صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۶ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مکانیسم تغییر جایگاه زنان

-

مکانیسم تغییر جایگاه زنان

اشرف غني رييس جمهور کشور، روز گذشته در مراسم رونمايي عمل دولت، در مورد قطعنامه 1325 شوراي امنيت سازمان ملل متحد مبني بر توانمندسازي زن ها در عرصة صلح و امنيت، در جمع از زنان فعال سخن مي زد. آقاي غني، از تفکر زن ستيزي در جامعه سخن زده و نوک تيز انتقادش بيشتر متوجهِ نسل نو بود. او گفت که تفکر زن ستيزي در ميان نسل نو حاکم است و برخي از افراد تحصيل کرده به گونه اي افراطي زن ستيز هستند. جالب اين است که رييس جمهور از مجموعه هاي مختلف از جمله علماي ديني درخواست همکاري مي کند. پرسش جدي اين است که آيا علماي ديني زن ستيز نيستند؟ آيا آن ها تفکر نادرست در مورد زن ها را در روح و روان مردم تزريق نکرده اند؟ و آيا آن ها حاضر به همکاري با روندي خواهند شد که در تضاد با باورهاي اجتماعي ـ ديني شان است؟

آقاي غني معرفي يک زن به عنوان عضو دادگاه عالي و دو زن به عنوان والي را به عنوان يک افتخار براي اش مطرح کرد و گفت تلاش مي کند تا همه، زبان مشترک جهت محو تفکر زن ستيزي بيابند.

به نظر مي رسد که دولت در مجموع، چه حکومت گذشته و چه حکومت کنوني، تلاش مي کند تغيير را از با لا به پايين اعمال کند. اين روش را در آغاز، قانون اساسي نيز روي دست گرفته و فيصدي هاي را براي زنان در همه جا به ويژه در ترکيب شوراي ملي و شوراهاي ولايتي مطرح کرده است.

  از اين رو، قايل شدن تبعيض مثبت براي زنان ـ حضور در شوراي ملي و شوراهاي ولايتي، معرفي آن ها به عنوان اعضاي حکومت و دادگاه عالي، تاسيس بخش تساوي جنسيتي در وزارت خانه ها و معرفي شان به عنوان والي حکايت گرِ رويکرد تغيير وضعيت از بالا به سمت پايين است.

اما به نظر مي رسد که رويکرد تغيير وضعيت از بالا به پايين به گونه اي که به نفع زنان باشد، مکانيسم مطمئن نبوده و نمي تواند ما را به هدف بنيادين که همانا محو تفکر زن ستيزي است، برساند. ما در صدد دست يازيدن به وضعيت مطلوب هستيم که جامعه، زن و مرد را مساوي و داراي حقوق و وجايب يک سان فرض کرده و در برابر حضور و نقش آفريني اين قشر بزرگ جامعه هيچ گونه حساسيت نشان ندهد.

به نظر اين نوشته، راهکار و مکانيسم درست تر تغيير وضعيت به نفع زنان، نوسازي فرهنگي ـ رواني جامعه يا به تعبير آشناتر تغيير وضعيت از پايين به بالا است.

نوسازي رواني که در سطح فرد مطرح است، اشاره به نوع تحرک رواني و ذهني دارد که در طي آن افراد ويژگي هاي رواني، ارزشي، انگيزشي و اعتقادي تازه اي را کسب مي کند (ازکيا، مصطفي و غلام رضا غفاري، 1390). با دروني کردن اين باورها و ايستارها، زمينه اي تغيير باورهاي سنتي و دست و پاگير از جمله باورهاي زن ستيزانه فراهم مي گردد و افراد با باورها و ارزش هاي جديد يا دست کم ارزش هاي قديم اما بازخواني شده و ويرايش شده آمادة پذيرش جامعة جديد مي شوند.

نوسازي رواني ـ فرهنگي برنامه ريزي هاي کلان مي طلبد

جهت نوسازي رواني و فرهنگي که تغيير باورهاي سنتي و افراطي افراد و در نهايت دگرگوني فرهنگي جامعه را در پي داشته باشد، با تبليغات چندي در رسانه ها و نصب کردن بروشورهاي تبليغي و نيز سخنراني هاي سياسي صورت نمي گيرد، بلکه برنامه ريزي کلان را در همة عرصه ها به ويژه در عرصة آموزشي مي طلبد.

دولت بايد، تغيير وضعيت اجتماعي و نسخ شدن باورها، ارزش ها، نگرش ها و ايستارهاي سنتي و افراطي از جمله زن ستيزي را در برنامه هاي آموزشي وزارت معارف و وزارت تحصيلات عالي بگنجاند. کودک و نوجوان در دورة مکتب و جوان در دورة دانشگاه، بايد درک کند که زن و مرد دو روي يک سکه هستند، زن هيچ گونه کاستي ندارد و بايد مانند مرد به عنوان يک انسان از حقوق و وجايب مساوي برخوردار باشد. اين باور را ما بايد در همان آوان کودکي و درست در همان هنگامه هاي که ذهن اش را براي فراگيري آماده مي کند، به خوردش بدهيم. بعد در مقطع پاياني مکتب و بعد در دانشگاه اين بحث را به صورت ژرف تر، پيچيده تر و پرمحتوي تر دنبال کند.

  حقيقت موجود که نبايد از آن به سادگي گذشت و بايد طرح کرد، اين است که دانشجويان برخي دانشکده ها اذهان شان در خيلي موارد بسته است و همان گونه بسته و دست نخورده باقي مي ماند. دانشجويان که در يکي از رشته هاي علوم انساني و اجتماعي درس مي خوانند، بازهم اميدواري هاي وجود دارد که اگر در مضمون هاي درسي دانشگاه با چنين بحث رو به رو نشدند يا در محيط دانشگاه وضعيت متفاوت را مشاهده نکردند، دست کم کتب و آثارِ را که در بيرون از دانشگاه مطالعه مي کنند، شايد حاوي چنين بحث هاي باشد و با آن رو به رو گردد. اما دانشجويان که در رشته هاي فني و تخنيکي درس مي خوانند، هرگز با چنين بحث هاي را رو به رو نمي شوند و بنابر اين اذهان آنان همان طور بسته، محدود و دست نخورده باقي مي ماند.

درست است که درس خوانده و در يکي از رشته هاي فني و تخنيکي متبحر و متخصص شده است، اما در مورد مسايل مبتلابه جامعه، چالش ها و نا بساماني ها نا آگاه هستند.

  دانشکده شرعيات نيز فضاي محدود و بسته اي دارد. اصلا نصاب درسي اين دانشکده دانشجويان را طوري به بار مي آورد که انگار در يک دنياي ديگر بزرگ شده اند و دريک قرن ديگر زندگي مي نمايند. خيلي موارد اتفاق افتاده که دانشجويان دانشکده شرعيات، برخلاف نظام سياسي شعار داده و حرف هاي کاملا متضاد با روح نظام را مطرح کرده اند و حتي فحش هاي داده اند.

بنابراين، جهت نهادينه کردن حضور و نقش زنان در زندگي خانواده و جامعه و محو تفکر زن ستيزي، بايد به نوسازي فرهنگي دست زد. در اين صورت، ضرورت تغيير باورها، ايستارها، نگرش ها، نگاه ها و عقايد حس مي گردد. اساسا بايستي نوع نگاه نسبت به زن تغيير يابد. حضور و نقش اساسي و بنيادين زن در محيط خانواده و در زندگي اجتماعي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي در روح و روان همة افراد جامعه نهادينه شده و به امر پذيرفته شدة مبدل گردد.

  در اين صورت، وضعيت آشفتة زنان از پايين به سمت بالا تغيير خواهد کرد. چنين تغييري نويد دهندة وضعيت مطلوب براي زنان زجر ديده و تحقير شده خواهد بود. وضعيت که دوشادوش مردها به عنوان يک انسان حرکت کرده و گام بردارد و بدون اين که به جنسيت اش توجه گردد، نقش بازي نمايد.

چنين وضعيتي با سخنراني هاي سياسي، گماشتن وزير و والي از ميان زن ها و برگزاري چندراهپيمايي امکان پذير نيست، بلکه نيازمند برنامه ريزي درازمدت در نهادهاي آموزش و پرورش و تحصيلات عالي است.

 

دیدگاه شما