صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۸ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

درخواست آتش بس از طالبان به چه معناست؟

-

درخواست آتش بس از طالبان به چه معناست؟

به اساس گزارش رویترز، هیاتِ شورای عالی صلح افغانستان که به قطر رفته بود با طالبان نشست رو در رو داشته و از این گروه خواسته است که از جنگ دست بردارند و آتش بس اعلام کنند.

 این خبرگزاری از زبان یک نفر از طالبان که نخواسته نامش را ذکر کند، نقل کرده است که طرف مقابل، (هیات دولت) آنها را برادر خطاب کرده و از آنها خواسته تا به کشور برگردند و قانون اساسی را بپذیرند.

نماینده طالبان اما گفته است که آن ها این خواست ها را نپذیرفته اند و گفته اند تا زمانِ که نیروهای بین المللی در افغانستان حضور دارند جنگ ادامه خواهد یافت.

رئیس روابط خارجی شورای عالی صلح در ارتباط به گفتگوی که بین دو طرف صورت گرفته و نیز دیدگاه طالبان، به رادیو آزادی گفته است: «فکر می کنم آگاه شدن از موضع آنها هم مسأله خوب برای افغان هاست و همچنان بحث های شان غیر موثر نیست و شاید در آینده موثر تمام شود، اما آرزومند استیم تا مذاکرات به گونه رسمی آغاز و برای قضیه افغانستان یک راه حل پیدا شود».

این درحالی است که طالبان پیش از این سفر نیز دیدگاه شان برای پیوستن به روند گفتگوهای صلح اعلام کرده بودند. چندی پیش یکی از طالبان امارات نشین تقریباً عین عبارات را که در گفتگوهای روردر رو گفتگو است، از طریق رسانه ها بیان داشته بود. او به وضاحت گفته بود که روند صلح را کابل شروع کرده نه طالبان و طالبان تاز مانِ که نیروهای خارجی در افغانستان حضور داشته باشند به این روند نخواهند پیوست.

به این صورت، اگر در سفرهیات دولت به قطر واقعا بازهم کل گپ طالبان همین بوده که در رسانه ها بیرون داده شده است، هیچ تغییری در دیدگاه آن ها پیش نیامده است. به عبارتی دیگر هیچ گونه پیشرفتی هم در روند گفتگوهای صلح صورت نگرفته است، مگر این که در نشست دو روزه قطر موارد غیر از آنچه که در رسانه ها انعکاس یافته است به بحث گرفته شده باشد.

اگر موارد دیگری که در نشست مطرح شده و در آن امیدی برای پیشرفت مذاکرات صلح وجود دارد، آن را باید دولت با مردم شریک سازد، تا فهمیده شود که روند گفتگوهای صلح در چه مرحله ی قرار دارد؟

چقدر طرف آمادگی برای پیوستن به مذاکرات صلح دارد و مهمتر از آن طرف های منطقه ی چه دیدگاه و برنامه ی در این خصوص دارند؟

 آیا کشورهای منطقه واقعا برای موفقت روند صلح دولت را یاری می رسانند یا بازهم این بازی جنگ و صلح منطقه ی در کشور ادامه خواهد داشت؟!

در غیر آن اگر جریان گفتگو ها نتیجه مشخصی برای ادامه و پیشرفت مذاکرات صلح نداشته باشد، باتوجه به نکات که از سوی طالبان در گذشته و اکنون مطرح شده و نیز با توجه به درخواست که هیات دولت افغانستان مبنی بر آتش بس و قطع جنگ از آنها داشته، طوری به نظر می رسد که طالبان در گفتگوها اگر نگوییم از دست بالا برخوردار است می توان گفت که از جایگاه بالا برخوردار است. البته این به معنای توان مندی رزمی و سیاسی طالبان در میدان عمل نیست، بلکه نحوه برخورد که با طالبان صورت گرفته به آنان چنین جایگاهی را داده است.

در حدود دو هفته پیش وقتی طالبان عملیات جنگی را بنام العزم اعلان کردند و در برخی مناطق کشور دست به حملاتِ نظامی در برابر نیروهای امنیتی کشور زدند، معصوم استانکزی دبیر شورای عالی صلح گفت که آنان به خاطر دست یافتن به موقعیت بهتر در مذاکرات صلح دست به چنین کارهای می زنند.

از نگاه کارشناسان هم جنگ را که امسال طالبان در برخی مناطق کشور، از جمله شمال به راه انداخته اند نظر به جنگ های چریکی و حملات انتحاری قبلی این گروه متفاوت است. در جنگ کنونی، این گروه تلاش می کند با استفاده از فراری های منطقه وزیرستان و تندروان چیچن، ازبک و تاجک، رزمایش کلانتری از خود به نمایش بگذارند.

 ظاهراً در این جنگ، نا امنی شمال افغانستان و تهدید سایر مناطق از اهداف اساسی طراحان جنگ به شمار می رود. زیرا که با استفاده از این جنگ، سعی می شود از یکسو راه برای انتقال و دوام نا امنی در شمال کشور و حتی کشورهای آسیای میانه باز شود و از سویِ هم فرصتی مناسبی است برای  نشان دادن قدرت طالبان در برابر دولت افغانستان که صلح با این گروه را در اولویت کاری خویش قرار داده است.

اگرچه رهبران حکومت وحدت ملی بار ها اعلان کرده اند که بر سر ارزش ها و دست آوردهای مردم افغانستان در دوره جدید معامله نمی کنند و قانون اساسی در مذاکرات صلح خط قرمز است، طوری که در این سفر هیات دولت به قطر نیز پذیرش قانون اساسی از سوی طالبان به عنوان یک موضوع مهم مطرح کرده، اما در خواست آتش بس از طالبان، در این شرایط که نیروهای امنیتی کشور رو در رو با آن ها می جنگند و همه روزه قربانی می دهند، جالب و موجه نمی نماید.

به رغم این که درخواست که نمایندگان شورای عالی صلح در این سفر از طالبان، درخواست یک برادر است اما عملکرد طالبان در افغانستان و واکنش این گروه در گفتگوها برادرانه نیست.

 چون که در قدم اول برای آنان تاهنوز جنگ یک اولویت است نه صلح. به همین اساس آنان همواره بر جنگ پافشاری می کنند. در حال حاضر هم آنان جنگ را در برابر نیروهای امنیتی افغانستان آغاز کرده اند، در حال که نیروهای امنیتی افغان کارِ بیشتر از دفاع از حاکمیت ملی انجام نداده اند.

بنابر این، نیکو و شایسته بود که هیات شورای عالی صلح در این سفر وضعیت داخلی و به خصوص وضعیت میدان های جنگ را در خاطر می داشتند.

از نظر این نگارش، درخواست که هیات دولت از طالبان برای آتش بس مطرح کرده می تواند جریان مبارزات و جنگ های نیروهای امنیتی را تحت تاثیر قرار دهد، و نیز ممکن است بر انگیزه سربازان که در سنگرهای جنگ، میل به میل و گلوله به گلوله با هراس افگنان می جنگند تاثیر منفی بگذارد.

بناً، یعنی چه که طالبان باید آتش بس کنند؟!

 از یکسو شورای عالی صلح به خوبی می داند که طالبان به خاطر دست یافتن به جایگاه و موقعیت بهتر در روند گفتگوهای صلح دست به چنین کارهای می زنند و از سوی هم نمایندگان همین شورا از طالبان می خوهد که آتش بس اعلام کنند.

 انگار که شورای محترم عالی صلح، روند صلح و جریان جنگ را ساده فکر کرده اند.

طالبان برای تصرف ولایات و ولسوالی ها، از تمام زمینه ها وعناصر تندرو داخلی وخارجی استفاده می کند، آنگاه هیات شورای عالی صلح به صورت عاطفی از آنان می خواهد که از جنگ دست بردارند و آتش بس اعلام کنند.

واقعاً، این یک مساله بزرگ است، که کارگزاران روند صلح با بی توجهی بر جریان جنگ از دشمن می خواهند که جنگ نکنند. آیا طالبان به دلایل عاطفی دست به تفنگ برده اند که این هیات محترم، به طور عاطفی درخواست صلح و آتش بس می کند؟

چرا این هیات و این شورا یک نگاهی به جبهات خونین بدخشان و کندز نمی اندازند که در آن  جاها نیروهای امنیتی تا چه اندازه برای دفاع از خاک و مردم جان فشانی می کنند و دشمن هم تا چه اندازه برای کشتن نیروهای امنیتی و دست یافتن به برخی مناطق جنگ می کند.

این رفتارها نشان می دهد که بین نهادهای دولتی هماهنگی و هم نظری کامل وجود ندارد. در یک طرف سربازان وطن تا آخرین قطرات خون شان برای دفاع از حاکمیت ملی می جنگند و در طرف دیگر کسانی در خواست آتش بس به طالبان می دهند. اما بی خبر از آن که این درخواست چه تاثیر بدی بر روح و روان سربازان می گذارد.

این درخواست باوجود که از روی صداقت و عاطفه صورت گرفته، اما به یک نحوی مبارازت و جنگ های نیروهای امنیتی را ضعیف جلوه می دهد.

 معنای این درخواست این است که گویا نیروهای ما توان جنگ ندارند بناً از دشمن می خواهیم که آتش بس اعلام کند. حالا طالبان قبول کردند؟ نه!؟ آنان نمی خواهند قبول کنند تا این که به اهداف شان دست پیدا کنند.

البته باید اذعان کرد که برای آغاز گفتگوهای صلح، قطع جنگ از سوی طالبان و درخواست آن از سوی دولت کاری بدی نیست.

 اما در صورت که این درخواست به عنوان یک پیش شرط برای آغاز گفتگوهای صلح از سوی دولت افغانستان مطرح شود، نه به عنوان یک خواهش عاطفی با دیدی برادرانه.

زیرا که مشکل مردم و دولت افغانستان با طالبان مشکل برادری نیست که مثلاً برای میراث یا کدام چیزی دیگری باهم مشکل داشته باشند و حالا بیایند این مشکل را باهم حل کنند، بلکه مشکل افغانستان با پدیده ی بنام طالبان یک مشکل سیاسی- منطقه ی است که باید با الزامات سیاسی و نظامی حل گردد.

هم چنان، رهبران طالبان و کسانی که از این پدیده حمایت می کنند تا زمان که یقین کامل بر ناتوانی و ناکارایی این گروه پیدا نکنند و در مورد منافع سیاسی شان به نتیجه نرسند، هیچگاهی به صورت شفاف و برادرانه با دولت افغانستان دست همکاری نخواهند داد.

پس خوب است که مجریان روند گفتگوهای صلح، در ضمن تلاش های که برای موفقیت این روند انجام می دهند، واقع بینی را در نظر داشته و در هماهنگی کامل با سایر نهاد ها عمل کنند.

دیدگاه شما