صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۱۳ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

دهاقین؛ قربانیان مدام و زحمتکش

-

دهاقین؛ قربانیان مدام و زحمتکش

ديروز، چهارمين کنفرانس ملي ترويج و انکشاف زراعت در سلام خانه ارگ رياست جمهوري برگزار شد. رئيس جمهور غني، در اين کنفرانس سخنراني نمود. او رشد و ترويج زراعت را از اولويت هاي مهم حکومت دانست. او همچنين بيان داشت که ثبات سياسي، اقتصادي و اجتماعي وابسته به رشد و ترويج زراعت است. او در جريان صحبت هاي خود از نقش دهاقين در کاهش فقر و گرسنگي اشاره نمود. سخن هاي رئيس جمهور تا حودي زيادي واقع بينانه است. زيرا، زراعت يکي از مهمترين گزينه هاي ممکن براي ايجاد زيرساخت هاي اقتصادي در کشور مي باشد. از طرف ديگر، اکثر مردم افغانستان زراعت پيشه است. از اين جهت، زراعت و مالداري نقش مهم در تأمين معيشت مردم دارد. بنابراين، حمايت از زراعت در واقع به معني بهبود وضعيت رفاهي مردم مي باشد. اکنون اين سوال مطرح است که در سال هاي پس از سقوط طالبان چه کار هاي در راستاي رشد و ترويج زراعت در افغانستان صورت گرفته است؟ آيا زندگي دقاهين در سال هاي پس از سقوط امارت اسلامي تغيير نموده است؟ اشرف غني، رئيس جمهور در دوره زمامداري خود چه برنامه هاي براي حمايت و بهبود زندگي دقاهين روي دست گرفته است و نتيجه عملي آن چيست؟
در دوره حاکميت حامد کرزي، رئيس جمهور پيشين افغانستان ما شاهد رشد و ترويج زراعت از سوي حکومت نمي باشيم. به ديگر سخن، هيچ سياست حمايتي و بنيادي از سوي حکومت شاهدي نبوده ايم. اکثر برنامه ها در حمايت از دقاهين از سوي برنامه همبستگي ملي صورت مي گرفت. اما هيچ کاري بنيادي صورت نگرفت. بيشتر برنامه هاي همبستگي ملي در ارتباط با دقاهين کار کردن کاريز ها بود. اين کار همبستگي ملي با وجود سودمندي براي دقاهين اما، مشکلات را نيز براي دقاهين به وجود آورده بود. اين کار در بسي موارد، منجر به تنش ميان دقاهين شده است. زيرا، کار کردن کاريز ها در بسي موارد منجر به ضربه زدن به کاريز دقاهين ديگر شده است و اين باعث جنجالي شدن و کشاندن دقاهين به محاکم قضايي شده است. بنابراين، برنامه همبستگي ملي به جاي بهبود زراعت و زندگي دهاقين منجر به مصروف کردن دهاقين در ادارات دولتي شده است. اين يک چالش جدي است که تا هنوز از سوي هيچ نهادي مورد بررسي قرار نگرفته است. بنابراين، برنامه هاي حکومت حامد کرزي به کار هاي خلاصه مي شد که از سوي همبستگي ملي صورت مي گرفت.
تنها کار بنيادي که در دوره حامد کرزي روي دست گرفته شد ساخت بند سلما از سوي هند بود. اما خارج از کار هاي حکومت در عرصه زراعت نهاد هاي بيروني نيز پروژه هاي را انجام دادند. پروژه هاي از سوي دفتر سازمان ملل متحد در افغانستان و اداره همکاري بين المللي آمريکا(USAID ) انجام شد. با اين جود، هيچ يک از پروژه ها کار هاي بنيادي انجام ندادند تا دهاقين براي سال هاي متمادي از آن مستفيد شود. با اتمام پروژه ها، نتايج آن براي دهاقين نيز به پايان رسيد. بنابراين، مي توان گفت که در دوره حاکميت حامد کرزي، کاري بنيادي و زيربناي در عرصه زراعت افغانستان صورت نگرفته است.
در دوره کمپاين سومين انتخابات رياست جمهوري کانديدان پيشتاز طرح هاي شيک براي رشد زراعت ارائه نمودند. اشرف غني، رئيس جمهور از کانديدان پيشتاز بودند که طرح هاي شيک در اين عرصه ارائه نمودند. الگوي برداري از سيستم آبياري کشور هاي جنوب شرق آسيا و به خصوص چين از برنامه هاي تبليغاتي او در دوره انتخابات بود. با روي کار آمدن حکومت وحدت ملي اما، زراعت و دهاقين کشور به دست فراموشي سپرده شد. زيرا، طرح ها و برنامه ها تنها در کلام و سخن  باقي ماند. رئيس جمهور هر چند گاهي سخن از ساخت چندين سد در سطح کشور مي زند. سخن از اولويت رشد و ترويج زراعت و مالداري مي زند. با اين حال، تا کنون ما شاهد هيچ برنامه بنيادي براي رشد زراعت در کشور نمي باشيم.
در وضعيت کنوني با وجود برنامه همبستگي ملي اما، ما شاهد خشک شدن کاريز ها مي باشيم. اين در حالي است که اکثر دهاقين براي کشت از آب کاريز استفاده مي کند. در طرف مقابل اما، هيچ برنامه براي جمع آوري و حفظ آب باران و برف وجود ندارد. اگر وضعيت به شکل کنوني ادامه يابد در آينده نه چندان دور با بحران کمبود آب مواجه خواهيم شد. بحران کمبود آب اما، تنها محدود به روستا ها و دهات افغانستان نمي شود بلکه بحران دامن شهرها را نيز خواهد گرفت. از آنجايي که 80 درصد(براساس آمار ارائه شده از سوي اداره همکاري بين المللي آمريکا) مردم افغانستان به کشاورزي و مالداري مصروف است و در حدود 31 درصد درآمد ناخالص ملي از محصولات کشاورزي بدست مي آيد. بنابراين، در آينده هم شاهد رشد آمار بيکاري در کشور مي باشيم و هم کاهش درآمد ناخالص ملي. با رشد بيکاري در ميان دقاهين طبعا مهاجرت شهروندان در سطح داخلي و بيروني گسترش خواهد يافت. بنابراين، در آينده مهاجرت به شکل گسترده دقاهين به شهر ها و از شهر ها و روستاها به کشور هاي همسايه را شاهد خواهيم بود.
کمبود آب و فقدان سيستم آبياري معياري از مهمترين و اساسي ترين چالش هاي فراروي زراعت در افغانستان است. در کنار اين مسئله، دقاهين با رابطه يک طرفه ميان شهر و روستا نيز مواجه مي باشد. دهاقين و روستا بخش هاي از نيازمندي شهرنشينان را تأمين مي کند. اما، شهر ها قادر به تأمين نيازهاي روستانشينان نيست. نيازمندي روستانشينان از توليدات کشور هاي همسايه تأمين مي شود. اين رابطه يکطرفه در عين حال که ضربه به اقتصاد کشور است ضربه مهلک به روابط اقتصادي و اجتماعي ميان شهر و روستا نيز هست. از سوي ديگر، حکومت زمينه حفظ و مراقبت محصولات دقاهين را فراهم نکرده است. محصولات دقاهين از به کشور هاي همسايه مي رود از آنجا در فصل سرما با قيمت چند برابر دوباره به دقاهين و شهروندان کشور فروخته مي شود. اين مسئله تأثيري بر زندگي شهروندان و به خصوص دهاقين کشور گذاشته است.
براي مديريت مشکلات دقاهين و رشد و ترويج رزاعت در کشور ضرورت جدي برنامه هاي زيربناي و بنيادي هستيم. سدسازي، جمع آوري آب و حفظ و توزيع آن به دقاهين، دگرگوني در سيستم آيباري، ايجاد سردخانه ها براي حفظ و مراقبت از محصولات کشاورزي و حمايت جدي از صادرات آن به کشور هاي بيروني بايد از برنامه ها و سياست هاي مهم حکومت باشد. با اين وجود مقامات حکومت بايد از حد حرف و سخن بگذرد و طرح و برنامه هاي خود را اجرا نمايد. بنابراين، در سال هاي پس از سقوط امارت اسلامي طالبان رزاعت در عين حال که مورد توجه بوده است اما، هيچ کاري بنيادي و زير بناي صورت نگرفته است. پروژه ها و طرح ها از سوي حکومت نظارت و مديريت نشده است. حکومت برنامه بنيادي براي رشد زراعت نداشته است. در چنين وضعيتي، دقاهين زحميت زياد کشيده است اما تحول جدي در زندگي آن ها نيامده است.

دیدگاه شما