صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

زنگ خطر گروه های تندرو درکشور بصدا درآمده است!

-

زنگ خطر گروه های تندرو درکشور بصدا درآمده است!

بنابر گزارش های تایید شده چند روز پیش افراد مسلح نقاب پوش با استفاده از تفنگچه های صداخفه کن، ساعت شش شب وارد خانقاه ميربهادرجلال آغا در منطقه کمپنى مربوط حوزه پنجم شهر کابل گردیدند و بر کسانى که در خانقاه مصروف عبادت بودند، شلیک نمودند. مسئولان وزارت امور داخله کشور می گویند که شمار تلفات حمله بر این خانقاه به ۱۱ تن رسیده است. مسئولین در این اظهارات خود گفته اند که تمام قربانیان این رویداد افراد ملکی بوده اند. اما بر اساس گزارش های یاد شده تاکنون هیچ فرد یا گروهی مسئولیت  این حمله خونبار را بعهده نگرفته است. مقام های وزارت داخله گفته که تاکنون در رابطه به این رویداد، چهار تن بازداشت شده و تحقیقات در زمینه ادامه دارد.

تردید نمی توان داشت که حمله بر خانقاه یادشده آن هم در شهر کابل، یکی از بدترین و خشن‌ترین رویدادهای سال‌های اخیر بشمار می آورد. به همین جهت این حمله به خانقاه در کابل مردم را شدیدا نگران کرده است؛ زیرا این تازه ترین رویداد از نوع خود در تاریخ کشور است. حکومت و مسئولین امنیتی وظیفه دارند که هرچه زود تر تحقیقات لازم را در رابطه با این قضیه به نتیجه رسانیده و اقدام های لازم را در جهت پیشگیری دوباره این رویداد و شناسایی و مجازات عاملین اصلی آن روی دست گیرند. حال آنچه ذهن و افکارعمومی را بخود مشغول داشته این است که در عقب این حمله خونین و نگران کننده چه فردی و گروهی یا دست های داخلی و خارجی درکار است؟ حمله بر مجموعه ای از صوفیان قادریه که مسالمت جوی ترین مجموعه ها و همواره در کنار سایر گرایش های فکری و عقیدتی جامعه با روحیه مدارا و بدون ضرر و آسیب رساندن و آسیب دیدن سال ها زیست نموده اند نشانه چه چیزی در جامعه ما می تواند باشد؟

هرچند مسئولین امنیتی درباره عامل یا عاملین اصلی این قضیه تاکنون هیچگونه اظهار نظری ابراز نداشته اند و همانطور هیچ فرد یا گروهی نیز مسئولیت آن را بعهده نگرفته است. از جانب دیگر روشن است که حمله بر این خانقاه هیچگونه جنبه جنایی و شخصی نیز ندارد. میماند اولین مورد ظن و گمانی که در این رابطه وجود دارد و قراین و شواهد دور و نزدیک نیز آن قراین را تقویت می کند. براساس قراین و شواهد احتمال برده می شود که حمله بر این خانقاه کارافراد یا گروه های تندرو باشد که تنوع و تکثر گرایش های فکری را در جامعه اسلامی تحمل نتوانسته و از اسلام یک نگاه و باور قشری گرایانه و سطحی و جزم اندیشانه دارند. مسئله ای که امروز شدت و اوجش را در سوریه وعراق در ظهور گروه های چون النصره و داعش شاهدیم. متاسفانه از مدتی بدین سوی است که نشانه های هواداری یا حضور افراد و گروه ها یا حلقه های تندرو و تکفیری را در کشور شاهد هستیم.

بطور مثال چندی قبل گزارش گردید که شعارهایی به حمایت از داعش در ولایت ننگرهار بر روی دیوارهای شهر مشاهده شده است. نوشتن چنین شعارهای تندروانه و تکفیری در ننگرهار موجب نگرانی مردم آن ولایت و خصوصا دانشجویان دانشگاه ننگرهار از نفوذ گروهِ تروریستی هم چون داعش در این ولایت گردیده است. آنان از نیروهای امنیتی خواستند مانع از نفوذ این گروه تروریستی تکفیری در کشور شوند. قابل یاد آوری است که چنین شعارهایی چند ماه پیش بر دیوارهای دانشگاه کابل هم نوشته شده بود. حتا در مواردی برخی پرچم داعش را بلند نمودند.

از جانب دیگر هم زمان با بلند شدن صدای صلح و شدت یافتن جریان صلح شایعات و گزارش های پیاپی در مورد حضور و فعالیت داعش در برخی از ولایات کشور و از جمله در ولایت های هلمند، غزنی، ارزگان و سرپل در رسانه های همگانی به نشر رسیده است. حال این که این گزارش ها تا چه اندازه مقرون به صحت هستند یا خیر، اما یک نکته کاملا مسلم  است که وجود چنین گزارش هایی و نیز رویدادهای از خشونت و کشتار به سبک گروه های تکفیری و از جمله داعش بدون شک مردم را که بیش از دو دهه را در خوف و وحشت گروه طالبان و شبکه حقانی و شبکه القاعده به سر برده اند نگران می سازد.

هرچند تحلیل بسیاری از کارشناسان با توجه به تفاوت های عقیدتی میان گروه های تندروی موجود در کشور و گروه داعش، سربلند نمودن گروه های تکفیری را در آن مناطق یا تسلیم شدن گروه طالبان و شبکه حقانی با داعش را مردود دانسته اند اما در حال حاضر گزارش های مؤثقی وجود دارد که از فعالیت گروه های ناشناخته و سیاه پوش در مناطق مختلف حکایت دارد. این گروه ها حد اقل از لحاظ ظاهری و شیوه های جنگی تلاش می کنند، تا مشابه آنچه که گروه داعش در سوریه و عراق عمل کرده اند، عمل نمایند، گرچه در مورد این که آیا این گروه ها واقعا ارتباطی با گروه داعش دارند یا نه، نمی توان بطور قاطع اظهار نظر کرد. ولی از یاد نباید برد که ظهور و فعالیت های چنین گروه هایی تحت هرنام و عنوانی که باشد موجب ناامنی در کشور گردیده و خشونت های گوناگون را دامن خواهد زد.

از جانب دیگر نباید کتمان نمود که بهانه ها و زمینه های برای سربازگیری یا حضور چنان گروه های تکفیری هرچند بطور موقت در جامعه وجود دارد. یکی از زمینه های اساسی که ممکن است به حضور و ظهور گروه های تکفیری فرصت دهد فرهنگ و روحیه فرقه گرایانه و عصبیت های کوری است که در این اواخر بطور خواسته یا نخواسته در لایه ای ازجامعه رشد یافته است. این مسئله سبب می گردد که افرادی تصور نمایند که با پیوستن به گروه های تکفیری شاید بتوانند هویت و موجودیت خود را حفظ نمایند. زمینه وجود اختلاف و چند دستگی میان گروه های چون طالبان و حقانی و گروه حکمتیار است.

هرچند این اختلاف و چند دستگی در گذشته کمتر محسوس بود اما در شرایط کنونی و با درازا کشیدن جنگ آشکار گردیده و تشدید یافته است. سرخوردگی از این وضعیت برای آن عده از مخالفینی که راه خود را در بن بست گمان می برند موجب می شود که به چنان گروه های افراطی بپیوندند. عامل دیگری که موجب می شود که زنگ های خطر گروه های تکفیری را بصدا در آورد ناتوانی حکومت و نبود یک سیاست روشن و شفاف و انسجام درونی در ساختار حکومت است برای سامان بخشیدن به وضعیت سیاسی و اجتماعی و نیز برخورد حساب شده با مخالفین.

به هرروی با اندک تامل در خواهیم یافت که زمینه داخلی و خارجی برای ظهور و فعالیت گروه های تکفیری به مثابه یک تهدید جدی برای کشور و منطقه یک واقعیت بوده و با گذشت هر روز مساله رنگ و بوی جدی تری به خود می گیرد بنابراین با بصدا درآمدن زنگ های خطر گروه های تکفیری مسئولیت علمای دینی و نهادهای سیاسی و اجتماعی و حکومت و بخصوص مسئولین امنیتی ایجاب می نماید که هوشیاری خود را افزایش داده و برنامه های بنیادین و جدی را برای مقابله با چنان گروه هایی و از بین بردن زمینه های آن روی دست گیرند. تاریخ افغانستان گواهی می دهد که مردمان آن در طول سالیان با هر گرایش و عقیده و فرهنگی که بوده اند بطور مسالمت آمیز و با مدارا در کنار یکدیگر زندگی نموده و روزگار گذرانده اند و پدیده افراطی گرایی و تکفیری یک پدیده بیرونی و غیرافغانی است.

دیدگاه شما