدخشان هستند، و نيز درآمد خوب تاراج، باعث شده كه تسلط بر بدخشان به ويژه ولسوالي هايِ دارايِ معدن از جمله اهداف استراتژيك گروه داعش تعيين گردد. اما در اين ميان، دولت بازنده است. بر اساس گزارش، مشاهدهي وضعيت، اميدواري بر اين كه معادن بديل كمك هاي مالي خارجي شده و دولت را سر پا ايستاده كند را تبديل به نا اميدي مي كند. بنابراين، در معادن ولايت بدخشان (ممكن است در همهي ولايت ها) طالبان سهم بزرگ پنجاه درصدي و فرماندهان محلي و نمايندگان مجلس درآمد هنگفت دارند، اما دولت زيان كلان را متحمل شده و مي شود.
      در كنار ديگر عواملِ چون جمعيت توانمند و متخصص كه توانايي مديريت فرايند توسعه را داشته باشد، قدرت نظامي و اطلاعاتي كه در برابر حمله هاي آشكار و پيدايِ نظامي و توطئه هاي زير زميني اطلاعاتي دشمن به صورت جدي واكنش نشان بدهد و ويژگي هاي جغرافيايي و سرزميني، منابع طبيعي كه در دل زمين وجود دارند، در زمرهي منابع قدرت ملي به شمار مي روند. كشورهاي كه دارايِ منابع طبيعي فراوان هستند، بدون ترديد كه از قدرت عمل لازم در جهت گام برداشتن به سمت توسعه برخوردار هستند و مي توانند خدمات آموزشي، صحي و رفاهي را به صورت بهتر نسبت به كشورهاي فاقد منابع طبيعي ارائه نمايند. با اين وجود، منابع طبيعي تدابير لازم امنيتي را مي طلبد. گروه هاي قاچاق و مافيايي همواره در صدد هستند، تا منابع را مورد دستبرد قرار داده و استفادهي لازم كنند. گروه هاي مافيايي به صورت فراوان در داخل كشور موجود است كه جهت پيش برد كار دست به همكاري و تباني با شبكه هاي مافيايي بين المللي مي زنند. خطرناكتر اين كه شبكه هاي مافيايي بين المللي به حدي توانمند و قدرتمند شده اند كه در زمرهي تهديدهاي جدي در برابر دولت ملي و حاكميت ملي به شمار مي آيند. اين شبكه ها افراد نفوذي خويش را در بدنهي دولت ها و در موقعيت ها و پست هاي مهم مي گمارند، تا اجراي برنامه ها را تسهيل كنند.
   به هرحال، ذهن هر شهروند كشور، به سمت ضعف دولت هدايت مي شود. چرا نخبگان قدرت و حكومت از فساد پيشگان كه خود نيز در حكومت محلي سمت حكومتي دارند، حمايت مي كنند؟. اگر اين سخن درست است، چرا اين موضوع پيگيري نشده است؟. طوري كه در گزارش آمده است، طالبان درآمد هنگفت از اين رهگذر دارند، با اين وجود چرا طي يك عمليات بزرگ نظامي ريشه هاي اين گروه از همهي ولسوالي هاي ولايت بدخشان خشكانيده نمي شود؟. گرچه كه دولت در جبهه هاي مختلف درگير است؛ جبهههاي مبارزه با فساد، تروريست ها، جرم ها و جنايت هاي اجتماعي و نا به ساماني هاي اقتصادي نياز به پرداختن دارد و دولت بايستي در اين زمينه ها فعاليت داشته باشد.
  به نظر مي رسد كه رويكرد نسبتا قاطع دولت در برابر ترويست ها و فساد پيشگان نقطهاي اميدي است كه مي شود بدان دل خوش كرد. پس از فراز و نشيب ها و خوش بيني ها و بدبيني ها، اكنون پندار دولت اين شده است كه گروه طالبان به مثابه بزرگ ترين جريان تروريستي و تهديدزا، سربازان حلقه به گوش نهادهاي اطلاعاتي منطقه است و با ساز و آهنگ كه پخش مي شود، مي رقصند. اين نكته در همهي موضع گيري هاي دولت به ويژه رياست جمهوري به چشم مي خورد. او هر باري كه در مورد دوستان و همكاران صميمي كشور حرف مي زند، يك گذر به سياست ها و رويكرد كشورهاي غير هم مي زند و مداوم اين سخن را تكرار مي كند كه اميدوارم ديگران هم رويكرد دوستان ما را برگزينند. بنابراين، با اين وجود و با اين پندار، بايد به ابزارهاي كه دشمنان كار مي گيرد، نبايد ترحم شود و فرصت داده شود. با اين كه رويكرد دولت در برابر طالبان جدي تر شده است و سربازان ارتش ملي آمادهي نبرد بوده اند و خواهند بود، اما، هنوز علايم و نشانه هاي جديت و قاطعيت در جبهه هاي نبرد ديده نمي شود. طبق گفته ها، سربازان هنوز حالت دفاعي در برابر دشمن داشته و اجازهي تهاجم داده نمي شود. حتي در مورد حادثهي كشتار و گروگان گيري در كندز، يكي از سربازان از حقيقت مهم پرده برداشت؛ آنان مي دانستند كه طالبان مي خواهند مسافران را كشته و گروگان گيرند، اما اجازهي پيشگيري از اين حادثه داده نمي شود.
از سوي ديگر، بازپرسي و در نهايت محاكمهي مقامات بلند رتبهي دولتيِ دولت كنوني و پيشين، بحث است كه ارادهي جدي سياسي مي طلبد. فساد پيشگان يا با مقام هاي بلند رتبهي دولتي رابطهي سياسي دارند و يا اين كه مرتبط به احزاب و جريان هاي سياسي هستند كه قادر به اعمال فشار سياسي بر دولت هستند. اين جريان ها به بهانه هاي مختلف مثلا به حاشيه راندن و كنار زدن مجاهدان گفتمان هاي را مطرح مي كنند تا با اعمال فشار بر دولت خواسته ها را بقبولانند.
  ولي دير يازود بايد اين مبارزه آغاز شود. بايستي با شبكه يا شبكه هاي فساد كه از حكومت مركزي و محلي تشكيل شده و مثل زنجير با هم بافت خورده اند، مبارزه كرد. در غير اين صورت مبارزه با فساد به معناي چرخيدن رويِ دور باطل خواهد بود.

دیدگاه شما