صفحه نخست » مقالات » مبارزه با تروریزم و ردپایِ رقابتهای کاخسفید و کاخکرملین
مبارزه با تروریزم و ردپایِ رقابتهای کاخسفید و کاخکرملین
- عبدالرحمن فهيمي
پس از فروپاشي اتحادجماهيرشوروي و پايان يافتن جنگسرد، ايالاتمتحدهي آمريکا خود را تنها قدرتبزرگ جهاني بدون رقيب حس کرد. از کاخکرملينِ که قبلا موضعگيريهاي متضاد با منافعملي آمريکا مطرح ميگرديد، اکنون، يلتسين و کوزيروف وزير امور خارجهاش، همگرايي و دوستي ميان دو کشور را مطرح کرده و تلاش ميکنند، روسيه را به عنوان کشور همسو با آمريکا و همساز با قوانين و هنجارهاي بينالمللي نشان دهند. حتي بحث روسيه به عنوان يکي از دولتهاي اروپايي مطرح بحث بود. در اين وضعيت، آمريکا فرصتطلايي و کليدي جهت تحکيم، تثبيت و تعميق هژمونياش در سطح جهان يافت(سازمند،190،ص144). از اينرهگذر، «استراتژيگسترش» از سوي اين کشور رويدست گرفته شده و تلاش بر اين گرديد تا نفوذاش در همهي مناطق استراتژيک و حياتي جهان، از جمله مناطق که قبلا حوزهي نفوذ روسيه بودهاست، گسترش يابد.
يکي از پايههاي استراتژيِ کلان ايالاتمتحده، مشارکتِ متحدان سياسياش در امور جهاني با حفظ «برتري سياسي» واشنگتن و نيز تقويت امنيت دستهجمعي يا سيستمهاي امنيتي بود. از اينرو، توجه جديِ روي پيمانآتلانتيک شمالي ناتو صورت گرفته و واشنگتن از رويکرد «گسترش به سمت شرق» اين سازمان قويا حمايت کرد.
و اما در کاخکرملين نيز، سياست خوشبينانه نسبت به غرب يا بينالمللگرايي دوام نکرد. مليگرايان روسي، سياستهاي يلتسين و کوزيروف را نپسنديده و خواستار توجه به سمت شرق و احيايِ جايگاهسياسي روسيه در سياست بينالملل به عنوان يکي از قدرتهاي بزرگ جهاني بودند(همان،ص206).
پس از اين، در زمان که «پريماکوف» متصدي وزارت خارجه بود و بعد ولاديميرپوتين رييسجمهور شد، بحث احياي جايگاهسياسي روسيه در سياست بينالملل به عنوان بحث مهم مطرح بودهاست. تفاوت که ديدگاه دو فرد داشته ايناست که پريماکوف به صورت شديدتر خواستار تقابل و رقابت با آمريکا بوده، اما پوتين خواستار همکاري و رقابت با اين کشور در برخي عرصهها بودهاست. رويکرد پوتين به «قدرت بزرگ هنجارمند» تعبير ميگردد. پوتين همچنان در اين کشور تعيين کنندهاست. تفاوت که در سياستخارجي او ديده ميشود ايناست که اينبار(پس از مدويدوف) تقابل و رويايي بيشتر را با غرب به ويژه آمريکا دنبال ميکند.
حمايت شديد پوتين از معترضين اوکرايني و الحاق شبه جزيرهي کريمه به روسيه و حمايتسياسي قدرتمند از بشار اسد رييسجمهور سوريه و اخيرا ايفايِ نقشنظامي در اين کشور، حکايتگر اين خواهد بود که تقابل، روياروييِ شديد و مقاومت روسيه در برابر گسترش و تحکيم هژموني آمريکا بيشتر شدهاست. گروهداعش که در آغاز از عراق سر برآورد و تهديد جديِ در برابر دولت بغداد محسوب ميشد، اکنون به مثابه تهديد کلان منطقهاي و جهاني به شمار ميرود و ماجراي اصلي ايناست که نوعنگاه مسکو به اين گروه توطئهگرايانهاست. پوتين تصور ميکند که گروهداعش پروژهي از سوي آمريکا و متحدينسياسي غربياش، در برابر روسيه و حوزههاي نفوذاش ميباشد.
بنابراين، رقابت ميان دو کشور بيشتر شدهاست. جنگ آمريکا و متحدينسياسياش در افغانستان که در قالب سازمان ناتو ميجنگند، پس از چهاردهسال به نتيجهي نرسيده و حتي شديدتر، عميق تر و وخيم تر نيز شدهاست. چالش تنها به گروهطالبان خلاصه نميگردد، بلکه گروه به مراتب افراطيتر داعش نيز در بخشهاي کشور نفوذ کرده و مصروف فعاليتهاي هراسافگني ميباشد. با توجه به نگاه بدبينانه و توطئهگرايانهاي روسيه و کشيده شدن جنگ به سمت شمال کشور، کاخکرملين احساس تهديد بيشتر ميکند. اين کشور، تصور ميکند که تروريزم ابزار جهت نفوذ آمريکا در آسيايمرکزي به مثابه حوزهي نفوذ يا حيات خلوتاشاست. حتي ممکناست امنيت خود مسکو را با تهديد مواجه کند.
جايگاه افغانستان
ما در کجايِ معادله قرارداريم؟ و جايگاه ما در کدام بلوکسياسياست؟ ما متحد استراتژيک ايالاتمتحده آمريکا و سازمان نظامي ناتو هستيم. با آمريکا پيمانهاي استراتژيک و دفاعي ـ امنيتي امضا کردهايم. دولت نيمبند کنوني که موجود است، به کمک اينها بودهاست. هنوز هزينهاي سنگين نيروهاي نظامي مان را نميتوانيم پرداخت نماييم، از اينرو از سوي اين کشورها پرداخت ميگردد. نه تنها هزينهاي نيروهاي نظامي بلکه پول و منابعمالي پيشبرد فرايند توسعهپايدار را نيز نداريم. پس جايگاه ما در بلوک و «باشگاهسياسي» به رهبري ايالاتمتحدهي آمريکاست. عقلانيت و خردسياسي حکم ميکند که سياستخارجي و مناسبات خارجي ما با دولتهاي خارجي در ذيل اتحاد استراتژيک و همپيماني ما با آمريکا و ناتو تعريف شود.
در کش و قوس و گيرودار مبارزهي روسيه در برابر گروهداعش در سوريه و اعلام نگرانيهاي اين کشور در پيوند به وضعيتامنيتي و حضور فعال تروريستها در کشور، برخيها خواستار نقشآفريني نظامي و امنيتي روسيه در کشور هستند. برخي از جوانان بدون محاسبهي هيچ امر، اين بحث را در فضاي اجتماعي به صورت گسترده مطرح کرده و خواستار نقشآفريني نظامي روسيه در کشور شدهاند. تصاوير را ساخته و پخش ميکردند که پوتين برفراز هواپيماي قرار داشت و پايگاههاي تروريستها را در کشور بمباران ميکرد. اما مقامهاي دولتي و قدرتمندان ما، اندکي سردتر، خواستار کمک تسليحاتي روسيه شدهاند. نخست جنرال دوستم معاون رياستجمهوري و سپس محمد اشرف غني رييسجمهور، چنين خواست را مطرح کردهاند.
اما بايد پرسشهاي را مطرح کرد. آيا روسيه حاضر به کمک تسليحاتي کشور ميشود؟ درخواست کمک تسليحاتي از روسيه به معناي حساس کردن بلوکسياسي غرب و تشديد رقابتها و روياروييها نيست؟ واکنش آمريکا در برابر اين امر چه خواهد بود؟
اين نگارش طرفدار استفاده نکردن از فرصتهاي موجود پيش آمدهي منطقهاي و جهاني در راستاي تقويت نبرد در برابر تروريزم نيست، اما به نظر ميرسد که دستگاهحکومت بايستي محتاطانه گام برداشته و به دقت تصميم بگيرد. ما متحد استراتژيک آمريکا و سازمان ناتو هستيم و از اينرهگذر کشانيدن پاي روسيه به معناي حساس کردن واشنگتن و تشديد رقابتها خواهد بود.
آمريکا از نقشآفريني نظامي و سياسي روسيه در کشورهاي متحد و همکارش به شدت حساس خواهد شد. چندي قبل، پس از شروع عملياتهاي هوايي نظاميان روسي جهت درهمکوبيدن مواضع داعش و ترويستها در سوريه، حيدر عبادي نخستوزير عراق گفت که کشور از روسيه خواهد خواست، تا مواضع داعش را بمبماران کند. اما چند روز بعد آمريکا اعلام کرد که عراق از روسيه درخواست عمليات هوايي نميکند. اين به اين معناست که واشنگتن به بغداد اعمال فشار کرده و وادار کرده که چنين بحث را مطرح نکند.
پس از طرح بحث کمک تسليحاتي روسيه به کشور از سوي رييسجمهور غني، جانمککين از سناتوران بانفوذ آمريکا ابراز نگراني کرده و ادارهي اوباما را به شدت مورد انتقاد قرار دادهاست. به باور او ادارهي ضعيف اوباما، باعث شده که روسيه و ايران نقش فعال بازي کرده و ممکناست جاي نيروهاي آمريکايي را نيروهاي نظامي اين کشورها پُر کنند.
بنابراين، برقراري رابطهاي نظامي با روسيه، سايهاش را بر همکاري و روابط با آمريکا و ناتو خواهد انداخت. پس بهتر مينمايد که دستگاهحکومت راهحلهاي را در درون اتحاد ما با غرب جستوجو کند.
دیدگاه شما