صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

بايستي طرح نو و سازوكار جديد در انداخته شود

-

بايستي طرح نو و سازوكار جديد در انداخته شود

دولت افغانستان از سال 2009 به اين سو، تلاش هايِ جدي و خستگي ناپذيري را جهت انجامِ گفت و گوي سياسي با گروه هاي مسلح مخالف به ويژه گروه طالبان، آغاز كرده است. به گونه اي، عفو عمومي اعلام كرده و اين پيام را رسانده است، هر طالبِ كه دست از جنگ بردارد، از همۀ جنايت ها و جُرم هاي اش چشم پوشي مي گردد و مي تواند با خاطر آرام به زندگيِ عادي برگردد. طالب جان و برادر، خطاب شان كرده است. براي رهايي زنداني هايِ شان، چه از زندان هايِ دولت هايِ خارجي ـ آمريكا و پاكستان ـ و چه از زندان هاي، داخلي، تلاش شبانه روزي كرده و براي فراهم سازي بسترهايِ گفت و گو، سر از پا نشناخته است.

با پايان يافتنِ دوران زمامداريِ رييس جمهور كرزي و چهره هايِ نسل اول جهاد و مقاومت و به قدرت رسيدنِ اشرف غني و عمدتا چهره هاي نسل دوم جهاد و مقاومت، علي رغمِ تفاوت در ديگر عرصه ها و زمينه ها، مسئلۀ گفت و گوهايِ سياسي با گروه طالبان هم چنان دنبال گرديده است. حتي با شِدَّت و حِدَّتِ بيشتر. به گونه اي كه گپ و گفت هايِ مبني بر آغاز گفت و گوهاي سياسي در ماه مارچِ سال جاري، طنين انداز شده بود.

بنابراين، در اين طرف جنگ و مخاصمه، دولت كابل، نهايتِ «نرمش» را نشان داده و «چراغ هاي سبز» را روشن كرده است، تا به رهبرانِ گروه طالبان، پيامك بزند.

اين نرمش ها و اين تلاش هاي «سازش گرايانه» بر فرايند مبارزه در برابر تروريزم نيز تاثير به سزايي گذاشته است. حامدكرزي از حضورِ نيروهاي نظاميِ خارجي در روستاهاي كشور خوش نبود و بر خروج بي درنگِ آن ها پافشاري مي كرد و حتي حاضر بود برسر اين مسئله، رابطه اي سياسي افغانستان و آمريكا را تنش آلود نمايد. با برنامۀ نظامي عمليات هاي شبانه مخالفت كرد در حال كه به گفتۀ نظامي ها يكي از روش ها و سازوكارهاي مهم و مؤثر در زمين گير كردن دشمن است. استفاده از سلاح هاي سنگين را ممنوع اعلام كرده بود و حتي در خَفا به فرماندهان ارتش ملي دستور مي داد كه در ميدان هاي جنگ و نبرد، نهايت نرمش و از خودگذري را در برابر طالبان به نمايش بگذارند.

   با اين كه اشرف غني رييس جمهور جديد كشور، نسبتا جدي تر و قاطع تر به نظر مي رسد، اما تفاوتِ جدي و چشمگيرِ در فرايند مبارزه با تروريزم محسوس نيست.

به هر حال حكومت، از سال 2009 بدين سو همواره پيام صلح و سازش را داده است.

اما برعكس دولت، هيچ گونه تغييرِ در منش و رفتارِ گروه طالبان به چشم نمي آيد. آن گروه، همان گونه كه در سال هاي پار، از هيچ جنايتِ دست بردار نبوده و در همۀ فرصت هاي پيش آمده در پي وارد كردن ضربت هاي جدي و كمر شكن به دولت بودند، اكنون نيز از هيچ رفتارِ جنايت آميز صرف نظر نمي كنند.

دولت، شورايِ عاليِ صلح را تاسيس كرد و در آن، عمدتا چهره هاي ديني ـ جهادي را گردهم جمع كرد، تا زمينه ها و بسترهايِ گفت و گو و در نهايت صلح را با طالبان فراهم كند. اما آن گروه، مهمترين مهره ها و چهره هاي تاثيرگذار از جمله برهان الدين رباني را به قتل رسانيدند. دولت برادر جان و طالب جان صدا زد، اما آن گروه، با انتحار و گلوله هاي مرگ جواب اش را بار داد.

دور نرويم و در همين روزها تمركز كنيم. گذشته از مسئلۀ گروگان گيري شهروندان عادي و كسبه كار ـ كه هيچ عصيانِ نكرده اند به جز اين كه شهروند افغانستان هستند ـ تراژديِ غم بار، جانكاه و درد آورِ جنگِ ولسوالي جرمِ ولايت بدخشان را همه ديده اند و شاهد ماجرا هستند. با اين كه وزارت دفاع ملي شمار تلفات را پايين اعلام مي كند، اما واقعيت اين است كه ده ها سرباز به گونه اي بي رحمانه و نهايتِ «بربريت و توحش» سربريده شده اند. شمار سربريده شدگان را وزارت دفاع خيلي پايين اعلام مي كند، اما تصويرهاي كه به دست آمده حكايت گرِ اين است كه به مراتب بيشتر از آن چه كه وزارت دفاع مي گويد، جوان هاي مدافع اين مرز و بوم سربريده شده اند.

اين نگارش به علل وقوع چنين تراژدي نمي پردازد. دوستانِ نويسنده به وفور روي اين بحث تمركز كرده اند و به پيمانۀ مسئله روشن نيز شده است. يكي از علل، نبود «تيل موتر» عنوان مي شود. اين در حالی است كه تصويرهاي به دست آمده نشان مي دهد كه در همين جنگ و در همين وضعيت، تيل هاي ارتش توسط مفسدين و خيانت كاران به فروش مي رسد.

اين نگارش، در پيِ نشان دادن اين است كه طالبان به چه پيمانۀ با عصبيت و خصومت ابوجهل گونه سربازان را قرباني كرده اند. آن دسته از سربازانِ كه با گلوله كشته مي شوند، امرِ عادي و معمولي است. اين امر در همۀ جنگ هاي دنيا اتفاق مي افتد. اما اين كه يك بار سربازان با گلوله كشته شده و جان مي دهند، بعد با نهايت توحش و بربريت سرهاي شان را مي بُرَّند و بر بالاي جسدهاي شان مي گذارند، نهايت سازش ناپذيري، عصبيت و درنده خويي را نشان مي دهد.

بنابراين، گروه طالبان هيچ تغييرِ در رفتارهاي شان محسوس نيست. رفتارهاي خصومت گرايانه و توحش گرايانۀ شان ادامه يافته و حتي تشديد نيز شده است. آن گروه همواره پيام جنگ، سازش نكردن و انعطاف ناپذيري را داده است. صداي برادر جان و طالب جان را با گلوله و مهرباني در حق زنداني هاي ـ رها كردن آن ها ـ  شان را با سربريدن و ذبحِ سربازان ارتش جواب داده است.

بنابراين، تلاش هاي متضاد و متناقضِ در دو طرف جنگ و مخاصمه جريان دارد. دولت كابل، نرمش و حتي كرنش نشان مي دهد، تا پيامِ صداقت سياسي را ارسال كرده و بسترهاي گفت و گو را فراهم نمايد، اما در طرف ديگر، هيچ گونه ارادۀ سياسي و علاقمندي به سازش، گفت و گو و صلح ديده نمي شود.

پس، پيمودن اين راه خالي از فايده خواهد بود. تنها نتيجۀ را كه مرتب بدست مي دهد، تقويت جبهه ها و صف هاي دشمن و از دست دادن مهره هاي سياسي و سربازان مدافع ارتش ملي است.

با توجه به اين وضعيتِ آشفته، همان گونه كه بارها پيشنهاد گرديده است، روي كردِ برخوردِ قاطع و جديِ نظامي روي دست گرفته شود. در ميدان هايِ نبرد، به نيروهاي جنگي دشمن، موقع داده نشده و بكُشند و يا دست گير كنند. آن هاي را كه دست گير مي كنند، سازمان هاي عدلي ـ قضايي به صورت جدي و بدونِ مطمح نظر قراردادن برخي مصالح نادرست سياسي، محاكمه كنند.

و اما اگر، اين روي كرد پيشنهادي، مورد توجه قرار نمي گيرد، همۀ تصميم گيرندگان سياسي در مشورت با حزب ها و سازمان هاي مهمِّ دولتي، همت نموده، طرحِ نو و سازوكارِ جديد در اندازند. روي كردِ كنونيِ صلح يابي، فرسوده شده و بي نتيجه بودن اش به همگان آشكار شده است. به عوض كه كمكِ به ختم جنگ و گشودن روزنه هاي به سوي ثبات كند، دشمن را گستاخ تر و جسورتر كرده است.

دیدگاه شما