صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

یکشنبه ۹ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

با کتاب به جنگ تفنگ برویم!

-

با کتاب به جنگ تفنگ برویم!

به منظور ترويج فرهنگ مطالعه و کتابخواني لازم است تا به اهميت کتاب در راستاي ايجاد روشنگري پرداخته شود و همچنان چالش ها و مشکلات فرهنگ مطالعه در کشور بررسي شود. چرا کتاب خواندن و مطالعه مهم است؟ کتاب چه نقشي مي تواند در زندگي ما داشته باشد؟
«جان ديوي» فيلسوف آمريکايي و «برتراند راسل» فيلسوف فرانسوي، در مورد مطالعه کتاب و دانشاندوزي شهروندان ديدگاههاي جالبي دارند. برتراند راسل ميگويد که دولت بايد آنقدر شهروندانش را به مطالعه تشويق کند که شهروندان با خواندن کتاب، به حقيقت پيببرند.
جان ديويي بر خلاف راسل بر اين باور است که دولت بايد سطح مطالعه و دانشاندوزي شهروندانش را تا جايي بالا ببرد که شهروندان به حقيقت شک کنند. شايد حکم ديوي در کشوري مانند افغانستان بيشتر کارساز باشد. کتاب خواندن آگاهي بار مي آورد و انسان آگاه، همواره با ديد انتقادي و پرسشگرانه به مسايل اطرافش مي نگرد و چشم بسته همه چيز را نمي پذيرد. پرسشگري باعث مي شود که ما ناخواسته در پي کشف حقيقت بر آييم و گرفتار سطحي نگري نشويم؛ چيزي متاسفانه جامعه افغانستان از آن رنج مي برد. بسياري از مشکلات اجتماعي و سياسي در افغانستان ناشي از ناآگاهي و جهل است و اکثر کساني که دست به خشونت مي زنند و تلاش مي کنند که به خواست هاي شان از راههاي خشونت آميز دست يابند؛ کساني هستند که سواد خواندن و نوشتن ندارند و داراي جهان بيني بسته هستند. کتاب خواندن و مطالعه مي تواند نگاه انسان به جامعه و جهان را دگرگون کند و فرهنگ تعامل و سازگاري را بوجود بياورد و خشونت و ناسازگاري را از بين ببرد.
اهميت تاريخي کتاب
 علاوه بر اين کتاب داراي اهميت تاريخي است. كتاب يک« پل» است ميان گذشته و آينده. هرگاه خواسته باشيم با گذشته خود پيوند برقرار كنيم و رابطه ي مان را با گذشته به بررسي بگيريم، ناگزيريم به سراغ كتاب برويم و به مطالعه آثار مكتوب متعلق به گذشته بپردازيم. انواع مختلف کتاب به ما از تجربيات انسانها، تخيلات شان و خشم ها و خوشنودي هاي شان مي گويد. كتاب شايد بهترين ميراثي است كه از گذشته گان براي ما به ارث مانده است. تصوير گذشته خود را مي توانيم از بين سطرهاي كتاب مجسم كنيم و در جستجوي هويت انساني و پيوند تاريخي خود، با كتاب همراه شويم. کتاب به ما مي آموزاند که نگذاريم تاريخ بر ما تکرار شود و با درس از گذشته، براي آينده برنامه ريزي کنيم.
اما تاريخ نشان مي دهد که در افغانستان كمتر فرصتي براي كتاب خواندن وجود داشته است و مردم افغانستان بيشتر از كتاب با تفنگ و توپ، آشنا بوده اند و در خانه هاي شان بجاي كتاب از تفنگ شان نگهداري كرده اند. جنگ كتاب را سوزاند و تفنگ را جانيشين آن كرد. به همين خاطر فرهنگ کتاب خواني هم درافغانستان از رشد باز ماند و هرگز رو به پيشرفت نبود. اما در يک و نيم دهه ي گذشته، فرهنگ معالطه در افغانستان در نوسان بوده است. با سقوط طالبان و باز شدن دروازه هاي مکاتب و دانشگاه ها، فرهنگ مطالعه در شهرهاي بزرگي چون کابل، هرات و مزار شريف رونق خوبي گرفت و حلقات فرهنگي زيادي در تلاش اين بودند تا فرهنگ مطالعه را بيشتر ترويج کنند. اما بعد از سال 2014، با افزايش مشکلات اقتصادي، نا امني، بحران انتخابات و بيکاري، همچنان که اميد مردم نسبت به آينده کاهش يافت، فرهنگ مطالعه و کتابخواني نيز در کشور کاهش پيدا کرد. اما عمده ترين چالش ها در برابر فرهنگ مطالعه و کتابخواني، چالش هاي ذيل است:
بي سوادي
 سواد لازمه کتاب خواندن است، اما متاسفانه در افغانستان بيش از هفتاد در صد مردم بي سواد هستند و نمي توانند بخوانند و بنويسند. بي سوادي خود باعث كندي رشد فرهنگ كتابخواني و مطالعه مي شود. كودكان و نوجوانان با تشويق والدين به كتاب و مطالعه روي مي آورند، ولي پدري كه سواد ندارد و از اهميت كتاب و مطالعه آگاهي ندارد، چگونه مي تواند كودك خردسال اش را در فراگيري درس و مشق ياري رساند و مواد مطالعاتي خوب و سالم را براي او فراهم سازد؟
براي رشد يکسان فرهنگ كتابخواني در تمام کشور، لازم است تا نخست در راستاي محو بي سوادي تلاش شود. متاسفانه هنوز در بسياري از روستاهاي افغانستان مکاتب دولتي با کمبود کتاب درسي مواجه هستند، چه رسد به اينکه در مکاتب کتابخانه هاي غني براي مطالعه شاگردان وجود داشته باشد و آنها در اوقات فراغت شان به کتابخانه مکتب رجوع بکنند و مطالعه بکنند.
بازار نشر كتاب
بازار نشر کتاب هم در افغانستان با مشکلات جدي رو برو است. نبود مطابع مجهز و استاندارد، عدم نظارت بر سيستم چاپ و نبود مشتري از مشكلات عمده بازار كتاب افغانستان به شمار مي رود. بر اساس بعضي آمارها، سالانه در افغانستان نزديک به 300 عنوان کتاب به نشر مي رسد در حاليکه اين آمار در کشورهاي توسعه يافته بالاي سيصدهزار عنوان است.
علاوه بر اين، دامنه نشر و توزيع کتاب نيز در افغانستان بسيار محدود است، بجز شهرهاي کابل، مزار و هرات، در بسياري از ولايات ديگر، کتاب فروشي به ندرت يافت مي شود و اکثرا قرطاسيه فروشي است تا کتاب فروشي.
عمده ترين مشتريان بازار كتاب را بايد دانشجويان و دانشگاهيان تشكيل بدهند، اما متاسفانه در افغانستان دانشجويان با مشكلات اقتصادي فراوان دست در گريبان هستند و بيشتر از اينكه به فكر پيدا كردن پول خريد يك جلد كتاب باشند، به فكر پيدا كردن پول خريد نان شب هستند. همچنان كتابهاي كه در داخل افغانستان چاپ مي شود از كيفيت چاپي پايين برخوردار هستند و كتابهاي كه از خارج وارد مي شود، بسيار گران هست و اكثر كتابخوانان افغانستان توان خريد كتابهاي مورد علاقه شان را ندارند. به عبارت ديگر کتابخوان ها پول ندارند که کتاب بخرند و پول دارها کتاب نمي خوانند.
رقابت با دنياي مجازي
با رشد سريع تکنالوژي معلوماتي در يک دهه ي اخير و دسترسي آسان به  کتاب از طريق انترنت، بازار کتابهاي مکتوب نه تنها در افغانستان، بلکه در سراسر جهان کم رونق شده است. وب سايت هاي همانند « آمازون» دسترسي آنلاين به کتاب را بسيار ساده کرده است؛ تنها لازم است که لب تاپ و يا تلفن هوشمند شما به انترنت وصل باشد و يک حساب کاربري در سايت آمازون داشته باشيد؛ به همين سادگي مي توانيد کتابهاي  مورد علاقه تان را بخريد و بخوانيد. کتابهاي که شايد نسخه مکتوب آن را سالها بعد هم نتوانيد پيدا کنيد.
سرعت دسترسي به کتاب، رايگان بودن اکثر کتابها در کتابخانه هاي مجازي انترنتي، باعث شده است که علاقه به کتاب مکتوب کمتر شود و اکثر کساني که توان خريد کتاب مکتوب را ندارند، تلاش مي کنند تا نسخه پي دي اف کتاب مورد علاقه شان را از انترنت با قيمت خيلي ارزان تهيه بکنند و بخوانند.
در افغانستان هم اکنون اکثر جوانان کتاب هاي الکترونيکي مي خوانند و کمتر کتاب چاپي و مکتوب. اين امر باعث مي شود که بازار کتاب کساد شود و به صنعت نشر و چاپ کتاب نيز آسيب جدي وارد شود.
رشد فرهنگ مطالعه و کتاب خواني، نياز به سياست گزاري فرهنگي دارد، اما متاسفانه دولت هنوز سياست مشخصي در اين راستا ندارد و در طي يک و نيم دهه گذشته، دولت کمترين تلاش را در عرصه هاي فرهنگي کرده است و اندکترين تلاشي هم که صورت گرفته است از سوي بخش خصوصي بوده است.

دیدگاه شما