صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۱ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

تروریسم و افراط گرایی تهدیدی که مرز نمی شناسد

-

تروریسم و افراط گرایی تهدیدی که مرز نمی شناسد

محمد اشرف غنی رییس جمهور افغانستان، در هجدهمین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان منطقه ای (سارک) در سخنرانی اش بیان کرده بود که، اعضای سارک طوری در کنار هم قرار گرفته که می توان چای صبح را در دهلی یا اسلام آباد، چاشت در کابل و شام را در دوشنبه صرف کرد، یعنی از صبح تا شام می توان از یک کشور سارک به کشور دیگر عضو این سازمان بدون کدام موانع جغرافیایی ازراه زمین مسافرت کرد. گفته های اشرف غنی نشان دهنده این است که جهان وارد عصری به نام جهانی شدن شده است ، عصری  که  درآن مرزهای جغرافیایی، فرهنگی  وغیره با رشد سرمایه داری، تکنولوژی و فناوری های جدید و ایجاد راه های حمل ونقل  درحال شکسته شدن است. به تعبیر دیگرعصر جهانی شدن عصر وابستگی هاست. از اقتصاد گرفته تا فرهنگ،‌ سیاست، تکنولوژی و تبادل اطلاعات و امنیت کشور ها وابسته به هم شده است. هیچ کشور به تنهایی قادر به تامین نیاز های خود نیست. بدین سبب در این عصر سازمان های مختلف منطقه ای، فرامنطقه ای و بین المللی ظهور کرده است تا کشورها و ملت های جهان با توجه به  پیشنیه های تاریخی، فرهنگی،‌سیاسی و منافع مشترک اقتصادی  با همدیگر همکاری کند. سازمان سارک به هدف همکاری های اقتصادی و امنیتی تشکیل شده است. اگر به سخن اشرف غنی از نگاه امنیتی ببینیم، می توان گفت که اگر گروهی از تروریست ها، از دو شنبه یا کابل یا اسلام آباد و دهلی حرکت کند در مدت یک روز می تواند مواد انفجاری  حامل خود را در چند کشور عضو سارک منفجر کند. معنای این گفته این است که به گونه مثال امنیت افغانستان مستقیماً وابسته به امنیت پاکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و... یا برعکس امنیت پاکستان یا هند ویا تاجیکستان ویا سایر کشورهای منطقه ارتباط به امنیت کشور همجوار دارد. تروریسم هر گز به مرز های خاصی محدود نمی شود. بنیاد گرایی اسلامی و تروریسم از چالش های بزرگ عصر حاضر به شمار می رود که امنیت انسان ها را در سراسر جهان با خطر مواجه کرده است. جنبش های افراطی و تندرو که از دل کشورهای اسلامی به منظور مقابله با لیبرالیسم غربی ، کمونیسم و در مجموع در واکنش به پروسه جهانی شدن  برخاسته، تا کنون جان های انسان های زیادی اعم از مسیحی، یهودی، مسلمان، بودایی و... را گرفته است.

 در رشد این افراطیت تنها ایدئولوژی و واکنش به نوگرایی غربی مهم  نبوده بل گروه های تند رو تروریستی از حمایت های مالی کشورهای اسلامی و کشورهای غربی  برخوردار بوده است، هر کشوری که منافع شان ایجاب کرده از این گروه ها حمایت های مالی، سیاسی و تسلیحاتی کرده است. اما اکنون کار به جایی رسیده که این گروه ها از کنترول اربابان و حامیان شان خارج گشته و تبدیل به تهدید بزرگ امنیتی برای جهان گشته است. این ها از کارمندان برج های تجارت جهانی در امریکا تا انسان های بی گناه در نایجریه، سومالیا، سوریه، عراق، افغانستان و پاکستان را بی رحمانه کشته و می کشد و هر روز حلاوت زندگی را به کام صد ها انسان تبدیل به زهر می کند. آخرین تراژیدی ای را که یکی از گروه های خطرناک و تند رو خلق کردند، حمله  تحریک طالبان پاکستان بر یک مکتب در پیشاور بود که  در آن بیش از 130 شاگرد مکتب به شکل بسیار بی رحمانه وغیر انسانی به کام مرگ فرستاده شدند و با این وحشت و دهشت خود نه تنها مردم پاکستان که تمام جهان را تکان داد. در تحقیقی که اخیراً بی بی سی با کینگزکالج لندن انجام داده نشان می دهد که تنها در ماه نوامبر بیش از پنج هزار نفر به وسیله حملات مسلحانه گروه های مسلح پیکار جو کشته شده که اکثرشان افراد ملکی و بی گناه بوده است. این کشتارها در کشورهای مختلف اسلامی صورت گرفته است.

با این حساب می توان گفت که تروریسم و افراط گرایی مرز مشخصی ندارد و قربانی آن تنها کشورخاص، زبان خاص و نژاد و مذهب خاص نیست. این گروه ها در برخی از کشورهای اسلامی پایگاه دارند واز آنجا حملات تروریستی را در اقصی نقاط جهان سازماندهی می کند. اگر جلو این گروه ها به گونه اساسی گرفته نشود و کشورهای مختلف ازآن به منظور منافع آنی  و شخصی شان استفاده کند، جهان باید شاهد کشتارها و دهشت آفرینی های بیشتراین گروه ها در آینده همچنان باشد. اما بهتر این است تا دیر نشده اقدامات مناسب و عملی برای از بین بردن آن روی دست گرفته شود و کشورهای ذیدخل به جای استفاده ابزاری  به  نابودی چنین گروه هایی اقدام کند و جهان به ویژه کشورها ی اسلامی را ازشر آن نجات  دهد. برای رسیدن به چنین هدفی به راهکارهای جدی ذیل نیاز است:

یکم، صداقت و جدیت، اگر گروه های تروریستی و افراطی تا کنون رشد فزاینده داشته، به دلیل این بوده که کشورهای اسلامی برای مبارزه با آن  با صداقت و  اراده  راسخ عمل نکرده است. تروریسم و بنیادگرایی، پدیده خلق الساعه نیست، آن ها دارای پایگاه های اجتماعی و پشتوانه های محکم سیاسی و ایدئولوژیک است. برخی کشورها از آن  به  مثابه ابزاری برای رسیدن به اهداف سیاسی استفاده می کند. بنابراین جدیت و صداقت اولین گام برای مبارزه با این پدیده  است.

دوم، همگرایی میان کشورهای منطقه و درک منافع همدیگر، یکی از چالش های  بزرگ کشورهای منطقه و اسلامی  تضاد های منافع، اختلافات سیاسی، تاریخی و ایدئولوژیک است. تنش های فرقه ای، مشکلات مرزی و ارضی بین این کشورها بسیار عمیق و گسترده است. بسیاری از گروه  های افراطی و تروریستی زاده همین اختلافات بوده است. پس برای این که استراتژی مبارزه با افراطیت موثر واقع شود، نخست باید از طریق گفتگو و مفاهمه اختلافات به حد اقل رسانده  شده و اعتماد سازی صورت گیرد. نگرانی های مشروع  کشورها  در چهارچوب قوانین بین المللی جداً لحاظ شود. تا این گام برداشته نشود، نابودی افراطیت خواب و خیالی بیش نخواهد بود.

سوم،‌ در صورتی که سوء تفاهم های منطقوی  و نگرانی های کشورهای ذیدخل تا حدودی مرفوع شد، گام بعدی حمله بر مراکز و پایگاه های گروه های بنیاد گرا، قطع کمک های مالی و نابودی مراکز آموزشی آن ها ست. با حل شدن نگرانی های منطقوی و سوء تفاهم ها، دیگر نیازی نیست تا از این گروه ها به عنوان ابزاری برای مقاصد سیاسی استفاده صورت گیرد. در این گام، کشور ها با صداقت و جدیت تمام یک ائتلاف واقعی  برای نابودی کامل گروه های تروریستی تشکیل خواهد داد تا براین پدیده شوم پیروز شود.

اما با توجه به شرایط موجود، برداشتن این گام ها کار ساده و آسانی نیست، ولی از آن جایی که  تروریسم و افراط گرایی، به مثابه افعی های مرگ و غول های وحشتناک خشونت هر روز در حال قوت گرفتن است و دروازه های تک تک کشورها به ویژه جهان اسلام را با انفجار، انتحار، کشتار و قتل عام ها می کوبد،‌ امید واری ها را از روی اجبار هم که شده بیشتر کرده است؛ زیرا کشتار، ویرانی و نا امنی برای دایم تحمل نا پذیر و دشوار است و رویای دستیابی به صلح و آرامش یک روزی باید مخرج مشترک آرزو های تمام کشور ها قرار گیرد.

دیدگاه شما