صفحه نخست » مقالات » رویدادهای فاجعه بار و سهل انگاری های پرسش برانگیز؟
رویدادهای فاجعه بار و سهل انگاری های پرسش برانگیز؟
- حبیب صبوری خسروشاهی
کشور در روزهای اخیر شاهد رویدادهای تلخ و فاجعه باری است. رویدادهای که در مجموع خشم طبیعت و کینه مخالفین و نابسامانی های جامعه و حکومت را بیش از پیش برملا می سازد. ربایش نزدیک به 30 تن از مسافرین در مسیرقندهار- کابل یکی از تکان دهنده ترین رویدادهای چند روز اخیر است. براساس گزارش های نشر شده افراد مسلح ناشناس نقاب پوش، ۳۰ مسافر را در قندهار-کابل درمنطقه شاه جوی ولایت زابل ربودند. گفته میشود که ربودهشدگان مهاجرانی از قومیت هزاره بودند که از ایران به کشور باز گشته بودند. طبق آخرین اطلاعات بدست آمده تلاشهای صورت گرفته برای ارتباط با مسافران ربودهشده و نیز نجات آنان در چنگ آدم ربایان به نتیجهای نرسیده است.
وزارت داخله کشور با نشر اعلامیهای ضمن تایید این خبر گفته است که جستجوها برای یافتن مسافران ربودهشده آغاز شده است. نکته تأمل برانگیز این است که بنا بگفته نماینده شرکت غزنی پیما، که ربوده شدگان مسافر این شرکت بوده اند، میگوید که در طول دو ساعت توقف توسط آدم ربایان، هیچ مامور پولیس یا سرباز اردوی ملی از محل عبور نکرد و بعد از دو ساعت نیروهای اردوی ملی به محل رسیدند و بقیه مسافران را به کابل و قندهار انتقال دادند.
در مورد هویت واقعی ربایندگان گزارش ها و اظهارات ضد و نقیض بیان شده است. برخی از گزارش های تایید نشده حاکی از آنست که آدم ربایان متعلق به هواداران نوظهور داعش هستند. برخی اظهارات حاکی از آنست که برخی از گروه و افراد مسلح غیر مسئول بنابه رقابت ها و خصومت های قومی و منطقه ای دست به این اقدام زده اند، گفته های دیگری نیز وجود دارد که ربایندگان عضو گروه طالبان هستند، اما در آخرین اظهار نظر سرپرست ولایت زابل، لشکر جهنگوی پاکستان و تعدادی از چچنیها را عامل اصلی گروگانگیری ۳۰ تن در این ولایت اعلام کرده است. وی با اعلام این نظر افزوده است که اگر گفتوگوها میان بزرگان قوم و گروگانگیران در مورد آزادی این شهروندان به نتیجه نرسد، نیروهای امنیتی عملیات نظامی را برای رهایی آنها به راه خواهند انداخت.
اما واقعیت آنست که باوجود اظهار نگرانی های بسیار و جدی بخاطر افزایش ناامنی بویژه در مسیر راه های رفت و آمد ولایات مقام های حکومتی در این باره توجه جدی از خود نشان نداده اند. روایتی که شاهدین عینی از صحنه رویدادها بازگو می کنند نشان از آن دارد که نیروهای امنیتی آنگونه که باید به مسئولیت خویش عمل ننموده و از بابت این سهل انگاری هیچگاه مورد بازپرس نیز قرار نگرفته اند. بنابراین با قاطعیت می توان گفت ادامه چنین بی توجهی و بیتفاوتی نسبت به این رویدادها، افزایش روزافزون راه های مواصلاتی کشور خواهد بود. در صورتی که طالبان یا هر گروهی دیگر با استفاده از گروگانگیری در راه های مواصلاتی باج بگیرند، در آن صورت همهی راه ها برای مردم ناامن خواهد شد.
در گزارش دیگر گفته شده است که در روزهای اخیر ، ولایات بدخشان، پروان، کاپیسا، تخار، بامیان، ننگرهار، بغلان، نورستان و لغمان و پنج شیر شاهد ریزش برفهای شدید و برفکوج های سهمگین بوده اند که در اثر آن تلفاتی جدی به جا گذاشته شده است. بطور مشخص گفته شده است که بر اثر سرازیر شدن برف کوچ در ولسوالی میامی ولایت بدخشان 21 تن کشته شدند. هم چنین سرپرست ولایت نورستان نیز از کشته شدن 11 تن و تخریب شدن دهها خانه در اثر ریزش برف و بارانهای اخیر در این ولایت خبر داده است.
اما با استناد به گزارش های یاد شده در نتیجۀ برفکوچ و توفانهای بیپیشینه در روزهای اخیر هفتۀ گذشته در مناطقی مرکزی کشور، از جمله در ولایت پنجشیر، دستکم 250 تن جان باخته و دهها خانه نیز ویران گردیده و هنوز نیز تلاش برای بیرون کشیدن اجساد قربانیان احتمالی ادامه دارد. پس از بروز حوادث بیسابقۀ طبیعی، رییسجمهوری نشست فوقالعادۀ کابینه را برگزار نموده و در این نشست، به دلیل حوادث مرگ بار در سراسر کشور، سه روز ماتم ملی اعلام نمود. برفکوچ های اخیر بخصوص در ولایت پنجشیر واکنشهای زیادی را در رسانههای اجتماعی به دنبال داشت که شمار زیادی از چهرههای سیاسی، فعالین مدنی و مردم ضمن ابراز همدردی و تسلیت خواهان کمکهای انسان دوستانه به آسیب دیدگان این رویدادها شدند.
بدون شک وقوع رویدادهای طبیعی در مواردی غیرقابل پیشی بینی و خارج از کنترل و مهار است، هم چنین باید اعتراف کرد که حکومت هنوز به آن مرحله از برخورداری و توانایی نرسیده است که تمامی تجهیزات و امکانات لازم را در پیشگیری از وقوع رویدادهای طبیعی بکار بندد؛ اما این همه نمی تواند بهانه سهل انگاری ها و غفلت و عدم توجه جدی به مسئله گردد. از یک زاویه شاید نتوان گلایه های چندان را از حکومت کرد. زیرا که حکومت خود در تنگناهای مالی به سر می برد و برای تهیه مخارج مالی نیروهای نظامی و امنیتی و راه اندازی برنامه های توسعه ای نیازمند کمک های مالی کشورهای همکار و دوست است.
از این رهگذر، شاید امکانات را که حکومت های دیگر جهت مهار فجایع و رخدادهای طبیعی دارند، بدون تردید که حکومت کشور ندارد.زیرا هر سال بودجه ای مشخص جهت مبارزه با حوادث و رخدادهای طبیعی در نظر گرفته می شود. به جز از وزارت فواید عامه، برخی سازمان های مشخص نیز هستند که به منظور مبارزه با حوادث طبیعی فعالیت دارند. پس بایستی دستِ کم، در گام نخست از وقوع برخی مسایل مانند بندش راه ها از اثر برف باری پیشگیری گردد و در گام دوم، از امکانات و تدارکات نسبتا کافیِ در اختیار داشته، از تلفات احتمالی جلوگیری گردد.
حال آنکه در واقعیت امر چنین نبوده است. بطور مثال چند روز قبل، مردم مناطق مرکزی از پاک نکردن برف راه ها و سرک ها توسط شرکت های که قرارداد کرده اند، گلایه داشتند، همین طور گفته می شود که شرکت قراردادی در منطقه پنج شیر نیز از امکانات لازم و کافی برخوردار نبوده است. حال آنکه مسئولین بایستی در هنگام قرار داد به توانایی و ظرفیت و امکانات چنان شرکت هایی در چنان مناطق پرحادثه خیر اهمیت لازم را داده و از نظر دور نداشته باشند. به هر صورت، واقعیت تلخِ آنست که مواردی از سهل انگاری ها و غفلت های مسئولین درباره برخورد با رویدادهای طبیعی پرسش بر انگیز است و طبق قانون و لایحه وظایفی که دارند باید در برابر پرسش های موجود پاسخگو باشند.
در صورت عدم قناعت باید مجازات قانونی خود را دریافت دارند. اما دیده می شود که حکومت در برابر وقوع رویدادهای فاجعه بار ناشی از تحرکات مخالفین و حوادث طبیعی هیچ تکانه ای بخود راه نداده اند. آنان فقط به اظهار غم شریکی و تاسف و یا نگرانی از وضعیت بسنده ورزیده اند. هرچند این واکنش های نیز لازم و انسانی است اما بسنده وکافی نیست. مسئولیت آنان جدی تر از آنست. تداوم بی توجهی به چنین مسایل و رویدادهای از سوی حکومت وحدت ملی در نهایت منجر به بی اعتمادی و بوجود آمدن فاصله میان مردم و حکومت خواهد شد که هرگز به منافع کشور نخواهد بود و مشروعیت و مقبولیت حکومت را نیز زیر سوال قرار خواهد داد.
دیدگاه شما