صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نخستین نشست سه‏ جانبه‏ ای؛ افغانستان، چین و پاکستان

-

نخستین نشست سه‏ جانبه‏ ای؛ افغانستان، چین و پاکستان

گفت و گوهای سیاسی با گروه طالبان، مدت ها و سال هاست که به عنوان «مبحث و گفتمان مسلط» در کشور است. حامدکرزی رییس جمهور قبلی، در دور دوم ریاست جمهوری اش، گفت و گوهای سیاسی با گروه طالبان را به عنوان مبحث مسلط حکومت مطرح کرده و تمامی انرژی و هدف سیاسی کشور را به آن سمت جهت داد. تلاش های آقای کرزی بدون دستاورد پایان یافت. تلفات و قربانی های بی شماری داده شد، اما، دستاورد محسوس بدست نیامد.

آقای غنی رییس جمهور کنونی، ظاهرا که همان راهِ کرزی را دنبال می کند. گرچند در دیگر عرصه ها تفاوت های کاری و رفتاریِ به چشم می آید، اما در این عرصه، تشابه جدی به چشم می خورد.

آقای غنی، نخستین سفرش را به عربستان سعودی رقم زد. هم به تعهد انتخاباتی اش وفا کرد و هم گفت و گوهای را با مقام های سیاسی کشور سعودی به عنوان یکی از کشورهای تاثیرگذار بر جریان های دینی ـ افراطی، انجام دهد، بعدا به چین سفر کرد و علاوه بر مباحث اقتصادی، گفت و گوهای سیاسی در مورد گروه طالبان، محور گفت و گوها بود، و در نهایت سفری به پاکستان داشت و گپ و گفت های وجود داشت و دارد که به توافقات سیاسی دست یافته است.

روز گذشته، کابل میزبان نشست سه جانبة سیاسی بود. نشست سه جانبة میان افغانستان، چین و هند، برگزار شد. گرچند این نشست دور از چشم رسانه ها و به صورت محرمانه برگزار شده است، اما گفته می شود که نشست مؤثر و تاثیرگذاری بوده و سه کشور به توافقات مهم دست یازیده اند.

در پیوند با گفت و گوهای سیاسی حکومت کابل با گروه طالبان، نقش پاکستان همواره مورد بحث بوده است. مناسبات سیاسی کابل و اسلام آباد بارها برسر این مبحث به تنش رسیده و دو طرف الفاظ رکیکی را بین هم رد و بدل کرده اند که عمدتا مبنی بر اتهام زنی در مورد «تمویل و حمایت» از جریان های تروریستی جهت ضربه زدن به امنیت ملی شان بوده است.

اما سخن زدن از نقش چین در مورد گفت و گوهای سیاسی با گروه طالبان و در نهایت تامین صلح و فضای امن در کشور، جدید می نماید. این مبحث، پس از روی کار آمدن حکومت وحدت ملی و پس از این که گزارش های تایید نشدة مبنی بر گفت و گوهای پنهانی آقای غنی با گروه طالبان به نشر رسید، در عرصة سیاست کشور مطرح شده است.

عمدتا خوش بینی جدی در مورد نقش چین در عرصة گفت و گوهای سیاسی وجود دارد. حکومت افغانستان به عنوان یکی از طرف های اصلی و تحلیل گران و صاحب نظران سیاسی نیز، به تاثیرگذاری و قدرت چین باور مند بوده و «خوش بین» به نظر می رسند.

به نظر این نگارش، دو مبحث باعث می شود که همه عمدتا به نقش چین در گفت و گوهای سیاسی با گروه طالبان و در نهایت تامین صلح و فضای امن در کشور خوش بین باشند.

1 . مبحث نخست: چهرة نیکِ چین

جمهوری خلق چین، به عنوان کشوری دارای چهرة نیک در سطح منطقه مطرح است. تا زمان که بر اساس «ایدئولوژی مائوئیستی» سیاست انزواگرایی و ترک مناسبات جهانی رفتار می کرد، درگیر رقابت های نظامی و سیاسی منطقه ای نبود و پس از آن که سیاست های «درهای باز» را روی دست گرفته است نیز درگیر رقابت های منطقه ای نیست.

 پکن با پذیرش قوانین، هنجار و نهادهای مهم بین المللی، تعاملات اقتصادی را با همة کشورهای جهانی و منطقه ای حتی ایالات متحده آمریکا شروع کرد. از کشورهای جهان سومی و توسعه نیافته، مواد خام خریداری می کند و کالاهای تجارتی اش را بدان جا صادر می کند و با کشورهای غربی نیز داد و ستد اقتصادی دارد.

اما پکن به همه تفهیم کرده است که رویکرد، طرز دید و نگاه اش اقتصادی است. سیاست خارجی اش اقتصاد محور است و با توجه به این رویکرد با نگاه باز با همة کشورهای جهان تعامل اقتصادی دارد.

بنابراین، پکن دارای چهرة نیک سیاسی در سطح منطقه است. گرچند ایالات متحده آمریکا هراس نسبی از پکن می یابد، اما این هراس، هراس اقتصادی است. با ایران و روسیه روابط گرم دارد. اما، مشکلات ارضی اندکی با هند دارد. ولی این مشکل به حدی نیست که دو کشور را در سطح منطقه و جهان به رویارویی بکشاند.

از این نظر، ورود و یا همکاری چین در گفت و گوهای سیاسی با گروه طالبان و در نهایت تامین صلح و امنیت در افغانستان، برای کشورهای منطقه ای و قدرت های جهانی که منافع فرامنطقه ای برای خودشان تعریف می کنند، حساسیت بر انگیز نیست. به عبارت دیگر، آن گونه که ورود آمریکا، روسیه و یا یکی از کشورهای منطقه ای دیگر، دیگران را حساس می کند، ورود چین دیگران را حساس نمی کند.

2 . مبحث دوم: تاثیرگذاری چین روی پاکستان

چین و پاکستان، روابط گرم و صمیمی داشته اند و دارند. چین هر از گاهی کمک ها و همکاری های به پاکستان می کند و پاکستان نیز گه گاهی به چین تکیه می کند و حتی گه گاهی به افغانستان نیز توصیه می کند که به چین تکیه کند.

به هر حال، چین نقش جدی بر پاکستان دارد. از این رهگذر، رویکرد وارد کردن چین در عرصة گفت و گوهای سیاسی را باید ستود. حکومت افغانستان محاسبة خوب و دقیقی کرده است.

نشست سه جانبة میان کابل، پکینگ و اسلام آباد برگزار شد و باید نشست های دیگری برگزار گردد. از آن جای که این نشست دور از چشم رسانه ها برگزار شده است، به نظر می رسد که مباحث جدی مطرح شده است.

به نظر می رسد که حکومت افغانستان جهت جلب بیشتر توجه پکن، دو گام مهم را بردارد:

اول) اطلاعات و داده های نظامی و امنیتی را که در طول سیزده سال از چگونگی فعالیت های تروریستان بدست آورده و حقیقت های روشنی را مبنی بر مکان و کم و کیف فعالیت های ترویستی بازگو می کند، در اختیار پکن قرار دهد. البته تا جایی که گفته می شود، گام های را نیز در این عرصه برداشته است. در این صورت، چین جدی شده و وارد عمل خواهد شد.

دوم) تهدید منطقه ای تروریزم را بیشتر مطرح کند. البته این رویکرد را حکومت جدید به گونه ای دنبال کرده است. متاسفانه هنوز هم باور برخی از کشورهای منطقه این است که تروریزم ناشی از افراط گرایی دینی و مذهبی در افغانستان بوده و در همین کشور تهدید است. از این رهگذر تهدید امنیتی را متوجه کشورهای منطقه نمی کند.

اما اگر ماهیت منطقه ای بودن و فرامرزی بودن تهدید تروریزم، برجسته شود، همة کشورهای منطقه به خصوص پکن احساس تهدید کرده و وارد عمل خواهد شد. پاکستان توانایی نظامی جدی جهت مهار و سرکوب حلقه های دارد که تهدیدی را متوجه خودش می کند و نیز نفوذی لازم را در میان گروه های افراطی دارد که تهدیدی متوجه امنیت افغانستان و دیگران است.

دیدگاه شما