صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

بازگشایی دفتر قطر به روند صلح کمک خواهد کرد؟

-

بازگشایی دفتر قطر به روند صلح کمک خواهد کرد؟

رسانه هاي پاکستاني خبر از بازگشايي دوباره دفتر قطر داده است. شير محمد عباس استانکزي به جاي طيب آغا رئيس اين دفتر برگزيده شده است و ملا عبدالسلام حنفي به عنوان معاون اين دفتر معرفي شده است. آيا فعال شدن دوباره دفتر قطر جاني دوباره به روند گفتگو هاي صلح مي بخشد؟ دفتر قطر با چه رويکردي باز شد و چه دستاورد هاي در روند گفتگوهاي صلح داشته است؟ آيا گفتگوي صلح منجر به امنيت و شکل گيري ثبات در افغانستان خواهد شد؟

دفتر قطر زماني در قطر گشايش يافت که گفتگو با گروه طالبان به مثابه سياست جدي حکومت افغانستان در دوره حامد کرزي مطرح شده بود. در اوائل طرف هاي گفتگو مشخص نبود. اگر دولت افغانستان و گروه طالبان دو طرف گفتگو بود، پاکستان و ايالات متحده آمريکا و برخي کشور هاي ديگر همانند هند، ايران و ... نيز خود را به عنوان طرف هاي مهم مطرح مي کردند. در آغاز روند گفتگوي صلح پاکستان ترس و هراس از نفوذ فزاينده هند بر روند گفتگوي صلح داشتند. به همين منظور تلاش نمودند تا دفتر قطر را ايجاد نمايد و بازي در روند صلح را تحت کنترل خود بگيرد. دفتر قطر اما، طرف اصلي گفتگو را ايالات متحده آمريکا مي دانست. به همين منظور حامد کرزي، رئيس جمهور پيشين افغانستان با آن برخورد تند و شديد داشت. با اين حال، دفتر قطر در مدت فعاليت خود نتوانست نقش ارزنده و مثبت در روند گفتگو هاي صلح بازي نمايد. اين دفتر نتوانست نشستي ميان نمايندگان گروه طالبان و دولت افغانستان فراهم کند.

بعد ها وقتي خبر مرگ ملا عمر، رهبر گروه طالبان منتشر شد. رئيس دفتر قطر، طيب آغا استعفا نمود. با استعفاي طيب آغا مشخص شد که دفتر قطر بيش از آن که نماينده گروه طالبان بوده باشد، بيشتر به نام گروه طالبان بوده است و هيچ ارتباط نزديک و عميق ميان اين دفتر و سطح رهبري گروه طالبان وجود نداشته است. طيب آغا، رئيس دفتر قطر بعد از مرگ ملا عمر به اين نتيجه رسيده بود که از او به عنوان يک ابزار استفاده شده است و حال آن که رهبر گروه طالبان وقت ها پيش از بين رفته بود.

نگاهي به فعاليت اين دفتر در گذشته نشان مي دهد که اين دفتر نقشي در روند گفتگوي صلح نداشته است. بنابراين، چندان جايي براي نگاه خوشبينانه باقي نمي ماند. به عبارت ديگر، خوشبين بودن به باز شدن دوباره دفتر قطر مبني بر جاني تازه بخشيدن به روند گفتگوهاي صلح امر خلاف کارکرد ها و تجربه گذشته اين دفتر است. اگر چه رئيس و معاون اين دفتر تغيير کرده است اما تا هنوز معلوم نيست که اين دو شخص جديد تا چه اندازه اتبکار عمل از خود نشان مي دهد. گذشته شير محمد استانکزي و عبدالسلام حنفي تا هنوز مشخص نيست. اينکه آن ها در سطح رهبري گروه طالبان در کدام رده جاي دارد، تا چه اندازه ميان گروه طالبان نفوذ دارد، رهبري جديد گروه طالبان تا چه اندازه بر اين دو فرد اعتماد دارد و ... همچنان بي پاسخ است. با اين حال، بعيد به نظر مي رسد که اين دفتر بتواند موتور گفتگوي صلح را به حرکت در آورد.

در صورت که دفتر قطر نقش ارزنده در روند گفتگوي صلح بازي نمايد، با اين حال گفتگوي صلح به نتيجه نخواهد رسيد. زيرا، توافق بر سر زيربنا ها و بنياد هاي صلح وجود شکل نگرفته است. خواست ها و مطالبات دو طرف گفتگوي صلح هيچ همخواني با همديگر ندارد و اساسا و اصولا غير قابل جمع است.

از پيش شرط هاي گروه طالبان تغيير قانون اساسي و خروج کامل نيرو هاي بين المللي از افغانستان است. اين در حالي است که تغيير قانون اساسي براي مردم افغانستان قابل قبول نيست. قانون اساسي از مهمترين دستاورد هاي بيش از يک دهه گذشته است. اکنون اگر هزينه گفتگوي صلح تغيير قانون اساسي باشد، بيش از يک دهه جنگ معني مي شود. از اين جهت، پذيرش اين پيش شرط گروه طالبان روند گفتگوي صلح را به بن بست مي کشاند و عملا گفتگو را بي معني مي سازد. در عين حال، اين گروه بار ها، خواهان خروج نيرو هاي بين المللي از افغانستان شده است و اعلان نموده است که تا زماني که نيرو هاي بين المللي از افغانستان خارج نگردد، آن ها به جنگ خود ادامه مي دهد. اين در حالي است که اشرف غني، رئيس جمهور از آمريکا و کشور هاي عضو ناتو در خواست کرده بود که نيرو هاي خود را در افغانستان حفظ کند. بنابراين، وجود پيش شرط هاي اين چنيني روند گفتگوي صلح را به بن بست کشانده است.

بعد از انتشار خبر مرگ گروه طالبان اين گروه انشعاب يافت. دسته‏اي ملا اختر منصور را به عنوان رهبر خود برگزيده است و عده اي دور و بر ملا رسول جمع شده اند. اين ها، بار ها با همديگر وارد جنگ شده اند. بنابراين، اگر گفتگوي صلح با جناح ملا اختر منصور صورت گيرد، جناح ديگر به جنگ و منازعه ادامه مي دهد. بنابراين، گفتگوي صلح هيچ گاه منجر به ثبات در افغانستان نخواهد شد. برفرض اينکه جناح ملا اختر منصور از مجراي گفتگوي هاي صلح جذب حکومت شود، جناح ملا رسول مي تواند بنيادگرا ها و افراطيون را دور خود جمع نموده و در برابر حکومت بجنگد. بنابراين، گفتگوي صلح اکنون ديگر جذابيت ندارد.

نگارنده اما، معتقد است که به جاي گفتگو با گروه طالبان بهتر آن است که گفتگو با کشور هاي منطقه براي عدم مداخله در افغانستان صورت گيرد. از مجراي اين گفتگو حکومت افغانستان بايد کشور هاي منطقه را متقاعد سازد که يک افغانستان با ثبات و قوي هيچ گاه تهديدي براي هيچ يک از کشور هاي همسايه نيست. در کنار اين مسئله، بايد تعهد کشور هاي منطقه در مبارزه مشترک با تروريسم، بنيادگرايي و افراطيت را نيز به دست آورد. وقتي گروه طالبان در افغانستان سرکوب مي شود نبايد جاي در پاکستان و يا در يکي از کشور هاي ديگر منطقه داشته باشد. من عميقا معتقدم که گفتگو با گروه طالبان هيچ گونه نتيجه اي مثبت و سودمند براي مردم و حکومت افغانستان در پي نخواهد داشت. صلح و تأمين ثبات تنها از مجراي گفتگو ميان کشور هاي منطقه ممکن است. بايد کشور هاي منطقه را متقاعد کرد که تروريسم و بنيادگرايي تهديد مشترک است و افغانستان امن و با ثبات و قوي تهديدي براي منافع هيچ يک از کشور ها نيست.

در پايان بايد گفت که باز شدن دوباره دفتر قطر تغييري در روند گفتگوي صلح به وجود نمي آورد. اين دفتر به جاي آن که نقش در روند گفتگوي صلح بازي کند، بهترين مکاني براي جمع آوري کمک ها از کشور هاي عربي براي جبهات جنگ گروه طالبان مي شود. احتمال آن وجود دارد که دفتر قطر ابزاري براي پيشبرد منافع خاص برخي کشور ها باشد. از اين جهت، بجاي گفتگوي صلح بهتر آن است که گفتگوي منطقه اي شکل گيرد تا ديدگاه واحد و مشترک در ارتباط با تروريسم، بنيادگرايي و افراطيت شکل گيرد.  

دیدگاه شما