صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

روابط افغانستان و پاکستان در زیر سایه واگرایی تاریخی

-

 روابط افغانستان و پاکستان در زیر سایه واگرایی تاریخی

از آغاز کار حکومت وحدت ملي قدم هاي در راستاي بهبود روابط افغانستان و پاکستان از جانب حکومت کابل برداشته شد. اما به زودي روابط تنش زا شد. حکومت کابل پاکستان را متهم به پناهدهي، تمويل و تجهيز گروه هاي مسلح مخالف دولت نمودند. روابط دو طرف يکبار ديگر زيرسايه سنگين اتهام زني قرار گرفت. چند روز پيش، روابط دو کشور وارد فاز جديد شد. اشرف غني براي شرکت در نشست قلب آسيا به اسلام آباد رفت. با نواز شريف نشست دوجانبه داشت. قبل از اين در حاشيه نشست تغييرات اقليمي با نواز شريف نشست دو جانبه و سه جانبه داشته بود. اشرف غني، رئيس جمهور نتايج نشست اسلام آباد را توافق دو طرف و به خصوص وعده اسلام آباد بر حمله بر مخالفان مسلح دولت اعلان نموده است. براساس سخنان اشرف غني اين توافق صورت گرفته است اما تا هنوز مشخص نيست که پاکستان نسبت به اين تعهد و توافق صورت گرفته اقدامات عملي را انجام مي دهد يا خير. به هر صورت، در هفته هاي آينده مشخص خواهد شد که پاکستان تا چه اندازه نسبت به تعهد خود صادق است.

تاريخ روابط دو کشور از آوان شکل گيري تا کنون با فراز و نشيب هاي همراه بوده است. در هيچ دوره اي تاريخي دو کشور نسبت به همديگر با ديد مثبت دوام دار و همگرايانه نديده است. تجربه روابط گذشته دو کشور سراسر واگرايانه بوده است. به عبارت ديگر، گذشته روابط دو کشور را مي توان سراسر واگرايي و شکست ديپلماسي ناميد. اکنون مقامات کابل تلاش مي ورزد تا روابط دو کشور تغيير نمايد و شکل همگرايانه به خود گيرد. از جانب ديگر، آمريکا و چين به عنوان دو ابر قدرت جهاني نيز تلاش مي کند تا پاکستان سياست خارجي خود را نسبت به افغانستان تغيير دهد. با اين حال، گذشته تاريک و تنش آلود ميان دو کشور مانع اصلي فراروي روابط دو کشور است. منشأ اين روابط تنش آلود و واگرايانه اما، مسائل عيني و واقعي است. مسائل که سبب شده است که هر دو کشور ديد منفي نسبت به همديگر داشته باشد.

مشکلات مرزي يکي از مهمترين و اساسي ترين چالش فراروي روابط و مناسبات دو کشور است. خط ديورند اگر چه خط مرزي ميان دو کشور براي سال هاي متمادي بوده است اما طرف افغاني اين خط را به رسميت نمي شناسد. ريشه آن به زمان داوود خان بر مي گردد. اگر چه قبل از داوود خان نيز اين مسئله وجود داشته است اما داوود خان آن را مبناي سياست خارجي خود در قبال پاکستان مطرح کرد. شايد اوج تنش و واگرايي در روابط دو کشور بر گردد به دوره داوود خان. از آن زمان تا کنون هر از چند گاهي مقامات افغاني در مورد خط ديورند اظهار نظر نموده و قبول آن را به عنوان خط مرزي رد نموده است. حول اين مسئله ادبيات در کشور شکل گرفته است که صحبت از خط ديورند را به صورت تابو مطرح کرده است. به گونه‏ايي اگر مقام سياسي و شهروند کشور خط ديورند را خط مرزي به حساب آورد، خائن ملي شناخته مي شود. اين ادبيات و خائن ملي شمرده شدن باعث شده است که سياستمداران کابل قادر به اظهار نظر صريح در قبال خط مرزي ميان دو کشور نباشد. همين ادبيات منجر شده است که اين مسئله هيچ گاه به شکل اساسي و بنيادي آن حل نگردد. در شرايط کنوني نيز هيچ يک از سياستمداران کشور قادر نيست که خط ديورند را خط مرزي بخواند. در مقابل اما، سياستمداراني يک سوم خاک پاکستان را مال افغانستان مي داند و از آن به عنوان يک ابزار براي نفوذ در ميان مردم استفاده مي کند. اظهارات حامد کرزي، رئيس جمهور پيشين کشور چندي پيش در مورد وزيرستان از نمونه هاي عيني آن است.‏

اين منش سياستمداران پاکستان در قبال خط ديورند باعث شده است که حکومت پاکستان سياست را در پيش گيرد که منجر به تضعيف و ناامن شدن افغانستان گردد. زيرا، جدا شدن يک سوم خاک اين کشور بزرگترين تهديد عليه قلمرو و منافع ملي شان است. حفظ قلمرو و سرزمين اولين زيربناي سياست خارجي کشور ها را تشيکل مي دهد. از اين جهت، پاکستان نيز سياست را در قبال حکومت کابل در پيش گرفته است که حکومت کابل هيچ گاه قادر به ادعاي يک سوم سرزمين پاکستان از موضع قدرت نگردد. حمايت پاکستان از گروه هاي دهشت افکن و پناهدهي آن ها به همين خاطر صورت مي گيرد.

با اين حال، تنها مشکلات مرزي ميان افغانستان و پاکستان نيست که روابط اين دو کشور را پر تنش کرده است. مشکلات ميان هند و پاکستان نيز يکي از عوامل سياست واگرايانه پاکستان نسبت به افغانستان است. پاکستان از انحصار سياسي توسط هند هراس دارد. يکي از عوامل و فاکتور هاي جدي در سياست هند در قبال پاکستان اين است که از طريق افغانستان پاکستان را محصور نمايد. اين مهم از مجراي نفوذ در افغانستان ممکن مي گردد. به همين خاطر، هند هميشه رويکرد همگرايانه نسبت به حکومت کابل داشته است و تلاش نموده تا يک حکومت با ثبات و مخالف پاکستان در کابل شکل گيرد. بنابراين، نفوذ هند در افغانستان يکي از عواملي است که منجر شده است پاکستان هميشه سعي در بي ثبات ساختن افغانستان داشته باشد.

اکنون که تلاش ها در راستاي بهبود روابط ميان دو کشور افغانستان و پاکستان صورت مي گيرد تحت سايه سنگين روابط تنش آلود گذشته قرار دارد. در يک طرف، حکومت و سياستمداران قرار دارد که به خاطر ادبيات نفرت و خشونت قادر به اظهار نظر صريح در باب خط ديورند نيست و قادر نيست اين مسئله را به شکل بنيادي ميان دو کشور حل کند و در طرف ديگر، حکومت پاکستان قرار دارد که سعي دارد يک حکومت بي ثبات و ضعيف در کابل وجود داشته باشد که هيچ گاه نتواند داعيه پشتونستان را داشته باشد و درگير درگيري ها و منازعات داخلي خود باشد.

از اين جهت، انتظار بهبود روابط بدون حل مشکلات تاريخي ميان دو کشور تا حدودي غير معقول مي نمايد. خوشبيني نسبت به نزديکي دو کشور و آوردن گروه هاي مخالف مسلح دولت در ميز مذاکره و دست يابي به يک راه حل سياسي خام و دو خالي است. دو کشور قبل از همه چيز لازم است که از زير سايه سنگين روابط واگرايانه رهايي يابد. اين مهم زماني ممکن مي گردد که ادبيات نفرت و واگرايانه و عامل آن در افغانستان از بين برود. صحبت از خط ديورند و حل آن ميان کابل-اسلام آباد از حالت تابو بودن خارج گردد. در غير آن روابط ما با پاکستان همچنان تنش آلود باقي خواهد ماند و همگرايي مقطعي خواهد بود. اشتباه است اگر بپنداريم که طرح هاي کلان اقتصادي همانند پروژه تاپي بدون حل مشکلات بنيادي ميان کابل و اسلام آباد ممکن مي گردد. ما با سياست که در قبال سرزمين و قلمرو پاکستان داريم، باعث ريخته شدن خود شهروندان کشور مي شويم. ثبات و حکومت قوي و دست يافتن به صلح به عنوان يک آرمان باقي خواهد ماند.

دیدگاه شما