صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

کنفرانس قلب آسیا، فرصتی برای اعتمادسازی

-

کنفرانس قلب آسیا، فرصتی برای اعتمادسازی

بر اساس گزارش هاي نشر شده قرار است پنجمين کنفرانس کشور هاي قلب آسيا روز چهارشنبه همين هفته در اسلام آباد برگزار گردد. مقامات وزارت خارجه کشور اظهار داشته اند در اين کنفرانس مبارزه منطقه يي عليه تروريزم و تهديدات مشترک کشور ها از موضوعات اساسي و مهم آن عنوان شده است. وزير خارجه کشور در اين رابطه افزوده است که در کنفرانس کشور هاي قلب آسيا در کنار گفتگو در باره مبارزه مشترک کشورهاي همسايه عليه تروريزم، روي اتصال کشورهاي منطقه نيز بحث خواهد شد: اما وزير خارجه کشور تصريح و تاکيد ورزيد که گفتگو هاي صلح افغانستان در برنامه هاي اين کنفرانس قرار ندارد. قابل يادآوري است که نشست قلب آسيا براي نخستين بار در سال 2012 ميلادي در استانبول ترکيه برگزار گرديد. چين، روسيه، ترکيه، هند و پاکستان از اعضاي عمده اين نشست هستند که بيش از ده کشور به شمول امريکا و بريتانيا از آن حمايت مي نمايند.

افغانستان نيز يکي از اعضاي اين کنفرانس شمرده مي شود که در تمامي نشست هاي آن حضور داشته است. در مورد حضور افغانستان در اين نشست ها و به ويژه کنفرانس پيش روي قلب آسيا در اسلام آباد به دليل تنش هاي ميان دو کشور و نيز مسئله لاينحل صلح حکومت با مخالفان، آگاهان سياسي بدين باورهستند که حضور و شرکت افغانستان در اين نشست حايز اهميت بوده و مفيد خواهد بود. آنان تاکيد دارند که شرکت در اين کنفرانس ها خوب بوده و به نفع افغانستان مي باشد. اما مهم آنست که مقام هاي افغانستان با چقدر آمادگي در آن شرکت مي کنند و اين که چقدر فيصله هاي نشست هاي قبلي واقعاً تعقيب و عملي گرديده است و در داخل کشور به چه ميزان اثر گذار بوده است و... اين مسايل را از نظر نبايد دور داشته باشند.

اما يک نکته اساسي ديگري که آگاهان سياسي بر آن در زمينه شرکت حتمي افغانستان در اين نشست ها تاکيد دارند اين است که چنين نشست هايي در واقع فرصت هايي است براي افغانستان. به باور آنان نشست قلب آسيا، فرصتي مناسب براي افغانستان است تا بار ديگر در زمينه اقتصادي-سياسي به‌ عنوان نقطه وصل در مرکز جاده ابريشم جديد باقي بماند و افتخار تاريخي تجارتي و فرهنگي خود را مطرح و حفظ نمايد. بخصوص اين که هدف اصلي چنين نشست هايي تشويق کشورها و موسسات منطقه‌اي و بسيج کشورها و موسسات مختلف براي همکاري بيشتر در مورد افغانستان مي باشد. چنين روحيه و زمينه اي مي تواند بستر همکاري‌ها براي صلح و ثبات در کشور و منطقه‌ را فراهم گرداند. هم چنين ناگفته نبايد گذاشت که نشست قلب آسيا تنها فرصتي براي افغانستان محسوب نمي گردد بلکه اين نشست فرصتي است براي همه کشورهاي منطقه؛ فرصتي استثنايي تا براي مشکلات و چالش هاي مشترک و پيچيده منطقه چون افزايش تروريسم، بي‌امنيتي و افراط‌ ‌گرايي راه حلي پيدا کنند.

اما آنچه در اينجا براي ما مهم به نظر مي رسد اين است که مقام هاي حکومت افغانستان بايد اين مسئله را تبيين ساخته و به اعضاي نشست بقبولانند که افغانستان با ثبات و برخوردار از امنيت و رفاه، در واقع سرچشمه امنيت و ثبات در منطقه و تمامي کشور ها خواهد بود. زيرا يک افغانستان باثبات و صلح‌آميز مي ‌تواند سرچشمه ثبات و امنيت براي تمام کشورهاي آسيايي به ‌‌طور عموم و به‌طور خاص کشورهاي آسياي مرکزي و جنوبي باشد. بدون شک اگر اين واقعيت از پستوي ذهنيت ها برخ کشيده شود و بخوبي تبيين گردد، با استقبال گرم اعضاي شرکت کننده نيز پذيرفته خواهد. زيرا آنان به اين اهميت آگاه هستند که صلح در افغانستان سبب به‌وجود آمدن امنيت و آسودگي در تمام آسيا مي‌ شود، اما جنگ و نا‌امني در کشور مي‌تواند سبب ادامه جنجال‌ها در تمام قاره آسيا گردد. اين موضوع يک واقعيت ژئوپلتيکي و استراتژيکي است. موقعيت سياسي و جغرافيايي افغانستان در منطقه ايجاب مي نمايد که افغانستان به‌ عنوان پل ارتباطي در «قلب آسيا» چون آسياي مرکزي را با آسياي جنوبي، اروپا را با آسيا و خاورميانه وصل سازد؛ از سوي ديگر صلح و امنيت در اين کشور مي ‌تواند ثبات و اعتماد را انتقال داده و سبب همکاري‌هاي وسيع اقتصادي- سياسي شود.

از جانب ديگر بنابر تحليلي که از وضعيت ژئوپلتيکي و استراتژيکي افغانستان در منطقه داده شد و تجارب سال هاي گذشته نيز نشان داده است اين موضوع محرز است که افغانستان آشفته و ناامن مکاني امن و لانه اي مطمئن براي تروريزم خواهد بود. خوش بختانه اين مسئله را مقام هاي حکومت افغانستان و از جمله رئيس جمهور بار ها در نشست هاي منطقه اي و بين المللي ياد آور شده اند. مقام هاي رسمي کشور بارها به صراحت تاکيد و رزيده اند که تروريست ها از نابساماني اوضاع استفاده سوء نموده و در صورت عدم چاره جويي و مهار نشدن تروريست‌ها، کشورهاي همسايه چون چين، هند و روسيه نيز بطور قطع در معرض خطر قرار دارند.

با درنظرداشت آنچه گفته شد حال اين مسئوليت حکومت افغانستان نيز هست که بايد اهميت موضوع را با ديپلماسي فعال و در نظرداشت برخي فاکتورهاي ديگر واقعيت مطرح شده را برجسته ساخته و آن را به اعضاي کنفرانس بقبولاند. يکي از مسايلي که در اين زمينه مي تواند به افغانستان کمک نمايد اين است که افغانستان بايد مناسبات خود را درچهارچوب تعريف شده دو کشور، بهبود ببخشد. چنانچه خود رئيس جمهور نيز بر اين مسئله واقف بوده و بر آن تاکيد داشته است که ما بايد با پاکستان به يک راه حل اساسي برسيم. علي رغم تيرگي روابط دو کشور افغانستان و پاکستان و نيز وجود بدگماني ها کابل و اسلام آباد بايد دريافته باشند که تامين منافع آنان بدون در نظرگرفتن ملاحظات و مصالح هردو کشور امکان پذير نخواهد بود. صلح در افغانستان بدون مشارکت و همکاري پاکستان ناممکن است و از جانب ديگر ناامن بودن افغانستان نيز هرگز تضمين کننده منافع پاکستان در منطقه نخواهد بود. پاکستان در زمينه تامين صلح در افغانستان و در نهايت دست يابي به صلح در منطقه نقش تعيين کننده و سازنده با افغانستان داشته باشد. اين مسئله نيز هنگامي تحقق خواهد يافت که اعتماد هردو کشور بدست آمده باشد. چنانچه مقام هاي دو کشور در ديدار پاريس بر آن تاکيد ورزيدند؛ مقام هاي هردو کشور توافق کردند تا با همه‌ آنهايي‌ کار کنند که به عنوان بازيگران مشروع سياسي، وارد روند صلح مي ‌شوند و در کنار دولت افغانستان عليه آن هايي‌که از پيوستن به روند صلح اجتناب مي‌ کنند، بايستند.

بنابراين براساس ديدگاه آگاهان سياسي با وجود مشترکات فراوان دو کشور و نيز ديگر کشورهاي منطقه و بخصوص اعضاي کنفرانس قلب آسيا، وجود برخي رقابت ها و تفاوت ديدگاه ها سبب گرديده است که همواره سايه تنش و بدگماني و حمايت از مخالفين يک ديگر در منطقه مستولي باشد. به باور اين آگاهان يکي از علت‌هاي وجودي چنين چالش‌هايي، نبودن ميکانيزم‌هاي موثر براي تقويت همکاري منطقه‌ اي است. از اين‌رو اهميت ميکانيزم‌هاي مشترک منطقه‌اي ايجاب مي نمايد که براي بسترسازي همکاري ميان کشورها تلاش جدي و صادقانه صورت گيرد. مهم ‌ترين اقدامي که در زمينه ايجاد همکاري ميان کشور ها و به ويژه دو کشور افغانستان و پاکستان بايد صورت گيرد اين است که تدابير اعتمادسازي با حمايت قدرت‌هاي منطقه‌ اي و دوستان بين المللي روي دست گرفته شود. است. در ادامه تحليل يادشده هم از لحاظ روابط بين الدول و هم از لحاظ واقعيت هاي جاري در در منطقه پاکستان از مهمترين بازيگران عرصه تحولات افغانستان طي سال هاي اخير به شمار مي آيد؛ بنابراين تفاهم با اسلام آباد براساس صداقت و در نظرداشت منافع و مصالح دوجانبه در امر مبارزه با تروريزم و پيشبرد روند صلح يک امر ضروري دانسته مي شود. از آنجايي که موضوع کنفرانس قلب اسيا گردهم‌آيي کشورها و به خصوص نشست مقام هاي دو کشور افغانستان و پاکستان است، بايد تاکيد کرد افغانستان براي پيشبرد روند صلح و استفاده از هر شرايط مساعد پيش روي بايد سعي ورزد که توان ديپلماسي خود را ارتقاء بخشد. به همين جهت اسلام آباد در روند صلح کشور، در ميان همسايگان از نقش منحصر به فردي برخوردار است. همانطور که مقامات سياسي کشور بارها خواستار حمايت و همکاري بي دريغ و صادقانه اسلام آباد از روند صلح شده اند، بايد با ملاحظه منافع و خواسته ها و شرايط هرکدام از بازيگران دخيل در موضوع از اين نشست در جهت تقويت و بهبود هر چه بيشتر مناسبات و ايجاد فضاي قابل اعتماد براي رسيدن به صلح، ثبات، و امنيت کمک گرفته شود.  

دیدگاه شما