صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

صداقت وتعهد پارلمان در آزمون ملی

-

صداقت وتعهد پارلمان در آزمون ملی

دراین روز ها که قرار است کابینه دولت وحدت ملی، از فلتر پارلمان، یگانه نهاد تمثیل کننده اراده مردم، رد شود و بهترین ها در بالاترین پست های دولتی قرار گیرد، نمایندگان مسوولیت خطیر و سرنوشت سازی دارد. در حال حاضر پارلمان ها در اکثر کشورهای جهان، دارای قدرت تعیین کننده است و تصامیم بزرگ و مهم توسط پارلمان ها تآیید یا رد می شود و دولت ها ملزم است که آنچه مورد تایید این نهاد است را انجام دهد.

پارلمان به عنوان یکی از ارکان سه گانه  دولت، صلاحیت قانونگذاری، کنترول عملکرد دولت و عزل و نصب کابینه را دارد. این نهاد یگانه وسیله موثردر کنترول، پاسخگو سازی و کارا ساختن دولت است. پارلمان اگر مطابق خواست ملت عمل کند، از فساد و ناکارامدی دولت می تواند جلوگیری کند.این نهاد با صلاحیتی که دارد، هرآن مسلط بر گلوگاه دولت است ومی تواند از خودسری های آن جلوگیری کند.

قراراست کابینه حکومت وحدت ملی، با تآیید پارلمان تشکیل شود، کابینه ای که تا پنج سال آینده سرنوشت افغانستان را تعیین می کند، افغانستانی که دارای اقتصاد ورشکسته، بی ثباتی سیاسی، فساد گسترده و درگیرجنگ است.

پارلمان می تواند با انتخاب دقیق اعضای کابینه، از فساد، ورشکستگی اقتصادی و بی ثباتی سیاسی بکاهد و کشور را در مسیر درست قرار  دهد. اما موانع زیادی فرا راه پارلمان وجود دارد که از عملکرد های درست آن  جلوگیری می کند. بزرگترین چالش های که این نهاد را تهدید می کند وممکن برتصمیم های کلی آن تآثیرات منفی و جبران ناپذیر بگذارد قرار ذیل است:

1.پارلمان، ترکیب پارادوکسیکال

 پارلمان افغانستان به صورت کلی از سه گروه تشکیل یافته است، رهبران جهادی و قدرتمندان سابق، پولداران و روشفکران.

رهبران جهادی اغلب با استفاده از احساسات دینی، مذهبی، و قدرت شان به پارلمان راه پیدا کرده اند. این ها کسانی بودند که با خروج شورشی از افغانستان وشروع جنگ های داخلی، با استفاده از فرصت استثنایی که پیش آمد، قدرت را به دست گرفتند و از این طریق دارای پایگاه های اجتماعی و اقتصادی گشتند. تجربه نشان داده است که همچو آدم هایی، کمتر توجه به مردم و وطن داشته است.

دوم، گروه دیگری از اعضای پارلمان را پول داران و مافیا های اقتصادی تشکیل می دهند که با استفاده از پول شان توانسته اند به کرسی پارلمان تکیه زنند. این گروه، ازروزی که نامزد انتخابات پارلمانی شده اند، هدف شان خدمت به ملت نبوده اند. آن ها پارلمان را به عنوان سکویی برای برقراری ارتباطات با منابع قدرت می دانند و ازآن طریق در تلاش اند که زمینه های گسترش تجارت های قانونی وغیرقانونی شان  را فراهم سازند.

 این گروه احتمالا به نامزد وزیرانی رای خواهند داد که اول پول کافی به عنوان رشوت به آن ها پرداخته شود و دوم، باید سندی را با آن ها امضا کنند که اگر وزیرمذکور به کرسی وزرات تکیه زد، امتیازاتی را به آن ها بدهد. پس از این گروه نباید انتظار داشت که کارت های سبز و سرخ شان را براساس منافع ملی بلند کنند.

گروه سوم شامل شخصیت های عمدتا تحصیل کرده،‌متعهد و آگاه هستند که با رآی پاک ملت بدون پول و قدرت و براساس شناخت آگاهانه مردم وارد پارلمان شده اند. این گروه هیچگاهی در معاملات شخصی دست نداشته و از اول، با هدف خدمت به ملت به پارلمان آمده و تا کنون برعهد شان وفاداراند. اما این گروه بسیار اندک و در اقلیت بوده و تآثیرچندانی بر تصامیم کلان پارلمان ندارند.

 درزیرچتر قرار گرفتن این گروه ها بسیار دشوارو بعید به نظرمی رسد. چون هرکدام اهداف متفاوتی را دنبال می کنند که هیچ شباهتی با هم ندارند.

2.پارلمان، تحت الشعاع اختلافات قومی، مذهبی و حزبی

دومین بزرگترین چالش پیشروی پارلمان در گزینش افراد شایسته در کابینه حکومت وحدت ملی، اختلافات عمیق و ریشه دار قومی، مذهبی و حزبی است. رای دادن به نامزد وزرا بدون پیش فرض های قومی و مذهبی با وجود اختلافات عمیق و ریشه دار تاریخی بسیار بعید به نظرمی رسد، تجربه کمی قبل تر پارلمان حاکی از آن بود که افرادی در مناصب بلند دولتی با کارت های سبز پارلمان راه یافتند که فاقد هرگونه شایستگی و لیاقت بودند و تعدادی از شخصیت ها که دارای توانایی های علمی و مدیریتی بودند، با کارت های سرخ خانه ملت نتوانستند مصدر خدمت گردند. این چالش فعلا هم  بسیار جدی و پررنگ است و احتمالا بر گزینش اعضای کابینه حکومت وحدت ملی سایه خواهد انداخت.

3.پارلمان، فاقد جناح بندی های کلان سیاسی

چالش سوم، نتیجه دو چالش فوق است. وقتی درمیان اکثریت اعضای پارلمان دستکم شباهت های نسبی وجود نداشته باشد و ماهیتا با هم در تضاد باشد و نیز وقتی، اختلافات قومی، مذهبی و تنظیمی به حدی باشد که در رادیکالترین ادعا باهم اجتماع نقیضین باشد، واضح است که شکل گیری جناح بندی های کلان و تاثیر گذارسیاسی در درون پارلمان  که دارای برنامه، استراتژی و خط مشی مشخص باشد، امکان پذیرنیست. جناح بندی های خرد و ریزی که گاهاً در پارلمان به وجود آمده همه به منظور اهداف و امتیاز گیری های شخصی از دولت بوده نه به خاطر مصالح عمومی مردم افغانستان!

با این سه چالش عمده  می توان پیش بینی کرد که کابینه ای که قرار است، از فلترپارلمان بگذرد ، چگونه کابینه باید باشد.اگر پارلمان افغانستان بتواند چالش های مذکور را عقب بزند، کابینه ای که روی کارخواهد آمد، کارا، پاسخگو ومسوول بوده و در دراز مدت حداقل تاثیرات مثبت شان برای مردم قابل حس خواهد بود؛ ورنه کابینه همانی خواهد بود که در سیزده سال گذشته بود، کابینه ی مملو از فساد، فاقد تخصص، تجربه، کارایی و وقوم محور و تنظیم محور.

به هرحال، چگونی تایید یا رد نامزد وزرا، آزمون بزرگی است فراراه پارلمان.

پارلمانی که از آن به عنوان خانه ملت یاد می شود و چشمان میلیون ها افغان خسته از جنگ،‌فساد، فقر، بیچارگی، آوارگی و حقارت بدان دوخته شده است. مردمی که همه دست به دعا نشسته تا پارلمان شان در این آزمون سخت کامیاب به درآید و به یک کابینه کارا، شایسته و بدور از ملاحظات قومی، دینی و تنظیمی که تا پنج سال آینده رهبری و مدیریت کشور را به عهده خواهد گرفت رای دهد.

براعضای پارلمان است تا امید های این ملت را تبدیل به یآس و ناامیدی نکنند و سعادت مردم را بر منافع شخصی، حزبی و قومی شان ترجیح دهند و برزبونی و در ماندگی کشورنقط پایان بگذارند.

دیدگاه شما