صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

فرصت ها و موانع همکاری اقتصادی کشور های منطقه در افغانستان

-

فرصت ها و موانع همکاری اقتصادی کشور های منطقه  در افغانستان

امروز، ششمين کنفرانس همکاري هاي اقتصادي منطقه براي افغانستان مشهور به ريکا در کابل به ميزباني وزارت امور خارجه کشور برگزار مي شود. اين کنفرانس در حالي برگزار مي شود که بعد از شکل گيري حکومت وحدت ملي وضعيت اقتصادي در کل رو به وخامت گذاشته است. حال سوال اين است که آيا کنفرانس همکاري هاي اقتصادي منطقه براي افغانستان قادر به نجات اقتصاد کشور از رکود اقتصادي خواهد بود؟ چه موانع فرا راه اقتصاد کشور براي رشد و توسعه وجود دارد؟ آيا همکاري هاي اقتصادي منجر به کاهش تنش ها در منطقه به صورت عام و افغانستان به صورت خاص خواهد شد؟ در اين نوشتار سعي مي شود با نگاهي وضعيت امنيتي و اقتصادي کشور پاسخ به سوال هاي مذکور ارائه نمايم.

کنفرانس همکاري هاي اقتصادي منطقه براي افغانستان اهميت اساسي براي منطقه و به خصوص افغانستان دارد. زيرا، اين همکاري اقتصادي افغانستان را به شاهراه روابط آسيايي جنوبي و آسيايي ميانه تبديل مي کند. زمينه هاي حضور افغانستان در بازار منطقه از جمله در بندر گوادر پاکستان و بندر چابهار را فراهم مي کند. افغانستان از طريق همکاري هاي اقتصادي منطقه فرصت انتقال پايپ لاين گاز از آسيايي ميانه به آسيايي مرکزي و آسيايي جنوبي را به دست آورد. در عين حال، افغانستان به عنوان کشور ترانزيت کالا ميان آسيايي ميانه و آسيايي جنوبي مي شود. بنابراين، اين کنفرانس براي افغانستان اهميت حياتي و استراتژيک دارد. اما فرا راه همکاري هاي اقتصادي منطقه در افغانستان موانع و مشکلات اساسي و جدي وجود دارد.

يکي از جدي ترين موانع فراراه اين همکاري هاي اقتصادي منطقه در افغانستان ناامني است. افغانستان از گذشته ظرفيت هاي رشد افراط گرايي را در خود داشته است. بستر هاي اجتماعي براي رشد و ظهور هر نوع بنيادگرايي و افراط گرايي فراهم است. القاعده، گروه طالبان، حزب اسلام گلبدين حکمتيار به عنوان گروه هاي افراطي و دهشت افکن بوده است که در جامعه افغانستان رشد و به حيات خود ادامه داده است. گروه داعش به عنوان يک گروه افراطي تر از گروه هاي مذکور جديدا آغاز به فعاليت کرده است. حضور و فعاليت اين گروه ها در افغانستان بدين معني است که بستر هاي اجتماعي براي رشد گروه هاي دهشت افکن در افغانستان فراهم است. اين گروه ها به عنوان مانع براي همکاري هاي اقتصادي در افغانستان مطرح مي باشد. حضور و فعاليت اين گروه هاي دهشت افکن در افغانستان هم منجر به ناامن شدن افغانستان و هم تضعيف حکومت مرکزي را در پي داشته است. در ضعف حکومت مرکزي و قادر نبودن حکومت در اعمال حاکميت در سراسر افغانستان فرصت سرمايه گذاري را براي خيلي از کشور هاي منطقه گرفته است. بنابراين، گروه هاي افراطي و دهشت افکن به عنوان مهمترين و اساسي ترين مانع تحقق اهداف کنفرانس ريکا در افغانستان مطرح مي باشد.

مانع ديگر فساد گسترده در سطح دولت و جامعه است. کنفرانس همکاري اقتصادي منطقه فرصت سرمايه گذاري و استخراج معادن در کشور را ممکن مي گرداند. با اين حال، فساد در سطح قرارداد ها باعث مي شود که سرمايه گذاري و استخراج معادن در موارد زياد به بن بست مواجه گردد. اين ششمين کنفرانس همکاري اقتصادي منطقه براي افغانستان است اما تا هنوز شاهد رونق اقتصادي نبوده ايم. يکي از دلايلش فساد گسترده در سطح حکومت و به خصوص در قرارداد وزارت خانه ها است. بنابراين، نتيجه اين کنفرانس در صورت ملموس و عيني خواهد بود که حکومت در مبارزه با فساد جدي باشد. مبارزه با فساد نيازمند اراده سياسي است. اينکه از روحانيون بخواهيم در برابر فساد جهاد اعلان نمايد يک امر خنده دار است.

سياست خارجي بي ثبات و نابسامان کشور يکي ديگر از موانع فراراه همکاري هاي منطقه در رشد اقتصادي کشور است. گمان نمي رود که هند به صورت گذشته به همکاري اقتصادي خود در افغانستان ادامه دهد. دليل آن بدون شک، سياست خارجي بي ثبات افغانستان در قبال اين کشور است. بنابراين، سه عامل عمده و اساسي فرا راه همکاري اقتصادي منطقه در افغانستان وجود دارد. حکومت براي بهبود وضع اقتصادي و فراهم کردن شرايط و زمينه هاي سرمايه گذاري کشور هاي منطقه در افغانستان لازم است که اين موانع را از سر راه بردارند.

جدا از اين موانع در صورتي که حکومت افغانستان قادر به متقاعد کردن کشور ها براي سرمايه گذاري در منطقه باشد، وضعيت کشور به هر صورت بهبود مي يابد. اگر بخش از ريشه هاي ناامني در کشور را خارج از کشور بدانيم، همکاري اقتصادي باعث بهبود اوضاع امنيتي کشور نيز مي گردد. زيرا، همکاري اقتصادي منافع مشترک ميان کشور ها به وجود مي آورد. منافع مشترک اقتصادي بيش از آن که تنش و منازعه را افزايش دهد، منجر به نزديکي و همسويي سياست هاي کشور با افغانستان مي شود. بنابراين، امکان آن وجود دارد که با افزايش همکاري هاي اقتصادي در افغانستان تنش ها و منازعه نيز در افغانستان کاهش يابد. اما در صورت که همکاري اقتصادي در افغانستان در سطح خرد باقي بماند و منافع مشترک ميان کشور ها ايجاد ننمايد، نه تنها امنيت کشور بهبود نمي يابد، بلکه ممکن است براي دست يابي به منابع طبيعي افغانستان با هم به رقابت بپردازند و نتيجه اين رقابت تبديل شدن افغانستان به ميدان جنگ کشور هاي منطقه گردد. با اين حال، همه چيز بستگي تام و تمام به چگونگي بازي افغانستان با کشور هاي منطقه دارد. اينکه افغانستان چه سياست را در پيش مي گيرد تا کشور هاي منطقه متقاعد شود در افغانستان سرمايه گذاري نمايد و همکاري هاي اقتصادي خود را افزايش دهد.

با اين حال، همکاري اقتصادي در افغانستان ظرفيت افزايش تنش را نيز دارد. در يک طرف، هند و ايران قرار دارد که دوست دارد افغانستان بيشتر ترانزيت کالا هاي خود را از طريق بندر چابهار انجام دهد. در طرف ديگر، پاکستان قرار دارد که دوست دارد افغانستان از طريق بندر گوادر و بندر کراچي ترانزيت کالاي تجاري خود را انجام دهد. بنابراين، چگونگي بازي افغانستان در استفاده از اين دو بندر تجاري مي تواند، ظرفيت تنش را در کشور به حد اقل برساند. اما در صورت که حکومت افغانستان اين مهم را در نظر نگيرد، احتمال دارد که اين کشور ها دست اندازي نمايد و از رشد اقتصاد کشور جلوگيري نمايد.

بنابراين، کنفرانس همکاري هاي اقتصادي منطقه براي افغانستان مشهور به ريکا اهميت اساسي و استراتژيک براي افغانستان دارد. در يک طرف موانع فرا راه اين همکاري وجود دارد و در طرف ديگر، نوع سياست حکومت. اينکه حکومت قادر به جلب اعتماد کشور هاي منطقه براي سرمايه گذاري در افغانستان خواهد بود يا خير. با اين حال، چند روز آينده مشخص خواهد شد که آيا کشور هاي منطقه حاضر به سرمايه گذاري و افزايش همکاري اقتصادي در کشور خواهد شد و يا اينکه همکاري هاي اقتصادي منطقه در افغانستان کاهش خواهد يافت. اميدوارم که سياست مداران افغانستان اين فرصت را درک نمايد و با سياست هاي عقلاني و مدبرانه قادر به مجاب کشورها در سرمايه گذاري در کشور گردد.

 

دیدگاه شما