صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

مهاجرت درد بی پایان شهروندان افغانستان

-

مهاجرت درد بی پایان شهروندان افغانستان

افغانستان از جمله کشور های است مهاجر فرست است. مهاجرین افغانستانی در اکثر کشور های که وضعیت بهتر از افغانستان دارد، وجود دارد. از آمریکا گرفته تا کشور های قاره سبز، از استرالیا تا کشور های قاره سیاه. جدا از توهین و تحقیر های که مهاجرین افغانستانی تحمل می کند روند مهاجرین رو به افزایش بوده است. تجربه مهاجرت دسته جمعی از اواخر قرن نوزدهم در افغانستان آغاز شده است. زمانی که پادشاهان افغانستان در صدد تکوین دولت مدرن ملی در آمدند. از آن زمان تا کنون، مهاجرت شهروندان افغانستان نه تنها کاهش نیافته است بلکه سیر صعودی داشته است. با وجود این، دولت هیچ گاه برنامه منسجم و مدون ملی برای بهبود وضعیت مهاجرین در کشور مقصد و زمینه بازگشت آن ها نداشته است.

بیش از یک دهه از عمر حکومت جدید گذشت اما، هیچ کاری برای مهاجرین صورت نگرفت. سالانه هزاران کودک افغانستانی به کشور های مختلف می رود و در کشور مقصد مورد آزار و اذیت قرار می گیرد ولی این رویداد ها احساس هیچ نخبه سیاسی را جریحه دار نمی سازد. در تازه ترین مورد، گزارش از سازمان بین المللی مهاجرت در مورد بازگشت مهاجرین از پاکستان منتشر شده است که فاجعه آمیز می نماید. در گزارش آمده است که تنها در ماه جنوری سال 2015 میلادی در حدود 24 هزار مهاجر افغانستانی از پاکستان بازگشت نموده است. در این گزارش آمده است که روند بازگشت مهاجرین رو به افزایش است. از این میان، 1500 نفر به زور توسط پلیس پاکستان اخراج شده اند. بازگشت در حالی صورت می گیرد که وضعیت افغانستان بدتر از سال های گذشته شده است.

تصور رکود اقتصادی، وخامت امنیتی، انحرافات اجتماعی با بازگشت مهاجرین امر دشوار می نماید. اگر در کنار این مسائل، سردی زمستان را در نظر بگیریم وضعیت تا حدودی فاجعه آمیز می نماید. بازگشت بیست و چهار هزار نفر از پاکستان اما، هیچ واکنش از سوی وزارت عودت و مهاجرین صورت نگرفته است. این وزارت حتی گزارش در مورد مهاجرین بازگشتی منتشر نکرده است. هیچ کسی نمی داند که این تعداد مهاجر در کجا مستقر شده است و وضعیت زندگی شان چگونه است.‏ اما، هنوز هم دیر نشده است. نهاد های مسئول همچنان می تواند بهبود در وضع مهاجرین به وجود آورد و برنامه های برای بازگشت آبرومندانه آن ها فراهم کند.

برای این مهم نیازمند بررسی عوامل پدیده مهاجرت می باشیم. با توجه به عوامل مهاجرت باید برنامه های تدوین گردد که از افزایش مهاجرت جلوگیری نموده و زمینه های بازگشت را فراهم نمایم.‏

همان طور که در بالا متذکر شدم تکوین دولت مدرن ملی در افغانستان همراه بود با مهاجرت دسته جمعی، خانوادگی و فردی شهروندان افغانستان. دولت مدرن بر مبنای شکاف های اجتماعی شکل گرفت. پادشاهان افغانستان با سرکوب گروه های اجتماعی و تعیین مرز های ملی در صدد آن بر آمدند تا قدرت سیاسی را به دست بگیرد. دولت برای این کار، همکاری یکی از گروه های اجتماعی را نیاز داشتند. تا با نیروی انسانی یک گروه اجتماعی و امکانات دولتی بتواند گروه های دیگر را که در برابر حاکمیت حکومت ایستادگی می کرد، سرکوب نماید.‏ این مهم صورت گرفت. دولت با امکانات که در اختیار داشت و استفاده ابزاری که از یک گروه اجتماعی کرد، توانست به فجیع ترین وجه ممکن مخالفان را سرکوب نماید.‏ اما مسئله به همین جا، خاتمه نیافت. عده ای مهاجر شدند و اما امکان مهاجرت همه مخالفین ممکن نبود.

از آن زمان به بعد، شکاف میان گروه های اجتماعی فعال گردید. شکاف ها منجر به منازعه و خشونت شد. بر مبنای همان شکاف ها جنگ های شگل گرفت. جنگ ها مهاجرت را افزایش داد.‏ با وجود پیامد های ناگوار جنگ اما، عقلانیت سیاسی که باید شکل می گرفت، شکل نگرفت. هیچ گروه اجتماعی درس عبرت از جنگ ها و منازعات خشونت آمیز نگرفت. جنگ منجر به از بین بردن شکاف های اجتماعی نشد. بلکه شکاف ها را فعال تر ساخت.‏ اگر چه بعد از جنگ های طولانی، با همکاری جامعه جهانی حکومت جدید شکل گرفت اما، حکومت جدید درست بر مبنای حکم می راند که حکومت های گذشته. سیاست ها و رفتار ها درست بر مبنای شکاف های اجتماعی تدوین و اجرا می گردد.‏ درست است که شکاف ها در دوره جدید منجر به تنش خشونت آمیز نگردیده است ولی شکاف ها همچنان تهدیدی برای وضعیت شکننده مسالمت آمیز کنونی است.‏

وجود شکاف های اجتماعی و تدوین و ارائه برنامه ها و سیاست بر مبنای آن شکاف هاست که منجر به ناکارآمدی نهاد های دولتی شده است.‏ همین شکاف ها است که تنش های در سطح نخبگان سیاسی به وجود آورده است و نخبگان سیاسی به جای کار و ادای مسئولیت در قبال شهروندان در صدد آن است تا رقیب های خود را در درون حکومت از پای در آورد.‏ منازعات اخیر که میان نخبگان سیاسی افغانستان شکل گرفت تنها از زاویه شکاف های اجتماعی قابل فهم است.‏ همین زد و بند ها، منجر به رکود اقتصادی، افزایش انحرافات اجتماعی شد.‏ اکنون نیز، رفتار های نخبگان سیاسی بیش از آن که معطوف به بهبود وضعیت زندگی همگان باشد، معطوف به بیشنه کردن قدرت خود و حاشیه راندن رقیب است.‏ در نهایت، این تنش ها منجر می گردد که هیچ برنامه و سیاست مدون ملی برای بازگشت مهاجرین و بهبود وضعیت آن ها در کشور های مقصد صورت نگیرد. مثلا در کشور پاکستان که تعداد مهاجر از قوم پشتون زیاد است، هیچ سیاستمدار تاجیک، هزاره و ازبیک را وادار نمی نماید که راهکار ها و برنامه های برای بهبود زندگی آن ها ارائه نماید.‏ همین طور، هیچ سیاستمدار پشتون حاضر به بهبود مهاجرین در ایران نیست. همه این ها ریشه در تنش ها و شکاف ها تعارض های قومی، مذهبی دارد.‏

پایان دادن به درد پدیده مهاجرت نیازمند آن است که شکاف ها را غیر فعال سازیم.‏ غیر فعال سازی شکاف ها زمینه سیاست های ملی را فراهم می کند.‏ غیر فعال سازی شکاف ها تنش ها میان نبخگان را کاهش می دهد و تمرکز نخبگان روی کار های ملی افزایش می یابد.‏ شکاف ها و تعارض ها عامل اساسی پدیده مهاجرت در افغانستان است. اما همین عامل، نگذاشته است که زمینه های بازگشت آن ها فراهم گردد. همین نگذاشته است که حکومت افغانستان بر مبنای برنامه های مدون ملی با کشور های مهاجر پذیر برای بهبود وضعیت مهاجرین وارد گفتگوی جدی شود.‏ همین شکاف ها و تعارض سبب شده است که مهاجرت درد بی پایان برای شهروندان افغانستان شود.‏

با این حال، ادامه این وضعیت خطرات جدی زندگی همگانی را تهدید می کند.‏ بازگشت مهاجرین به شکل دسته جمعی، عدم آمادگی حکومت، وضعیت بد کار و بار و زمستان سرد باعث می شود که بازگشت کنندگان برای زنده ماندن و برآوردن نیاز های اولیه خود دست به هر کار ممکن بزند.‏ حتی ممکن به گروه داعش بپیوندد. یا در بدل پول به گروه های مخالف مسلح دولت بپیوندد. با توجه به اینکه، وزیر عودت و مهاجرین رأی اعتماد از مجلس نمایندگان دریافت نموده است و بر کرسی وزارت نشسته است. بر او لازم است که برنامه های خود را به زودترین وقت ممکن عملی سازد تا بهبودی در وضعیت مهاجرین صورت گیرد.‏

دیدگاه شما