صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۱۳ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مفاد نشست چهارجانبه در بوته آزمون

-

مفاد نشست چهارجانبه در بوته آزمون

سرانجام چهارمين نشست گروه هماهنگي چهارجانبه افغانستان، پاکستان، ايالات متحده امريکا و چين پيرامون روند صلح افغانستان که روز سه شنبه در کابل برگزار شده بود، با نشر اعلاميه اي مشترک پايان يافت. در اعلاميه اي که از سوي وزارت خارجه کشور به نشر رسيده است گفته شده است که کشورهاي عضو گروه هماهنگي چهارجانبه، گروه ‎‌ طالبان و همة گروه هاي ديگر مثل حزب اسلامي حکمتيار را دعوت مي کنند تا از طريق نماينده هاي باصلاحيت خويش در اولين دور گفت وگوهاي مستقيم و رودر روي صلح با دولت افغانستان شرکت کنند. در اين اعلاميه آمده است که انتظار مي رود، اين نشست رودر روي طرف هاي صلح در هفتة اول ماه مارچ سال جاري ميلادي برگزار شود. براساس خبر اين اعلاميه محل نشست رودر روي آينده در پاکستان خواهد بود.
هم چنين در آخرين نشست گروه هماهنگي چهارجانبه توافق شده است که تلاش هاي همه جانبه اعضاي اين گروه بهمثابه بخشي از تعهدات مشترک آنان براي پيشرفت روند صلح افغانستان ادامه يابد. در همين حال صلاح الدين رباني، وزير امور خارجه کشور گفته است که حکومت، به کار گروه چهارجانبه براى حمايت از تلاش هاى صلح اهميت زياد قايل است و در ادامه اين مسير و پيشرفت کارهايى که تاکنون انجام يافته، منتظر برداشتن گام هاى عملى، قاطع، روشن و بهموقع در جهت تأمين تحقق تعهدات مشترک، مطابق نقشة راه مي باشد.
حقيقت امر آنست که در ادامه تلاش هايي که براي تامين صلح و برقراري ثبات در کشور که از چند سال بدين سوي جريان داشته است نشر چنين خبري يعني تعيين تاريخ دقيق گفتوگوهاي مستقيم صلح ميان دولت افغانستان با طالبان و مخالفين، خبر خوشايندي براي مردم رنج ديده افغانستان است. اين که طرف هاي درگير پس از سالها جنگ و بدبختي با پذيرش و اعلام نشست رودرروي صلح از سوي چهار کشور با هم درباره صلح به گفتگو و مذاکره بپردازند يک اقدام بسيار مهم و تعيين کننده تلقي مي گردد. از آنجاي که مردم ما نه تنها در پانزده سال اخير بلکه پيش از آن نيز در مدت بيش از سي سال مصيبت جنگ و بي خانماني و آوارگي را در داخل و خارج کشور بدوش کشيده و از بابت آن همواره عزادار عزيزان خود بوده و لحظه اي آسايش نداشته اند، نتيجه بخش بودن تلاش ها براي صلح پايدار و عادلانه و ختم درگيرهاي مسلحانه از آرزوي ديرين مردم افغانستان بشمار مي رود. بدين جهت دولت به مثابه يک طرف قضيه هرچند بارها از گروههاي مخالف دعوت به مذاکره کرده و خواهان پايان جنگ در کشور شده است اما به دليل موانع و چالش هاي متعدد و گوناگون داخلي وخارجي اين امر تحقق نيافته است. به همين جهت بسياري از تلاش ها براي گفتگو و مذاکره براي صلح تاکنون موفقيت آميز نبوده است. اما حالا با مشخص شدن تاريخ گفتوگوهاي صلح اين اميدواري بوجود آمده است که تلاش هاي صلح بخاطر اجماع کشور هاي مهم ذي دخل در قضيه افغانستان به نتيجه برسد.
اين خوش بيني را نه تنها در آرزوي مردم مي توان شاهد بود بلکه در اظهارات مقام هاي رسمي کشور از جمله وزارت خارجه نيز مي توان يافت. اما تجربه سال هاي گذشته نشان داده است که چنين اميدواري هاي با توجه به پيچيدگي قضيه و تعدد عناصر ذي دخل مي تواند شکننده هم باشد. بدين جهت ترديد هاي چندي در اين ارتباط مطرح مي باشد. نخست اين که هرچند گروه هماهنگي چهارجانبه تاريخ گفتوگوي هاي رودرروي صلح را اعلام داشته است، اما نبايد فراموش کرد که فقط تاريخ آن اعلام گرديده است ولي بايد پرسيد که آيا در اين مورد گروههاي طالبان و ديگر مخالفين مسلح هم چنين اعلامي را پذيرفته اند و اساسا حاضر به مذاکره و گفتگو خواهند شد؟ تا کنون هيچ يک از طرف هاي ديگر به جز از حکومت افغانستان مواضع و ديدگاه خود را اعلام نداشته اند. هم چنين جزئيات نشست آينده که قرار است ميان طرف هاي قضيه برگزار شود هنوز اعلام نگرديده است. زيرا جزئيات قضيه مي تواند در چگونگي شکل گيري گفتگوي آينده بسيار تعيين کننده باشد. اين ترديدها درحالي قوت مي گيرد که قرار بود تا در چهارمين نشستِ چهارجانبه نمايندگاني از گروه طالبان نيز حضور داشته باشند، ولي اين نشست بدون حضور نمايندگانِ طالبان برگزار گرديد. با وجود اين که شرکتکنندگان نشستِ چهارجانبه بدين باورهستند که نقشة راه گفتوگوهاي صلح، به عنوان برآيندِ اين نشستها، بهدست آمده و يک گام موثر در برگزاري گفتوگوهاي صلح برداشته شده است اما بسياري از آگاهان سياسي اين نقشة راه گفتگوهاي صلح را فاقد اعتبارِ حقوقي و سياسي ميدانند و بدين باور هستند که تجربة گذشته نشان داده است که توافقهاي از اين دست پيامدهاي واقعي را به دنبال نداشتهاست. مسئله ديگر همانطور که قبلا گفته شد نگراني عمده درباره نتيجه بخش بودن اين گفتگو ها چگونگي موضع گيري گروه هاي طالبان به عنوان اصليترين طرف هاي دولت مي باشد. گروه هاي طالبان تاکنون نه تنها ظاهراً آمادگيِ خود را براي گفتوگوهاي صلح نشان ندادهاند بلکه در مواردي مخالفت خود را با چنين رويکرد هاي بروز داده اند هنوز مدعي هستند که تا زماني که نيروهاي خارجي در افغانستان حضور داشته باشد آنان براي مذاکره و گفتگو آمادگي ندارند. برخي از رسانه ها و تحليل گران کشور مدعي هستند که طالبان حتا خواهانِ گفتوگوهاي مستقيمِ صلح با نمايندگان دولت افغانستان نيستند و ميگويند در برخي مسايل مهم، فقط با امريکا به عنوان شريک و متحد استراتژيکِ افغانستان وارد گفتوگو ميشوند. بر اساس برخي اطلاعاتِ درز کرده به بيرون، طالبان همچنين خواهانِ واگذاري برخي ولايتهاي افغانستان به افراد اين گروه شدهاند. اين موضوع اگر واقعاً صحت داشته باشد، ميتواند به عنوان خطرِ جدي براي منافع و حاکميت مليِ افغانستان مطرح شود. نکته ديگر که نشان از عدم موافقت گروه هاي طالبان دارد ادامه جنگ از سوي اين گروه در بخشهاي مهمي از کشور با نيروهاي دولتِ و ناتو مي باشد و گمان نميرود که در اين موضع، تغيير جدي رونما شده باشد. مسئله ديگر تعدد گروه هاي طالبان است. واقعيت آنست که اکنون حکومت با يک گروه واحد بنام طالبان روبرو نمي باشد. بلکه طالبان خود به چندين گروه خورد و بزرگ تبديل شده اند که حتا در ميان خود نيز توافق نداشته و بلکه در جنگ و رويارويي کامل و جدي قرار گرفته اند. حال حکومت با کدام اعتماد و با کدام يک از گروه هاي طالبان بايد مذاکره نمايد؟ اعضاي گروه چهارجانبه آيا قادر خواهند شد که همه گروه هاي طالبان را بر سرميز گفتگو حاضر نمايند؟ آيا مذاکره نمودن با يکي از گروه هاي طالبان مسئله ثبات و موفقيت آميز بودن روند گفتگو را در آينده تضمين خواهد کرد؟ در ادامه وضعيت و موضع ساير گروه هاي مخالف چه خواهد شد؟ آيا تضميني وجود ندارد که حاميان بيروني آنان در فرداي پس از توافق با طالبان ، از آن دسته گروه هاي مخالف مسلح که در مذاکره حضور نداشته و يا موافقت نداشته اند بر عليه حکومت افغانستان استفاده ننمايند؟ و...
سخن نهايي اين که در مرحله اول صلح يک ضرورت حياتي و تعيين کننده براي افغانستان و مردم آن شمرده مي شود که با بعنوان يک خواست انساني و ملي دنبال شود. دوم اين که بايد تصريح کرد که دست يابي به صلح نيز زماني ارزش دارد که باعث تقويت دستاوردهاي سالهاي گذشته شود و نه اينکه دستاوردهاي پانزده ساله را به معامله گذاشته و ناديده گرفته شود. مسئله اي که بنابه دلايلي مختلف تا هنوز متأسفانه مشخص نيست که در گفتگو هاي صورت گرفته تا چه اندازه برآن تاکيد گرديده و يا مصئونيت لازم و حساسيت درخور توجه را نسبت به آن الزام داشته اند. اما در نهايت انتظار برده مي شود که دولت مردان افغانستان اين حق مسلم و خواست ملي را دست کم نگيرند و با قاطعيت در مسير صلحي گام بگذارند که تامين کننده و حفاظت کننده خواست و ارزش هاي اساسي و انساني و ملي جامعه ما باشد. و نيز موجب تقويت و تحکيم پايه هاي نظام سياسي کشور.

دیدگاه شما