صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

کاميابي در کانکور، گام اول در راه دشوار!

-

کاميابي در کانکور، گام اول در راه دشوار!

پس از انتظار طولاني مدت دانش آموزاني که در امتحان ورودي در دانشگاه هاي کشور شرکت نموده بودند، سرانجام وزارت تحصيلات عالي نتايج کانکور سال 1395 را اعلام کرد. وزير تحصيلات عالي در مراسم اعلام نتايج کانکور سال روان گفته است که در اين آزمون نزديک به يک صدوهشتادهزار دانش آموز شرکت داشتند که از اين ميان بالغ بر پنجاه وهشت هزار تن آنان در تحصيلات عالي، چهل و شش هزار نفر در تحصيلات نيمه عالي دولتي و بيش از پنجاه و يک هزار نفر ديگر در تحصيلات عالي خصوصي جذب و متباقي ناکام ماندهاند.
برگزاري آزمون ورودي دانشگاه در کشور معمولا با دشواري هاي زيادي از جمله سرد شدن آب و هوا، تهديد هاي امنيتي، تقلب و خويش خوري در اعلام نتايج امتحان، دشواري راه هاي مواصلاتي روبرو مي باشد که در اين مرحله نيز همين دشواري ها سرجاي خود باقي بود.
اگر از ارزيابي و يادآوري دشواري هاي پيش از ورود به دانشگاه ها صرف نظر نماييم بايد گفت که کاميابي و راه يابي آن دسته از دانش آموزان کشور که توانسته اند مانع کلان و سخت و بلند کانکور را موفقانه پشت سربگذارند؛ اين موفقيت ضمن آن که تبريکي و خوشحالي براي آنان و خانواده و بستگان شان دارد ، بايد گفت که اين موفقيت سرآغاز دشواري هاي تازه تر خواهد بود. دشواري هاي که بخشي از آن شايد با درنظرگرفتن انگيزه و اميدواري دانشجو براي فرداي تحصيلي خود قابل تحمل بوده و بتوان آن را بگونه اي پشت سر نهاد اما بخش ديگر آن مربوط به نهاد ها و مراجع ذيربطي که بايد مسئوليت شان را در اين راستا ادا نمايند.
در تشريح بيشتر موضوع بايد گفت متاسفانه نظام آموزشي تحصيلات عالي کشور از نظر ساختار و محتوا کهنه و غيرمفيد و از عقب مانده ترين سيستم هاي آموزشي جهان و منطقه دانسته مي شود. چنانچه مضاميني که در آن تدريس مي شود، هيچ نسبت روشني با علم و جهان امروز ندارد، همين طور شماري از استاداني که در کرسي تدريس تکيه زده است نه تنها توانايي تفهيم و تدريس را ندارند، که حتا شواهدي وجود دارد که از اخلاق علمي و انساني هم محروم مي باشند. ارزيابي وضعيت علمي در دانشگاه هاي کشور نشان مي دهد که به هر دليل و علتي تاکنون نتوانسته اند خود را پا به پاي تغييرات و تحولات آموزشي و علمي مورد نياز و ضرورت جامعه و کشور و عرصه علم عيار کنند. به همين دليل و علت نيز دانشگاه هاي کشور و دانشجوياني که از آن فارغ التحصيل مي گردند در موارد اندکي توانسته اند که پاسخگوي نياز هاي جامعه و کشور در شرايط کنوني باشند. البته اين نکته در مورد آن دسته از دانشجويان خوش بختي صدق مي کند که توانسته اند از طرق مختلف براي خود شغل و وظيفه اي بدست آورند. اما بدبختانه اکثريت دانشجويان پس از فراغت به سادگي نمي توانند در بازار کار جذب شوند و يا اساسا از کاريابي مطابق به رشته تحصيلي و دانش خود مايوس گرديده و به کار ها و شغل هاي مغاير آنچه طي دوازده سال تحصيل نموده است مشغول مي گردند. اين مسئله هم از لحاظ مادي و هم از جهت معنوي ضربه و زيان سنگين و جبران ناپذيري براي جامعه و کشور دانسته مي شود. مسئله اي که متوليان امور هرگز آن را در محاسبه خود مورد توجه قرار نداده و به ساده نگري و سهل انگاري آن اکتفا مي ورزند. جريان غوغاي که تصويب قانون تحصيلات عالي با آن روبرو بود بخوبي نشان داد که چگونه دانشگاه هاي کشور نيز همانند ساير بخش ها در چنبره مافيا گرفتار آمده است.
مسئله اساسي و بنيادي که بايد گفته شود و در آن باره توضيح داده شود اين است از آنجايي که افغانستان در شرايط کنوني عزم بر آن دارد که روند بازسازي و ترقي و ثبات را بپيمايد موفقيت رفتن در اين مسير مي طلبد که بايد نسبت به بعضي از معيار ها و شاخص هاي تعيين کننده توجه جدي صورت گيرد. يکي از فاکتور هاي اساسي که در روند رشد و ترقي ملت ها و کشور ها نقش دارد موضوع آموزش و توسعه آموزش است که از مجاري نهادهاي آموزشي چون وزارت معارف و وزارت تحصيلات عالي و مکاتب و دانشگاه ها تحقق مي يابد.  به تعبير دقيق تر آموزش و تربيت ، کليد گشايش آينده است ؛ به همين دليل انتظار بر اينست که نظام آموزشي و تربيتي هر جامعه انسان هاي فردا را پرورش دهند و نسل امروزين را براي آينده آماده سازد. رسالت آموزش و تربيت توان بخشيدن به همه افراد جامعه در جهت توسعه همه جانبه و فراهم ساختن شکوفايي استعداد هايي نهفته در انسان و نيز توانمند ساختن جامعه در شناخت خلاقيت ها و استعداد هاي خويشتن است. بهره گيري درست از روشهاي اصلاح طلبانه در جهت اهداف تعيين شده که از هر گونه افراط و تفريط بدور باشد ، خصوصا در عرصه اجتماع و سياست ، بدون توجه و عدم تقويت و گسترش نظام آموزشي و تربيتي ميسر نخواهد بود. فراز و فرودي را که کشور هاي توسعه يافته طي نموده اند تا اينک به اين مرحله دست يافته اند ؛ و نيز دشواري ها و چالش هاي را که جوامع در حال توسعه و انکشاف نيافته بدان مواجه مي باشند همه و همه اشعار بر اين دارد که تا نظام آموزشي و تربيتي اصلاح و استقرار نيابد و نتواند به مسئوليت هاي خطير خويش عمل نمايد ، هر تغييري در بخش هاي ديگر ناکام خواهد ماند. بدين خاطر رسالت و مسئوليت بس سنگين بدوش آموزش و تربيت نهاده شده است . از جانب ديگر خطير بودن اين مسئوليت ، اهميت و لزوم توجه ويژه و اساسي برنامه ريزان و مديران کلان مملکتي و حکومتي را هم نسبت به موضوع آموزش و تربيت اقتضا مي نمايد.
حال با چنين چشم اندازي از سير تغيير و تحول بسوي توسعه و دموکراسي ، تجاربي که در جهان وجود دارد ما مي توانيم جايگاه و موقعيت خود را ارزيابي نماييم . آيا مطالبات سياسي و اجتماعي ما تناسبي با واقعيت هاي موجود جامعه و عملکرد کارگزاران دارد؟ توسعه و دموکراسي از مهم ترين خواست ها و نياز هاي کنوني جامعه و کشور خوانده مي شود ، اما بايد پرسيد که براي دست يابي به اين مهم چه گامهاي بر داشته شده است ؟ در اين ميان با توجه به بيان اهميت و نقش اساسي نظام آموزشي و تربيتي ، آيا جامعه ما و حکومت در اين باره توجه جدي و عميق از خود نشان داده اند؟
با توجه به تجارب پانزده سال گذشته و نيز طرح هاي که حکومت وحدت ملي براي پيشرفت و ثبات کشور اظهار مي دارد انتظار برده مي شود که در عرصه آموزش و نيز کاربردي کردن برنامه هاي آموزشي توجه جدي نشان دهد. هم چنين همانطور که گفته شد ورود به دانشگاه و موفقيت در کانکور گام اولي است در راه دشوار و سخت و اما آينده بهتر. حکومت و نهاد هاي آموزشي چون وزارت معارف و وزارت تحصيلات عالي و ديگر نهاد هاي ذيربط مسئوليت دارند که اولا بايستي ظرفيت جذب در دانشگاه را بيش از اين بالا ببرند، تا نسل تحصيل کرده ما سرگردان و بي برنامه باقي نماند و نيروي انساني موثر در جامعه پرورش داده شود. دوم اين که دانشگاه هاي ما مطابق به نيازمندي ها تازه و ضروري جامع به تغييرات جدي و گسترده نياز دارند. ترديدي وجود ندارد که توجه به دانش و دانشگاه اکنون يک ضرورتي است که حکومت بايد آن را در اولويت کارهايش قرار دهد، بدون اين توجه ثبات و امنيت و توسعه در کشور ادعاي دروغ بيش نخواهد بود. سوم، حکومت براي تحصيلکرده ها و آناني که از کانکور باز ميمانند در عرصه هاي ديگر بايد فکري جدي بنمايد. اين مسئله سبب خواهد شد که همه راه ها و مسير هاي براي پيشرفت و ساختن جامعه و کشور فقط به موضوع ورود به دانشگاه منحصر و محدود نگردد، بلکه به جوانان و درس خوانده ها فهمانده شود و نشان داده شود که راه هاي ديگري نيز براي ترقي و زندگي بهتر وجود دارد. شيوه ها و بستر هاي ديگري نيز وجود دارد که نيروي انساني مفيد و موثر در جامعه پرورش يابد.

دیدگاه شما