صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

طالبان مهمترين تهديد؛ گام دير اما حياتي

-

طالبان مهمترين تهديد؛ گام دير اما حياتي

گروه طالبان از بدوِ تولد و رشد، رويکردِ سخت و غير قابل تحملِ را در پيش گرفتند. همهي مجاهدان و مردمان که با آن گروه، همراه و همگام نبودند، کافر و گمراه خوانده شده و فقط يک پيام براي دشمناناش داشتند؛ مرگ. در نخست استاد عبدالعلي مزاري رهبر فقيد حزب وحدت را، که از جنگ، بي ثباتي، انحصار سياسي و نبود روحيهي همديگرپذيري، به ستوه آمده و ندايِ وحدت و همپذيري را فرياد مي کشيد، به شهادت رسانيد و پس از تصرف کابل، مصؤنيت ديپلماتيک و سياسي نمايندگي سازمان ملل متحد را که همه به آن پابند هستند، ناديده گرفته و دکتر نجيبالله رييس جمهور دولت کمونيستي فروپاشيده شده را که در آن جا پناه گرفته بود، به زور بيرون کرده و به دار آويخت. در دوران که امارت اسلامي طالباني در کابل حاکم بود و باشندهي ارگ رياست جمهوري نيز يکي از مولوي هاي طالباني و وابسته به مولوي محمد عمر بود، روزهاي سخت، دشوار و سياهِ را بر مردم بي چاره و بي دفاع پايتخت و ديگر کلان شهرها رقم زد. مردم هم به جز از تحمل چارهي نداشته و خار در گلو و خاک در چشم زيستند.
اما پس از توافق سياسي در بن، تشکيل دولت موقت و انتقالي و تصويب قانون اساسي جمهوري اسلامي که انحصار سياسي را به زباله دانيِ تاريخ انداخته و از مشارکت سياسي همهي اقوام و گروه هاي تباري و نيز از برخورداري همهي مردم از حقوق و وجايب يکسان، سخن مي زد و مي زند، انتظار اين بود و توقع جدي که مي رفت اين بود: حالا که همهي جناح هاي سياسي قدرتمند و بازيگر در کشور تحت يک چتر به نام جمهوري اسلامي افغانستان گردهم آمده اند، با تقويت قدرت دولت و با همکاري هاي درازمدت آمريکا و ديگر همکاران بين المللي، با برهم زنندگان نظم و امنيت عمومي از جمله گروه طالبان برخورد شديد، جدي و قاطع صورت خواهد گرفت. ولي پس از اين که گروه طالبان دوباره خود را تقويت کرده و نيروهاي جنگياش را سازمان دهي کرد، با وجودِ که هزاران سرباز خارجي و سرباز داخلي در برابر ارتش جنگي اين گروه مي جنگيدند و امروز هزاران سرباز داخلي مي جنگند و صدها سرباز خارجي مشوره مي دهند، نه تنها تضعيف نشده بلکه قوي تر، نيرومند تر و گستاخ تر شده است. در آغاز، توانايي چالش آفريني جدي و جنگ رو دررو را نداشته و به نبردهاي پارتيزاني و کوچک روي مي آورد، اما اکنون وارد نبردهاي رو درروي کلان شده و چالش آفريني مي کند.
به نظر مي رسد که مشکل در اين جا بود که رهبري دولت، ارادهي جدي سياسي جهت سرکوب و سربه نيست کردن گروه طالبان نداشت. به عوض اين که طالبان را محکوم کند که چرا در روستاهاي کوچک موضع گرفته و مردم ملکي را قرباني مي کند، گناه را به گردن نيروهاي خارجي انداخته و آنان را نسبت به جنگ در روستاها سرزنش مي کرد و حتي متهم به توطئه مي کرد که جنگ را عمدا به روستاها مي کشانند. برخي از حملات خونين را که طالبان انجام داده و خود به گردن مي گرفت، اما، رهبري دولت يا خاموشي و سکوت اختيار کرده و هيچ دَم نمي زد و يا اگر بيانيهاي صادر مي کرد، سخن را متوجه همکاران خارجي مي کرد. بعدها فاش شد که رهبري دولت به گردانندگان نهادهاي دفاعي و امنيتي دستور داده بوده که يکي از پايگاه هاي طالبان مستقر در يکي از مناطق لوگر را هدف گيري نکرده و به حال خود بگذارند. جسد پرخون سرباز ارتش و پوليس ملي در تول بکس موترهاي مسافربري با هزاران ترس و لرز منتقل شده و خانوادهاش تحويل مي گرفت، اما جسد يکي از فرماندهان طالبان با هليکوپتر دولتي با عزت و احترام منتقل شده و به خانوادهاش سپرده مي شد. بنابراين، رويکرد حکومت باعث شد که طالبان قدرتمند و توانمند شده و ظرفيت چالش آفريني هاي بيشتر را بيابند.
 دولت جديد نيز با اين که نسبت به دولت پيشين، جدي تر و مصمم تر به نظر مي رسيد، اما، تلاش مي شد ذهنيت افکار عمومي به سمت گروه ها و حلقه هاي غير از طالبان جهت داده شود. با اين که طالبان کندز را تصرف کرد و صدها جنايت و جرم نمود، در همهي ولايت ها دست به عمليات هاي جدي مي زند و به عوض لبيک گفتن به نداي صلح و آشتي سياسي بر طبل جنگ کُوفته و اکنون عمليات هاي بهارياش را اعلام مي کند، اما حکومت تهديد سازمان القاعده را به صورت جدي مطرح مي کند. آيا طالبان تهديد جدي در برابر نظام و دولت است يا القاعده؟ اگر طالبان براي القاعده بستر فعاليت هاي تخريبي را فراهم نکند، آن سازمان مي تواند در کشور فعاليت کند؟.
خبر خوش و مسرت بخش اين است که گفته مي شود شوراي امنيت ملي استراتژي جنگي پنج ساله را تصويب کرده که در آن گروه طالبان به مثابه تهديد جدي در برابر نظام مطرح شده و بر برخورد جدي و قاطع در برابر آن گروه تاکيد شده است. اين، مهمترين، خردمندانه ترين، واقع بينانه ترين و منطقي ترين تصميم است که رهبري حکومت وحدت ملي اتخاذ کرده است. اي کاش رهبري دولت پيشين چنين تصميم واقع بينانه و خردمندانهاي را اتخاذ مي کرد و به عوض مماشات، جديت و قاطعيت را حواله مي نمود، و اي کاش حکومت وحدت ملي در نخستين و دومين جلسهاي امنيتياش چنين تصميم را اتخاذ مي کرد. گرچه در آن مقطع سياسي، حرف و حديث هاي مبني بر دستور رييس جمهور جهت تهيه و تدوين دکترين امنيتي کشور مطرح شد، اما پس از آن نشانهاي ديده نشد. اين رويکرد در تعارض با رويکرد صلح خواهي و آشتي جويانه نيست. حکومت بايد برهم زنندگان نظم و امنيت عمومي و نيز تخريب کنندگان دارايي هاي عمومي را هر جريان و گروه که باشد، بايستي سرکوب کند. اما در همين زمان دروازه هاي گفت و گوي سياسي را باز گذاشته و به همه صدا زند که هر جريان و گروه که از جنگ، ويراني و بي ثباتي خسته شده و از تخريب کشورش اظهار ندامت مي کند، دورازهي گفت و گو به روي شان باز بوده و مي توانند با پذيرش بايدها و نبايدهاي نظام و فضاي سياسي از زندگي مرفه و آرام بهره برند.
رويکرد جديد در صورت جواب داده و ثمربخش مي گردد که چهره هاي جدي و قاطع در راس هرم رهبري وزارت خانه هاي مسوول و پيش برندهي جنگ قرار گيرند. کسان مي توانند با رهبري و مديريت درست توانايي هاي سربازان ارتش ملي و پوليس ملي و نيز امنيت ملي، طالبان را سرکوب و وادار به گفت و گو نمايند که از تهِ دل بخواهند جنگ کنند. ولي با گماشتن کساني که اصلا به تروريست بودن طالبان باورمند نبوده و حاضر مي شوند بخش هاي از کشور را به آن ها بسپارند و اصلا به اين پي آمد نمي انديشند که سپردن يک منطقه مي تواند کل کشور را بي ثبات کند، هدف تعيين شده به دست نمي آيد.
بنابراين، تهديد دانستن طالبان امري است که خيلي دير صورت گرفته و بايستي زودتر اين گروه به عنوان دشمن و تهديد مطرح مي شد. اين خلأ باعث گرديد که طالبان قدرتمندتر و قويتر شده و از ظرفيت هاي بيشتر جهت چالش آفريني برخوردار شود. ولي اکنون که حکومت وحدت ملي دست به چنين اقدام زده و تصميم مهم اتخاذ کرده است، اميد مي رود که با گماشتن چهره هاي جدي و قاطع و باورمند به جنگ و برخورد با دشمنان کشور، دستآوردهاي خوبي به دست آيد.

دیدگاه شما