صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۴ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

واکنش ها به ماندن نیرو های آمریکایی در افغانستان

-

واکنش ها به ماندن نیرو های آمریکایی در افغانستان

پس از آنکه باراک اوباما استراتژي جديد خود را در مورد افغانستان اعلان نمود، واکنش هاي متفاوت در سطوح مختلف ايجاد نمود. واکنش ها را مي توان به صورت کلان به دو دسته موافقان و مخالفان تقسيم کرد. در يک طرف، اشرف غني، رئيس جمهور کنوني کشور قرار دارد که از ماندن 5500 سرباز آمريکايي پس از سال 2016 استقبال کرد. در طرف مقابل اما، حامد کرزي، رئيس جمهور پيشين افغانستان قرار دارد که واکنش منفي نسبت به ماندن نيرو هاي آمريکايي در افغانستان نشان دادند. شهروندان کشور نيز به دو دسته تقسيم شدند. برخي، جانب حامد کرزي را گرفتند و برخي نيز جانب اشرف غني را. اکنون اين سوال مطرح است که ماندن نيرو هاي آمريکايي آيا به سود کشور است؟ آيا حضور نيرو هاي آمريکايي پيوندي با گسترش ناامني و يا بهبود امنيت دارد؟ در ذيل تلاش مي شود با تمرکز به دو نوع واکنش سوال هاي مذکور را پاسخ دهم.

حامد کرزي، رئيس جمهور قبلي استدلال نموده است: «مردم افغانستان چهارده سال قبل حضور نيرو هاي ايالات متحده آمريکا را به اين اميد پذيرفتند که نتيجه آن امحاي تروريسم و برگشتن صلح کامل به کشورشان باشد. اما حضور نيرو هاي خارجي تحت نام جنگ عليه تروريسم نه تنها اينکه تروريسم را ريشه کن نساخت برعکس تروريسم در اين مدت قوت بيشتر يافت». در اين مورد تذکر دو نکته ضروري است. اول؛ تفکيک ميان تروريسم و طالبان يک امري از بنياد اشتباه است. کاري که حامد کرزي در طول چند سال رياست جمهوري خود تلاش ورزيد. عملکرد القاعده و گروه طالبان هيچ تفاوتي ندارد. اگر القاعده با انتحار، انفجار و حمله بر اماکن عمومي و قتل و کشتار مردم ملکي به دنبال گسترش دهشت است گروه طالبان نيز دست به چنين اقدامي مي زند. از اين جهت، شفقت و مهرباني شما در چندين سال با گروه طالبان محل پرسش دارد. اين سوال مطرح است که آيا گسترش ناامني ريشه در شفقت و مهرباني و حمايت شما از گروه طالبان ندارد؟ اگر پيوندي ميان گروه طالبان و القاعده و ديگر شبکه هاي تروريستي وجود ندارد، چرا رهبر جديد گروه طالبان بيعت رهبر شبکه القاعده را پذيرفت و به آن پاسخ داد و بيان داشت که از شبکه القاعده حمايت مي کند. نگارنده بر اين باور است که يکي از مهمترين و اساسي ترين دليل ناامني به خاطر شفقت و مهرباني جناب حامد کرزي با گروه طالبان بوده است. با اين حال، مسئله گسترش ناامني و حضور آمريکايي همچنان يک سوال و معما است.

حامد کرزي گفته است که «متاسفانه امضاي قرارداد دو جانبه امنيتي و دفاعي با آمريکا نيز برخلاف انتظار مردم افغانستان کاهش ناامني نگرديد بلکه دامنه جنگ را وسيعتر ساخت». در زمان که مسئله پيمان امنيتي ميان افغانستان و ايالات متحده آمريکا مطرح بود، فهم عموم بر اين بود که امضاي اين پيمان منجر به بهبود وضع امنيتي مي شود. اما، امضاي اين پيمان منجر به چنين امري نشد. بعد از امضاي پيمان امنيتي ناامني ها گسترش يافت. از اين جهت، اين معما وجود دارد که چرا وضعيت امنيتي کشور بعد از امضاي پيمان امنيتي بدتر شد. در اين ارتباط چند نکته وجود دارد. اول؛ مي توان همسو با تيم حامد کرزي اين استدلال را مطرح کرد که گسترش ناامني در افغانستان به معني توجيه و مشروعيت بخشيدن به ماندن سربازان آمريکايي در افغانستان است. به عبارت ديگر، گسترش ناامني را به خود آمريکايي ها پيوند دهيم. اين استدلال بيش از آن که منطقي و عقلاني باشد بيشتر به توطئه نزديک است. زيرا، با امضا شدن پيمان امنيتي ميان دو کشور ديگر توجيه و مشروعيت بخشي به ماندن سربازان از مجراي ناامني سازي معني و مفهوم ندارد. زيرا، خود پيمان به ماندن آمريکايي ها در افغانستان را مشروعيت مي بخشد. از اين جهت، استدلال مذکور بيش از آن که منطقي باشد، بيشتر توطئه يک حلقه اي از نخبگان سياسي است. دوم؛ با وجود امضا شدن پيمان امنيتي اما در کنار آن خروج کامل نيرو هاي آمريکايي از افغانستان نيز مطرح شد. اين مسئله منجر به تشويق کشور هاي منطقه در حمايت از گروه هاي مخالف مسلح دولت شد. اين مسئله بر همه روشن است که گروه طالبان و ديگر شبکه هاي تروريستي از سوي برخي کشور هاي منطقه حمايت مي شود. براي آن ها شکل گيري يک حکومت دموکراتيک با ثبات به نفع شان نيست. از اين جهت، در صدد آن است تا يک حکومت بي ثبات و وابسته به آن ها در کابل شکل بگيرد و در راستاي منافع کشور هاي حمايت کننده شان عمل نمايد.  سوم؛ گروه طالبان با حمايت شخص حامد کرزي و تيم همراه شان قدرتمند شد. زماني که پيمان امنيتي امضا شد آن ها از لانه هاي خود بيرون شدند و با انگيزه بيشتر در برابر نيرو هاي امنيتي کشور جنگ را آغاز نمودند. اين دو استدلال اخير در باب گسترش دامنه ناامني بيشتر صادق مي نمايد.

با اين حال، نيازمند آنيم تا مفاد پيمان امنيتي ميان دو کشور تحقق يابد. زيرا، گسترش ناامني در کشور منجر به ايجاد و شک و ترديد نسبت به حضور آمريکايي ها در کشور مي گردد. اين شک و ترديد ها همراه با گسترش ناامني ممکن منجر به بسيج مردم عليه آمريکايي ها گردد. در آن صورت، کنترل وضعيت سخت و دشوار مي شود.

با اين حال، واکنش اشرف غني نسبت به ماندن سربازان آمريکايي در افغانستان بيشتر عقلاني مي نمايد. اول؛ ماندن سربازان آمريکايي باعث مي شود که بخش از نيرو هاي کشور هاي عضو ناتو نيز در افغانستان بماند. در کنار اينکه ممکن تأثيري بر وضعيت امنيتي کشور داشته باشد، باعث مي شود که اين کشور ها با افغانستان روابط خود را حفظ نمايد و افغانستان يکبار ديگر به باد فراموشي سپرده نشود. دوم؛ حضور آمريکا در افغانستان مانع از مانور قدرت هاي منطقه در افغانستان مي شود. فراموش نکنيم که چين، پاکستان، هند، ايران، روسيه به افغانستان چشم دوخته است. پاکستان اکنون به صورت پنهاني از گروه طالبان حمايت مي کند، در صورتي که آمريکا از افغانستان به صورت کامل سربازان خود را خارج سازد، اين حمايت علني خواهد شد. افغانستان دوباره به ميدان جنگ تبديل خواهد شد و کشور هاي مذکور در دو قطب مخالف هم تقسيم خواهد شد. بنابراين، واکنش رئيس جمهور غني عقلاني تر به نظر مي رسد.

در پايان اين نوشتار بايد يک بار ديگر متذکر شد که حضور نيرو هاي آمريکايي به نفع افغانستان است. آن هم در شرايط که تحولات در منطقه و جهان شتاب گرفته است. در وضع کنوني بدون آمريکا افغانستان قادر به مديريت کشور و بازي در سطح منطقه نمي باشد. آمريکا اگر هيچ سودي براي افغانستان نداشته باشد، مانع مداخله برخي کشور ها در افغانستان مي شود. اگر چه اکنون برخي کشور هاي همسايه در مسائل افغانستان مداخله مي کند اما اين مداخله علني نيست. اگر آمريکا از افغانستان برود، بدون شک، اين مداخله علني خواهد شد.

دیدگاه شما