صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

سه شنبه ۱۸ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

امنیت پایتخت به امنیت کشور تعلق دارد

-

 امنیت پایتخت به امنیت کشور تعلق دارد

در هفته ها و روزهاي اخير کشور و کابل پايتخت شاهد تکان دهنده ترين رويدادهاي امنيتي در سال‌هاي اخير مي باشد. هم‌زمان با اوج گيري تحرکات وحملات طالبان و مخالفان مسلح در شمال کشور، به ويژه در ولايت کندز و بدخشان، برخي از ولايات ديگر کشور نيز مورد تهديد قرار گرفته اند. ولايت غزني، هرات، فراه، بادغيس و... از شمار ولايات و مناطقي است که مخالفين در آن مناطق بگونه اي آمادگي تحرکات و فعاليت هاي تخريبي را گرفته اند. هم چنين برخي از علايم و رويدادها حاکي از آنست که پايتخت کشور کابل نيز در معرض نگراني هاي امنيتي قرار گرفته است. حملات انتحاري و انفجاري خورد و کلاني که در روزهاي اخير در کابل صورت گرفته است؛ و نيز اعلام آماده باش نيروهاي امنيتي براي جلوگيري از وقوع رويدادهاي نظامي و تحرکات نظامي طالبان از مهم ترين نشانه هاي نگراني در مورد پايتخت مي باشد. هرچند هشدارهاي امنيتي در قاموس تامين امنيت يک امر طبيعي به نظر برسد اما وقوع رويدادهاي ناگهاني و غيرمترقبه به اين هشدارها حالت نگراني جدي را مي دهد. چنانچه سفارت ايالات متحده امريکا نيز طي خبرنامه اي از اتباع امريکايي خواسته است که از سفر به افغانستان و ولايات و نقاط مورد تهديد کابل پايتخت کشور خود داري ورزند.

نگراني هاي بوجود آمده نسبت به تهديدهاي امنيتي ياد آور نکاتي چند خواهد بود: نخست راه يافتن اين شمار از افراد مسلح با تجهيزات کامل در نقطه مرکزي و مهم پايتخت مي‌باشد. براستي مخالفين مسلح چگونه از پست‌هاي امنيتي و بازرسي عبور مي نمايند و تجهيزات سنگين و پيشرفته نظامي را نيز با خود وارد پايتخت مي سازند؟ آيا نيروهاي موظف در پست‌هاي امنيتي و بازرسي در انجام وظيفه خود کوتاهي و غفلت مي ورزند يا اين‌که عناصر نفوذي در درون حکومت، و موقف هاي امنيتي ، آنچه که از آن بنام ستون پنجم دشمن خوانده مي‌شود، زمينه سازماندهي و انتقال آنان را فراهم مي گرداند؟ دوم تکرار واقعه‌هاي تکان دهنده است. کابل چند روز قبل نيز شاهد حمله گروهي مخالفان بر ساختمان مجلس نمايندگان، يعني مرکز يکي از ارکان قواي سه گانه نظام سياسي بود. حملات گروهي مخالفين در ولايات و بخصوص در پايتخت متفاوت از حملات انتحاري يک يا چند فرد است. وقوع چنين رويدادهايي حاکي از آنست که وضعيت از جهات مختلف قابل تأمل بوده و نگراني‌هاي جدي مطرح مي‌باشد. طرح چنين نگراني‌هايي و نيز پيامدهاي تکان دهنده هنگامي جدي‌تر مي‌گردد که در روزهاي آخر هفته گذشته مقام‌هاي امنيتي مسئله امنيت کابل و مصئون بودن آن را در برابر حملات مخالفان، شبيه آنچه در کندز رويداد مطرح ساختند. آنان در اين ارتباط تصريح نمودند که برخي اقدام‌هايي در اطراف کابل از جمله در سروبي، چهارآسياب، ده سبز و ... روي دست گرفته اند؛ و نيروهاي امنيتي در حال آماده باش کامل هستند.

بدون شک توانايي و آمادگي نيروهاي امنيتي براي حفظ و تامين امنيت شهروندان کشور در هرگوشه اي از آب و خاک مايه مباهات و افتخار است و بايد از آن استقبال نمود و نيروهاي امنيتي را تشويق و حمايت نمود. اما پرسش‌ اصلي اين است که چرا وضعيت عمومي کشور به سمت و سويي کشانده شده است که نيروهاي امنيتي کشور بجاي توجه و سوق نيروها بسوي مرزهاي کشور مجبور شوند که در داخل خانه و دروازه‌هاي پايتخت تمرکز يافته و نگران تهاجم دشمن در مرکز باشند؟ چه عوامل و زمينه‌هايي سبب گرديده است که وضعيت کنوني تا بدين حد تغيير جهت دهد؟ يکي از نشانه‌هاي روشن حکومتداري خوب اين است که در ارزيابي‌هاي خود نقاط قوت و ضعف را شناسايي نموده و راه‌هاي آسيب پذيري را تشخيص داده و فورا براي رفع آن اقدام نمايد. هم چنين نقاط قوت را هرچه بيشتر مورد تقويت قرارداده و آن را گسترش و تعميم دهد. پيش از اين نيز پرسش‌ها و نگراني‌هايي از اين دست در مورد چگونگي چنين حمله‌هايي و اقدام‌هاي مقتضي از سوي حکومت مطرح گرديده است اما متاسفانه تاکنون واکنش سازنده ديده نشده است. سخن آخر اين که امنيت کابل در گرو امنيت تمام کشور است. اگر مقام هاي حکومت وحدت ملي در ارتباط با تامين امنيت سراسري و سرکوب مخالفين تدابير جدي و قاطع و فيصله دهنده دست نيابند بعيد به نظر مي رسد که کابل در تلاطم بحران کشور بتوان به مثابه جزيره ثبات حفظ نمود. کابل بعنوان پايتخت کشور هنگامي از ثبات و آرامش دايمي برخوردار خواهد شد که براي امنيت در سراسر کشور تدابير و اقدام هاي جدي صورت گرفته باشد. بدون شک حفظ ثبات و تامين امنيت کابل لازم و ضروري است اما نبايد در اين اشتباه در غلتيد که تمام توان براي حفظ ثبات کابل بکار گرفته شود. کابل قطعه اي از اين آب و خاک است، ثبات و آرامش کابل در گرو ثبات و آرامش همه اين سرزمين مي باشد. بنابراين مسئولين حکومتي و امنيتي براي پيش گيري از وقوع هرگونه فاجعه و بحراني بايستي طرح هاي کلان کشوري را روي دست گيرند. آنان به دشمنان نبايد اين فرصت را فراهم سازند که تا نزديک دروازه هاي خانه خود را نزديک سازند.

به هرروي مجموع رويدادهاي اخير کشور حاکي از آن است که چتر امنيتي و ساختار نظام سياسي سخت در معرض آسيب پذيري و صدمه قرار گرفته است. وقتي دشمن و مخالفين بدين سادگي قادرشوند که به مرکز کشور و پايتخت دسترسي داشته باشند و حملات خود را سازماندهي نمايند؛ عمق فاجعه ونگراني تکان دهنده است. وقتي حکومت و دستگاه‌هاي امنيتي قادر نباشند با همه ادعاهاي بلند و بالا و تقاضاهاي مردم و حمايت مردم امنيت لازم را در پايتخت تامين سازند، چگونه مي‌توان انتظار داشت که امنيت عمومي را در سطح کشور تحکيم ببخشند. طبيعي خواهد بود که دشمن با وجود چنين خلاء هايي نهايت بهره برداري را در ضربه زدن به نظام سياسي و تخريب بيش از پيش روحيه مردم بکار خواهد برد.

همانطور که پيش از اين اشاره گرديد چنين رويدادها ونگراني هايي و آسيب‌هاي ياد شده براي بار نخست نيست که يادآوري مي‌گردد. پيش از اين روي‌داد نيز حوادثي بسيار روي‌داده است که چگونگي وقوع آن احتمال دست داشتن دست‌هاي بيروني و همکاري از درون دستگاه امنيتي را با آنان مطرح مي‌ساخت. در ارتباط با چنين احتمالي بارها کارشناسان سياسي و امنيتي و نظامي و نمايندگان مردم در پارلمان هشدار لازم را داده و خواها توجه جدي حکومت و دستگاه‌هاي امنيتي براي تقويت نهادهاي امنيتي گرديدند. اما متاسفانه سلسله روي‌دادها نشان از آن دارد که غفلت و سهل انگاري غيرقابل توجيه و نابخشودني در اين زمينه وجود دارد.

حقيقت آنست که امنيت کشور و حفظ نظام سياسي خط قرمز مسئوليت حکومت و همه نيروهاي ملي است. اگر حکومت و دستگاه‌هاي امنيتي نسبت به حفاظت و تقويت اين خط قرمز توجه جدي و دلسوزانه از خود نشان ندهند بايد منتظر بود که از پي وقوع چنين حملاتي در ولايات و مرکز، روزهاي ديگر ارگ رياست جمهوري از حمله مهاجمين و مخالفين مصئون نخواهد ماند. بنابراين لازم و حياتي است که رهبران حکومت وحدت ملي و مسئولين نيروهاي امنيتي بصورت جدي نسبت به شيوه و کارکرد حکومتداري خود تجديد نظر نموده و با اتخاذ يک روش معقول و مسئولانه براي حفظ نظام و تامين امنيت کشور وارد عمل شوند. بدون شک در اين راستا ظرفيت‌هاي عظيم ملي و مردمي نيز وجود دارد که مي‌تواند در صورت يک طرح و برنامه تعريف شده و دقيق و قابل اعتماد آنان را در تامين اهداف والاي يادشده ياري رساند.

دیدگاه شما