صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تهدیدات بالفعل و بالقوه؛ آیا تجربه عراق در افغانستان تکرار خواهد شد؟

-

تهدیدات بالفعل و بالقوه؛ آیا تجربه عراق در افغانستان تکرار خواهد شد؟

در کشور های جهان سوم عوامل مختلف منجر به تضعیف حکومت مرکزی می شود. در کشور های اسلامی اما، گروه های تندرو و بنیادگرا حاکمیت حکومت و ثبات آن را تهدید می کند. تقریبا تمام کشور های اسلامی با چنین تهدیدی بالقوه و عملی مواجه است. اگر کشور های همانند ایران، عربستان، امارات متعهده عربی، قطر و ... ثبات نسبی دارد اما ظرفیت بالقوه رشد و ظهور گروه های بنیادگرا در آن کشور ها وجود دارد. در کشور های دیگر همانند افغانستان، عراق، پاکستان، سوریه، یمن و ... گروه های بنیادگرا عملا حاکمیت حکومت مرکزی را تهدید می کند. از میان کشور های اسلامی افغانستان با عراق مشابهت های زیادی دارد. در نوشتار کنونی با نگاهی به وضعیت عراق می اندازیم و بعد در یک نگاه مقایسوی در صدد آنیم تا به این پرسش پاسخ دهیم که آیا افغانستان با رشد گروه های بنیادگرا و تندرو همانند عراق حاکمیت حکومت مرکزی تضعیف می شود یا اینکه افغانستان تجربه عراق را تکرار نخواهد کرد.

در سال 2003 آمریکا با همپیمانان خود به عراق حمله کرد و نظام دیکتاتوری صدام حسین را سرنگون کرد. در عراق همانند افغانستان حکومت مردمی شکل گرفت و چندین دور انتخابات برگزار شد. در عراق اما، امضای پیمان استراتژیک میان این کشور و ایالات متحده آمریکا ممکن نگردید. آمریکا و همپیمانانش تمام نیرو های خود را از عراق خارج کرد. خروج این نیرو های بین المللی در نهایت منجر به رشد گروه های مخالف مسلح دولت در عراق شد. آغاز خروج نیرو های بین المللی آغاز روند تضعیف حکومت مرکزی عراق نیز بود. کم کم حاکمیت حکومت مرکزی تضعیف شد و گروه های مخالف مسلح دولت در تمام نقاط عراق قادر به تهدید و سازماندهی حملات مسلحانه بود. روند تضعیف حکومت مرکزی در سال های اخیر تشدید یافت. به گونه ای برخی شهر ها به دست گروه های مخالف مسلح دولت عراق افتاد. ظهور داعش اما، در تضعیف حکومت مرکزی عراق سهم بسزایی داشته است. امروزه در کنار اینکه گروه های مخالف مسلح دولت در عراق وجود دارد و در برابر حکومت و نیرو های امنیتی حکومت عراق می جنگند گروه های دیگری نیز شکل گرفته اند که در برابر گروه های تندرو همانند داعش مبارزه می کند ولی حکومت هیچ کنترلی بر آن ها ندارد. بنابراین، حکومت عراق جدا از اینکه در برابر داعش و دیگر گروه های مخالف مسلح مبارزه می کند، نیازمند آن است تا گروه های مقاومت را نیز زیر کنترل خود در آورد. از آنجایی که گروه های مقاومت از سوی کشور های بیرونی تمویل می شود این احتمال وجود دارد که در آینده همین گروه ها در برابر حکومت قرار گیرد.‏ اگر این گروه ها امروزه از سوی کشور های مختلف تمویل می شود، می تواند در آینده ابزاری فشار کشور ها برحکومت عراق استفاده شود.‏

در افغانستان شباهت زیاد با عراق دارد. گروه طالبان، حزب اسلامی گلبدین حکمتیار از مخالفان قدیمی حکومت است و جدیدا گروه داعش نیز فعالیت های خود را در افغانستان شروع نموده است. این گروه ها تهدیدات جدی برای حکومت و نیرو های امنیتی در ولایات مختلف کشور به وجود آورده است.‏ حکومت به خاطر مقاومت این گروه ها نتوانسته است بر سراسر افغانستان حاکمیت داشته باشد. بخش از خاک افغانستان در دست گروه طالبان قرار دارد. با این حال، در سال جدید فعالیت این گروه ها افزایش یافته است. تهدیدات آن ها جدی تر شده است. مسئله این است که آیا تجربه عراق در افغانستان تکرار خواهد شد.‏

افزایش فعالیت فعالیت طالبان و داعش احتمال دارد که منجر به شکل گیری گروه های مقاومت در بخش های مختلف کشور گردد.‏ اشتباه است اگر بپنداریم که شکل گیری گروه های مقاومت مردمی به سود حاکمیت مرکزی و حفظ ثبات سیاسی نسبی است. واقعیت این است که با شکل گیری گروه های مقاومت ما یک گام به عقب برداشته ایم. زیرا، گروه های مقاومت همان طور که در عراق به حکومت مرکزی پاسخگو نیست در افغانستان نیز به حکومت پاسخگو نخواهد بود. ممکن این گروه ها در برابر داعش و طالب مبارزه کند ولی در فردای پیروزی این گروه ها می تواند مخالفان جدی حکومت محسوب شود.‏ بنابراین، تا حد امکان حکومت باید آگاه باشد و نگذارد که گروه های به منظور مبارزه با داعش خارج از چارچوب حکومت شکل گیرد.‏ زمزمه های شکل گیری گروه مقاومت در ولایات مختلف کشور شنیده می شود. این گروه ها به راحتی می تواند ابزاری فشار کشور های منطقه بر حکومت افغانستان شود. از این جهت، بهتر است که روی تجهیزات و آموزش نیرو های امنیتی کشور بیشتر کار شود و همچنین کنترلی بر صدای مبنی بر شکل دهی گروه های مقاومت صورت گیرد.‏

با این حال، افغانستان این تفاوت را با عراق دارد که عراق حاضر به امضای پیمان استراتژیک با ایالات متحده آمریکا نشد. اما این پیمان در افغانستان امضا شد. این پیمان برای افغانستان یک مزیت است.‏ بخش از نیروهای بین المللی در افغانستان می ماند. در صورت که وضعیت امنیتی وخیم گردد حکومت افغانستان با درخواست کمک از این نیرو ها می تواند از وخیم تر شدن وضعیت استفاده کند. با این حال، همه این ها بر می گردد به چگونگی مدیریت حکومت. حضور جامعه جهانی این امتیاز را در اختیار حکومت مرکزی قرار داده است تا به زودی تجربه عراق را تکرار نکند.

بنابراین، در وضعیت کنونی دو تهدید جدی حاکمیت مرکزی را تهدید می کند. تهدید اول از سوی گروه های تندرو همانند گروه طالبان، داعش و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار است. این تهدید عملی است. بدین معنی که هم اکنون این تهدید وجود دارد و حکومت در ولایات مختلف از سوی این گروه ها تهدید می شود. اما تهدید دیگر بالقوه است که ممکن از سوی مردم در ولایات مختلف صورت گیرد. شکل گیری گروه های مقاومت در برابر داعش و طالب از تهدید بالقوه و جدی است. برخی از قومندانان سابق جهاد شدیدا میل دارد تا گروه های را شکل دهد و در برابر داعش و طالبان بجنگند. کشور های مختلف نیز حاضر به تمویل گروه های مقاومت است.

بنابراین، افغانستان به خاطر حضور بخش از نیرو های خارجی و امضا پیمان امنیتی با ایالات متحده آمریکا این فرصت را دارد که حکومت مرکزی را حفظ کند و به سمت تجربه عراق کشیده نشود. با این حال، تمایل مردم در شکل دهی گروه های مقاومت وجود دارد. این مسئله بیش از همه از سوی قومندانان جهاد و مقاومت دامن زده می شود. مدیریت قومندانان، تجهیز و آموزش بهتر نیرو های امنیتی و مبارزه جدی در برابر داعش و طالب می تواند حکومت مرکزی را از دام سقوط برهاند. اما غفلت حکومت از تهدید های بالفعل و بالقوه می تواند منجر به تکرار تجربه عراق گردد. از این جهت، مسئولیت تام بر عهده نخبگان سیاسی است تا وضعیت کنونی را مدیریت نماید.‏

دیدگاه شما