صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

غیبت زنان در گفتگو های صلح با مخالفان مسلح دولت

-

غیبت زنان در گفتگو های صلح با مخالفان مسلح دولت

با شکل گیری حکومت وحدت ملی گفتگو های صلح وارد فاز جدید شده است. این بار اما، رئیس جمهور به صورت جدی تر پروسه صلح را دنبال می کند. رئیس جمهور از همان نخستین روز های کاری خود به کشور های مختلف از جمله عربستان سعودی، چین و پاکستان سفر نمود. گفته می شود یکی از دلایل سفر رئیس جمهور غنی متقاعد کردن این کشور ها به منظور فشار آوردن بر پاکستان به منظور همراهی این کشور در پروسه صلح می باشد. همه این رفتار ها مبتنی بر این پیش فرض است که آوردن صلح در افغانستان بدون همکاری پاکستان ممکن نیست. در کنار این مسئله؛ بهبود روابط افغانستان با پاکستان بیانگر جدیت حکومت افغانستان در دنبال نمودن پروسه صلح می باشد. اما یکی از مسائل بسیار جدی و اساسی این است که زنان کشور در این گفتگو ها چه جایگاهی دارد. آیا گروه های مخالف مسلح دولت خواهان حضور زنان به عنوان یک پیکره اجتماعی جامعه است. این ها از جمله سوال های است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

در سال های گذشته، یکی از شرایط اساسی و جدی دولت در مصالحه با گروه های مخالف مسلح دولت پذیرش قانون اساسی از سوی این گروه بود. اما دولت افغانستان هیچ سخن در مورد شرایط زنان نزده است. اگر چه زنان به عنوان شهروند در قانون اساسی مطرح است ولی قبول قانون اساسی به عنوان یک کل مطرح است و مسئله زنان یک جزء از آن می باشد. بهتر است که در پروسه صلح مسائل را به صورت جزئی و عینی مورد بحث و بررسی قرار دهیم. به همین منظور بررسی این مسئله برای جامعه ما حائز اهمیت می باشد.

گروه طالبان به عنوان یک طرف قضیه زنان کشور را به حاشیه قرار می دهد. در دوره امارت اسلامی طالبان زنان در بدترین موقعیت ممکن اجتماعی قرار گرفته بود. این مسئله بر می گردد به نگاه گروه طالبان به مسئله زنان. به باور گروه طالبان زنان باید در خانه قرار بگیرد و کار های خانه را انجام دهد. بیرون شدن زنان از خانه بدون دلیل موجه عمل خلاف باور ها و آموزه های دینی است. نگاه این چنینی به زن و موقعیت اجتماعی آن ها این مسئله را در اذهان خلق می کند که زنان در پروسه صلح از چه جایگاه و موقعیت برخوردار است. در صورتی که پروسه صلح به سرانجام مثبت برسد و گروه های مخالف مسلح دولت در چارچوب دولت قرار بگیرد، رفتار و کنش های آن ها با زنان چگونه خواهد بود.

با توجه به اهمیت این مسئله لازم است که نخبگان سیاسی از همین آغاز کار، این مسئله را گروه های مخالف مسلح دولت در میان بگذارد و گروه های مخالف مسلح دولت را متقاعد سازد تا نسبت به زنان با دید باز بنگرد و بگذارد که این زنان به عنوان یک گروه اجتماعی و جزئی از پیکرده اجتماع همپای مردان در جامعه نقش های مختلف بازی کند. اگر از هم اکنون این مسئله مورد بحث دو طرف قرار نگیرد امکان آن وجود دارد که در آینده دو طرف بر سر این مسئله با مشکل مواجه گردد.

نگاه حداقلی به زنان تنها منوط به گروه های مخالف مسلح دولت افغانستان نمی شود. بلکه تمام گروه های بنیادگرا در جهان نگاه حداقلی به مسئله زنان دارد. می توان گفت که بنیادگرایی یک نوع طرح و برنامه ای به منظور مهار و کنترل بدن زنان است. گذشت زمان ثابت کرده است که گروه های بنیادگرا به گونه ها و اشکال مختلف در صدد کنترل و مهار زنان می باشد. اگر گروه های تندرو همانند گروه طالبان و حزب اسلامی در صدد حفظ زنان در چهار دیواری خانه ها می باشد، گروه های جدید همانند داعش در صدد آن است تا با بیرون کردن زنان از محدوده چهار دیواری خانه نیازمندی های جنسی خود را در میدان جنگ با حضور زنان برآورده سازد. اگر نگه داشتن و وادار کردن زنان در ماندن در خانه یک نوع برنامه به منظور کنترل و مهار زنان است، کشاندن آن ها در میدان جنگ و استفاده ابزاری از آن ها نیز طرح و برنامه ای است به منظور کنترل بدن زنان و در اختیار گرفتن آن ها. بنابراین، گروه های تند رو و بنیادگرا وجه مشترک شان این است که در صدد کنترل و مهار بدن زنان می باشد.

در روز های اخیر اگر چه گزارش های در مورد چگونگی نقش زنان در پروسه صلح مطرح شد اما این مسئله به صورت جدی مورد پیگرد قرار نگرفت. این مسئله تنها در حد یک مسئله مطرح شد. بنابراین، بحث و بررسی این مسئله با توجه به رویکرد گروه های بنیادگرا یک امر جدی است. پروسه صلح بدون تعیین نسبت گروه های بنیاگرا با حضور زنان در جامعه و نقش بازی نمودن زنان در جامعه امری بی پایان و بدون نتیجه خواهد بود.

حضور زنان در پروسه صلح اما، بیش از آن که مسئله جدی برای همگان باشد، مسئله اساسی و جدی برای خود زنان است. زنان فعال جامعه ما تا اکنون نسبت به این مسئله بی توجه بوده است. کمتر زنان فعال در این مورد در رسانه های اجتماعی، تصویری، صوتی و ... سخن گفته است. نه اینکه برای زنان موقعیت سخن گفتن مطرح نشده باشد، بلکه در برعکس، در شرایط کنونی، فرصت در اختیار زنان قرار دارد. به نظر می رسد که زنان کشور تنها فعالان سیاسی و اجتماعی و مدنی به دنبال قرار گرفتن و تصاحب کردن پست های دولتی می باشد. کمتر زنی دیده می شود که دغدغه جدی در مورد ادامه حضور زنان در عرصه اجتماعی داشته باشد.

در وضعیت کنونی تنها راه ممکن این است که زنان فعال سیاسی، مدنی و اجتماعی کشور با نخبگان سیاسی کشور وارد گفتگو شود و تلاش نماید با متقاعد کردن نخبگان سیاسی وارد پروسه گفتگو های صلح گردد. در صورت که زنان خاموش بنشیند در فردای گفتگو های صلح بدون شک، صدای زنان خاموش خواهد شد و زنان یک بار دیگر در حاشیه قرار خواهد گرفت. در کنار زنان اما، نهاد های حقوق بشری و نهاد های که در عرصه حقوق زنان کار می کند، نیز باید تلاش نماید تا در این عرصه زنان را همیاری و همکاری کند و تا زنان وارد پروسه صلح گردد.

در پایان باید گفت که مسئله حضور زنان در عرصه اجتماعی در پروسه صلح مغفول مانده است. بی توجهی به این مسئله می تواند زنان را یک بار دیگر به موقعیت و وضعیت دوران امارت اسلامی باز گرداند. حاشیه قرار گرفتن زنان می تواند برای جامعه افغانستان یک نوع پسرفت برای جامعه ما محسوب شود. برای همین منظور، لازم است زنان، نهاد های حقوق بشری تمام سعی و توان خود را به کار گیرد و این قشر محروم را وارد پروسه صلح نماید. در غیر آن جامعه ما یک بار دیگر بر خواهد گشت به دوران خفقان آور امارت اسلامی طالبان.

دیدگاه شما