صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تبلیغات و سربازگیری گروه داعش در افغانستان

-

تبلیغات و سربازگیری گروه داعش در افغانستان

سال گذشته، گروه موسوم به دولت اسلامي شاخه ولايت خراسان خود را رسما اعلان نمود. از آن زمان تا کنون، اين گروه بخش از خاک افغانستان در ولايت ننگرهار را تصرف نموده است. از آغاز فعاليت تا کنون اين گروه به سربازي و آموزش آن ها در اين ولايت پرداخته است. بخش مهم از نيروهاي اين گروه را اعضاي گروه طالبان تشکيل مي دهد. چرا اعضاي گروه طالبان به داعش پيوست/ مي پيوندد؟ داعش از چه ابزار ها و مکانيسم ها براي جلب اعضاي گروه طالبان استفاده نموده است؟ آيا امکان رشد و گسترش داعش در افغانستان وجود دارد؟ پاسخ به اين سوال ها سخت و دشوار است اما سعي مي کنم در حد امکان به سال هاي مذکور پاسخ دهم.
همزمان با آغاز فعاليت داعش در افغانستان تبليغات منفي آن ها عليه گروه طالبان نيز آغاز شد. يکي از انتقاد هاي جدي گروه داعش از ملا محمد عمر، رهبر پيشين گروه طالبان بود. گروه داعش، ملا عمر را متهم به محدود کردن جهاد در چارچوب تنگ ملي مي کرد. آن ها اين مسئله را به عنوان يک نقطه ضعف گروه طالبان به حساب مي آورد. آن ها سعي داشتند اين مسئله را پررنگ نموده و از آن براي جدايي اعضاي گروه طالبان و جلب و جذب آن ها استفاده نمايد. اين انتقاد تا زماني که خبر مرگ ملا عمر منتشر نشده بود، از سوي گروه داعش در رسانه هاي اجتماعي بازتوليد مي شد. در کنار آن يک نوع مقايسه ميان ابوبکر البغدادي و ملا محمد عمر نيز ترتيب داده بود و آن را به خورد مردم مي داد که در آن مقايسه تصوير منفي از ملا عمر ارائه نموده بود.
زماني که خبر مرگ ملا عمر منتشر شد. تبليغات گروه داعش نيز تغيير کرد. در واقع، نقطه حمله گروه داعش تغيير کرد. اگر در قبل از خبر مرگ رهبر طالبان ملا عمر سوژه تبليغات منفي آن ها بود بعد از خبر مرگ ملا عمر آن ها تبليغات خود را متوجه گروه طالبان نمودند. آن ها بيان مي داشتند که گروه طالبان قابل اعتماد نيست. زيرا، خبر مرگ رهبر خود را براي سال ها از پيروانش مخفي نگه داشته اند. در واقع، انتشار خبر مرگ ملا عمر فرصت جديد براي گروه داعش براي تبليغات منفي عليه گروه طالبان خلق کرد. زماني که ملا اختر محمد منصور، رهبر جديد گروه طالبان انتخاب شدند گروه داعش او را با ابوبکر البغدادي مقايسه نمودند و اختر منصور را به عنوان يک فرد عادي به معرفي گرفتند. تا مدت هاي زيادي اين مسائل ابزار تبليغاتي مهم گروه داعش عليه طالبان بودند.
تبليغات منفي گروه داعش عليه گروه طالبان موفقيت آميز بوده است. آن ها توانست افراد ناراض گروه طالبان را جذب نمايد و از شناخت آن ها براي حمله بر مواضع گروه طالبان استفاده نمايد. اکنون بخش مهم اعضاي گروه داعش در افغانستان اعضاي جدا شده و ناراض گروه طالبان مي باشد. اگر چه ژنرال جان کمبل، فرمانده کل نيروهاي بين المللي در افغانستان بيان داشته بود که گروه داعش در صدد تبديل کردن ننگرهار به مرکز فعاليت هاي منطقه اي است و نيروهاي اين گروه از عراق و سوريه به افغانستان مي آيد. با اين حال تا کنون، اعضاي مهم گروه داعش افراد و اعضاي ناراض گروه طالبان مي باشد.
گروه داعش اما، تنها به رسانه هاي اجتماعي براي تبليغات منفي عليه گروه طالبان اکتفا نکرد. آن ها ايستگاه راديويي راه انداخت. اين مسئله ابزار مهم تبليغاتي براي گروه داعش شد. با وجود اينکه راديو آن ها تخريب شد اما در مدت کوتاه توانست استفاده نمايد. تا اين جاي به نظر مي رسد که گروه داعش براي جلب و جذب نيرو از تبليغات استفاده نموده است.
ابزار ديگر گروه داعش براي سرباز گيري پرداخت پول بود. اين مشوق خوب براي گرايش و پيوستن مردم افغانستان به گروه داعش بود. زيرا، بيکاري و فقدان زيرساخت هاي اقتصادي موجب شده است که شهروندان کشور قادر به تأمين نيازهاي اوليه خود نباشد. اين فرصت خوب براي گروه داعش ايجاد کرده است تا به آساني نيروگيري نمايد.
با وجود تلاش هاي گروه داعش براي جا باز کردن در افغانستان و گرفتن جايگاه گروه طالبان اما، اين گروه از همان آغاز فعاليت با مشکلات جدي مواجه شد. گروه داعش با خشونت تمام عمل نمود. اين خشونت ها براي مردم افغانستان يک امر جديد بود. قبلا با خشونت به پيمانه خشونت داعش مواجه نشده بود. در عين حال، خشونت ها بيشتر دامنگير قوم و قبيله اعضاي گروه داعش مي شد. اين مسئله، به نوعي افراد جذب شده در گروه داعش را به ترديد انداخت. جدا از اين مسئله، گروه داعش با برخورد تند و جدي نيروهاي بين المللي و نيروهاي امنيتي افغانستان مواجه شده است. چندي پيش، پنتاگون دستور حمله به مواضع داعش را صادر نمود. در عين حال، اراده جدي براي سرکوب گروه داعش در کابل نيز وجود دارد. همين مسائل موجب شده است که اين گروه سرکوب و منکوب گردد. اکنون گروه داعش در چند جبهه مي جنگد. با گروه طالبان، نيروهاي امنيتي افغانستان و نيروهاي بين المللي مستقر در افغانستان. اين مسئله دشواري هاي زيادي براي ادامه فعاليت گروه داعش خلق نموده است.
گروه داعش در کنار آن با چالش عمده ديگري نيز مواجه است. جامعه افغانستان قومي و قبيله‏ايي است. اما گروه داعش داعيه جهاد بين المللي و جهاني را مطرح مي کند. اين مسئله سازگاري با بافت قومي و قبيله اي افغانستان ندارد. داعش اگر در صدد ايجاد خلافت اسلامي است با داعيه کنوني خود قادر به نفوذ و ماندگاري در افغانستان نيست. زيرا، نيروهاي قبيله در برابر آن مي ايستد. اگر بپذيريم که داعش به دنبال ايجاد خلافت اسلامي نيست و تنها به دنبال تخريب است در آن صورت، احتمال آن وجود دارد که اين گروه براي مدت محدود قادر به فعاليت و نفس کشيدن در افغانستان باشد. اشتباه است اگر بپنداريم که گروه داعش با داعيه جهاد جهاني بتواند در بافت قومي و قبيله اي افغانستان خود را سازگار نمايد. زيرا، نه امکان تغيير بافت جامعه افغانستان به زودي ممکن است و نه آن ها مي تواند از داعيه خلافت اسلامي فراکشوري دست بکشد. بنابراين، از چالش هاي فراروي گروه داعش تناقض در انديشه و ساحه عمل آنهاست.
در پايان يکبار ديگر بايد متذکر شد که گروه داعش از آغاز فعاليت خود در افغانستان تبليغات وسيعي عليه گروه طالبان به راه انداخت. تبليغات آن ها تا اندازه زيادي موفقيت آميز تمام شد. زيرا، آن ها توانست اعضاي ناراض گروه طالبان را جذب نمايد. با اين حال، داعش با چالش هاي متعدد در افغانستان مواجه است که ادامه و ماندگاري اين گروه را در افغانستان با خطر مواجه مي سازد. با توجه به وضعيت اين گروه در عراق و سوريه و حملات سنگين نيروهاي بين المللي و نيروهاي امنيتي افغانستان بر مواضع اين گروه به نظر مي رسد که اين گروه از گسترش قلمرو خود باز ماند.

دیدگاه شما