صفحه نخست » مقالات » روند صلح و خوشبینی و بدبینی شهروندان افغانستان
روند صلح و خوشبینی و بدبینی شهروندان افغانستان
- رحیم حمیدی
مؤسسه مطالعات استراتژيک افغانستان تحقيقي در مورد موفقيت و ناکامي پروسه صلح در افغانستان انجام داده است. براساس تحقيقات اين نهاد 70.6 درصد مردم گفتگوي صلح با گروههاي مخالف مسلح دولت را ناکام خواندهاند. شرکت کنندگان در اين تحقيق نگراني اصلي فراروي گفتگوي صلح را فساد گسترده در دولت، فقر و بي سوادي، قومگرايي و قبيلهگرايي، گروه طالبان، کشت و چاقاق مواد مخدر دانستهاند. همچنين نتايج اين تحقيق نشان مي دهد که 48 درصد پاسخدهندگان بر اين باور است که پاکستان از جنگ و ناامني در افغانستان سود مي برد. در اين تحقيق پرسش در مورد نقش شوراي عالي صلح نيز مطرح بوده است که اکثر پاسخدهندگان نقش شوراي عالي صلح را ضعيف خوانده است. اين تحقيق در 15 ولايت کشور با رعايت ترکيب شهري-روستايي، جنسيتي و پراکندگي جغرافيايي جمعيت صورت گرفته است. در حدود 1540 شهروند کشور به پرسشهاي مؤسسه مطالعات استراتژيک افغانستان پاسخ دادهاند.
نتايج تحقيق مؤسسه مطالعات استراتژيک تا حدودي واقعبينانه به نظر مي رسد. روند گفتگوي صلح در سال 1389 شروع شد. شوراي عالي صلح به عنوان نهاد رسمي حکومتي در اين سال به فعاليت آغاز کرد. از آغاز شکلگيري شوراي عالي صلح تا کنون حکومت افغانستان تنها يک بار موفق به گفتگوي مستقيم با گروه طالبان شده است. نتايج گفتگوي مستقيم بي نتيجه بود. دو طرف هيچ سودي از آن نبرد. بعد از گفتگوي مستقيم حکومت با گروه طالبان خبر مرگ ملا عمر، رهبر پيشين گروه طالبان منتشر شد. اين رخداد تأثير منفي بر روند صلح گذاشت. حکومت افغانستان از صداقت پاکستان انتقاد کرد و از شرکت در گفتگوي مستقيم صلح ابا ورزيد.
در نشست قلب آسيا که در اسلام آباد پايتخت پاکستان برگزار شده بود رئيس جمهور غني در آن شرکت کرد. شرکت رئيس جمهور غني با استقبال بي سابقه مقامات پاکستان مواجه شد. براي اولين بار، نخست وزير پاکستان براي استقبال رئيس جمهور افغانستان در پشت در هواپيما رفت. سرود ملي کشور را در ميدان هوايي پخش کرد. چندين توپ براي استقبال رئيس جمهور غني شليک کرد. استقبال گرم مقامات پاکستان از رئيس جمهور غني منجر به خوشبيني غني در باره نقش پاکستان در باب گفتگوي صلح شد. اين در حالي بود که قبل از آن رئيس جمهور بارها از نقش منفي پاکستان در پروسه صلح سخن به ميان آورد.
خوشبيني رئيس جمهور غني نسبت به پاکستان منجر به شکلگيري گفتگوهاي چهارجانبه شد. افغانستان، پاکستان، ايالات متحده آمريکا و چين به منظور ارائه نقشه راه صلح چهار بار نشست نمودند. بعد از چهارمين نشست گفتگوي چهارجانبه از گروه طالبان و ديگر گروه هاي مخالف مسلح دولت افغانستان دعوت نمود تا به گفتگوي صلح رو در رو با حکومت افغانستان بپيوندد. دفتر سياسي گروه طالبان در قطر از جريانهاي گفتگوي چهار جانبه اظهار بي اطلاعي کرد. چندي بعد ذبيح الله مجاهد، سخنگوي گروه طالبان با انتشار خبرنامهاي بيان داشت که گروه طالبان در نشست رو در رو گفتگوي صلح با حکومت افغانستان شرکت نمي کند. آنها بيان داشته بود که تا زماني که پيش شرطهاي آن ها رعايت نگردد آنها در گفتگوي مستقيم صلح با حکومت افغانستان شرکت نخواهد کرد. خروج کامل نيروهاي بينالمللي از افغانستان، خارج کردن گروه طالبان از ليست سياه از مهمترين پيش شرطهاي گروه طالبان است. پيش شرطهاي گروه طالبان مانع جدي فراروي گفتگوي صلح است. زيرا، براساس تجربه کشورهاي مختلف تعيين پيش شرط مهمترين مانع فراروي صلح است و نشان مي دهد که وجوه مشترک و ظرفيتهايي براي تفاهم از سوي دو طرف يا يک طرف رعايت نمي گردد.
حزب اسلامي گلبدين حکمتيار به دعوت حکومت افغانستان و پاکستان واکنش مثبت نشان داد. اما به خاطر واکنش منفي گروه طالبان گفتگوي رو در رو با مخالفان مسلح دولت به تعويق انداخته شد. اينکه چه زماني گفتگوي رو در رو با مخالفين مسلح دولت آغاز خواهد شد مشخص نيست. گروه طالبان در حالي واکنش منفي به دعوت حکومت افغانستان و پاکستان نشان داده است که قبل از آن سرتاج عزيز، مشاور خارجي نخست وزير پاکستان گفته بود که رهبران و خانواده گروه طالبان در پاکستان به سر مي برد و از خدمات صحي اين کشور استفاده مي کند. او گفته بود که اگر گروه طالبان نسبت به روند صلح واکنش منفي نشان دهد حکومت پاکستان بر رهبران و خانواده گروه طالبان فشار وارد خواهد کرد. با وجود اين اظهارات يک مقام بلند پايه حکومت پاکستان اما، آغاز روند گفتگوي صلح مشخص نيست و در عين حال، تا هنوز حکومت پاکستان بر گروه طالبان فشار وارد ننموده است. بنابراين، مي توان گفت که روند گفتگوي صلح تا کنون ناکام بوده است.
در يک طرف اگر مردم افغانستان روند گفتگوي صلح را ناکام خواندهاند. در طرف مقابل، گروه طالبان نسبت به گفتگوي صلح خوشبين نيست. در جريان نشست چهار جانبه ميان افغانستان، پاکستان، ايالات متحده آمريکا و چين اين گروه حملات سنگين بر مناطق مختلف افغانستان راه اندازي نموده است. جنگ در بغلان، هلمند، کندز، غزني، بدخشان و ... از مواردي است که در اين مدت اتفاق افتاده است. اين مي رساند که اين گروه تمايلي براي گفتگوي صلح ندارد. يکي از دلايل عدم تمايل گروه طالبان نسبت به گفتگوي صلح مشخص نبودن اين مسئله است که در صورت پيوستن اين گروه به روند گفتگوي صلح سهم آنها چه ميزان خواهد بود. آيا آمدن آنها در چارچوب دولت امکان پذير است؟ آيا مردم افغانستان با توجه به خشونتهاي که اين گروه مرتکب شدهاند، خواهد گذاشت تا اين گروه بخش از قدرت را تصاحب شود.
اگر تحقيق مؤسسه مطالعات استراتژيک افغانستان را معيار قرار دهيم، شوراي عالي صلح مشروعيت مردمي ندارد. زيرا، 70 در صد مردم بر اين باور است که روند گفتگوي صلح ناکام است و شوراي عالي صلح نيز نقش ضعيف دارد. اين مسئله به ما گوشزد مي کند که قبل از هر چيز نياز به آماده کردن ذهن شهروندان کشور نسبت به حضور گروه طالبان در چارچوب دولت داريم. در صورتي که گفتگوي صلح ميان حکومت و گروه طالبان به نتيجه برسد و گروه طالبان دست از خشونت بر دارد و در قدرت سياسي سهيم گردد مردم مانع جدي براي حضور آنها در چارچوب قدرت ايجاد خواهد کرد. بنابراين، حکومت افغانستان نياز به تبليغات گسترده فرهنگي دارد تا ذهن شهروندان کشور را براي پذيرش گروه طالبان آماده کند. در مقابل، گروه طالبان ضرورت به دست کشيدن از خشونت و عذر خواهي از مردم افغانستان است. در غير آن، گفتگوي صلح نتيجه بخش نخواهد بود.
در پايان اين نوشتار بايد متذکر شد که ما با غيبت «مردم» در روند گفتگوي صلح مواجه مي باشيم. درست است که از گروههاي مختلف اجتماعي افغانستان در شوراي عالي صلح حضور دارد اما اين به معني پذيرش روند گفتگوي صلح و شوراي عالي صلح از سوي مردم نيست. تا هنوز، حکومت نظر مردم را نسبت به گفتگوي صلح با گروه طالبان نپرسيدهاند. گروهي که بيش از دو دهه از مردم افغانستان قرباني گرفتهاند و خانوادههاي زيادي را به غم نشاندهاند. اکنون هم مشروعيت روند صلح زير سوال است و هم پذيرش گروه طالبان از سوي مردم افغانستان يک مسئله جدي و اساسي است.
دیدگاه شما