صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۷ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

پِكن و واشنگتن؛ از رقابت ژئو اكونوميك تا رقابت ژئو استراتژيك

-

پِكن و واشنگتن؛ از رقابت ژئو اكونوميك تا رقابت ژئو استراتژيك

نشست اُپك و قدرت نمايي پكن

اين بار نشست «اُپِك» در «پِكن» پايتخت سياسي جمهوري خلق چين برگزار گرديد. از سران سياسي بيست كشور با «زرق» و «برق» و پر طمطراق پذيرايي شد. برخي كارمندان را جبرا به تعطيلي فرستاده بودند، مكاتب حومه ي شهر تعطيل شده بود، برخي كارخانه هاي صنعتي روند كارشان متوقف شده بودند، جاده ها آماده ي پذيرايي از مهمان ها بودند و قبل از ورود مهمان هاي سياسي، و به همه تفهيم شده بود كه هنگام ورود مهمان ها، نشان دهند كه ما ملت متمدن بوده ايم و هستيم. در هنگام سفر آقاي غني رييس جمهور افغانستان به چين، يكي از مقام هاي بلندپايه كه ايشان را همراهي مي كرد، بعد از برگشت، در صفحه ي فیس بوك اش نوشت كه از رشد، ترقي و پيشرفت در چين متحير و متعجب شده است و اين پرسش را مطرح كرده است كه انسان آزادي سياسي مي خواهد يا نان؟ منظورش شايد اين است كه در جمهوري خلق چين، فضاي سياسي بسته بوده و آزادي هاي سياسي و اجتماعي مورد احترام نيست، اما بي كاري رفع شده است، امكانات و سهولت هاي اجتماعي به صورت گسترده فراهم است و جامعه ي چين به جامعه ي مرفه تبديل گرديده است. به هر حالت، پِكن نشست «اُپك» را مهمترين فرصت براي مانور سياسي دانست و نهايت تلاش را به خرج داد تا به رقباي سياسي منطقه اي و جهاني نشان دهد كه قدرتِ در حال رشد بوده و رشد كرده است.

رويكردهاي سياسي پِكَن

رويكردِ درهاي بسته؛ ايدئولوژي نِگر:

 پس از پيروزي حزب كمونيست به رهبري مائوتسودونگ، نظم سياسي كه پس از انقلاب تشكيل گرديد، مرحله ي دومي و نهايي انقلاب را تكميل كرد. ساموئل هانتيگتن انقلاب هاي سياسي و اجتماعي را دو مرحله ي مي داند. هر انقلاب كه مرحله ي نهايي و دومي را به ثَمر نرساند، ناكام خواهد بود. به نظر هانتيگتن انقلاب در بردارنده ي سقوط نظام سياسي، ارزش هاي سياسي و اجتماعي و نخبگان سياسي گذشته و تاسيس نظام سياسي جديد، نهادينه شدن ارزش هاي سياسي و اجتماعي جديد و ظهور نخبگان سياسي جديد، است.

بنابراين، انقلاب حزب كمونيست چين، انقلاب و خيزش موفق ارزيابي مي گردد. نظام سياسي، ارزش هاي سياسي و اجتماعي و نخبگان سياسي گذشته سقوط كرد و نظام سياسي جديد تاسيس شد، ارزش هاي سياسي ـ اجتماعي جديد نهادينه شد و نخبگان سياسي جديد ظهور كرد.

در اين مرحله جمهوري خلق چين، از عينك ايدئولوژي كمونيستي البته با قرائت مائوئيسم به سياست، اقتصاد، زندگي جمعي و سياست بين الملل و نظام بين المللي مي نگريست. از اين رهگذر «سياست داخلي بسته، اقتصادِ دولتي، زندگي اجتماعي كنترل شده و روابط خارجي خيلي محدود و كنترل شده روي دست گرفته شد». پِكن با اكثريت كشورها روابط سياسي، اقتصادي و فرهنگي نداشت و به مثابه انسان هاي كه در گوشه ي از زمين رياضت پيشه مي كند، نظاره گر جهان بود.

رويكردِ درهاي باز؛ اقتصادي نِگر

در اين مرحله نخبگان قدرت در چين در مي يابند كه رويكرد درهاي بسته، باعث رشد و ترقي اين كشور به عنوان يك قدرت نمي شود. اين كشور زود تر از روسيه به اين جمع بندي رسيده بود كه رويكرد ايدئولوژيك به نفع نيست، بل با زدودن ايدئولوژي از سياست، مي شود مسير رشد و توسعه را پيمود. در اين صورت، زمان كه روسيه و آمريكا درگير جنگ سرد بودند و رقابت ميان ليبراليسم و كمونيسم جريان داشت، چين سياست درهاي باز را در پيش گرفته و با ديد صرفا اقتصادي وارد نظام جهاني گرديده بود.

بنابراين، چين روابط اقتصادي و داد و ستد را با همه ي كشورهاي جهان آغاز كرد. كشورهاي آسيايي، اروپايي و آمريكا. با رفتارهاي اش به همه ي جهان تفهيم كرد كه جهان و نظام بين المللي را با ديد اقتصادي مي نگرد. به سياست و رقابت هاي سياسي ـ نظامي كه ميان كشورهاي رقيب وجود دارد، داخل نمي شود و در هر كشور و مناطق جهان كه حضور دارد، حضورِ اقتصادي ست.

اتخاذ اين رويكرد، روابط چين با اكثريت كشورها را بهبود بخشيد. با همه وارد معاملات و داد و ستد شد. اكنون كالاهاي تجارتي چين در همه ي كشورهاي جهان حضور دارد و در بازارها رقابت مي كند. حتي در امريكا رقيب جدي كالاهاي امريكايي ست. اين پيشرفت ها چين را به عنوان يكي از قدرت هاي مهم اقتصادي جهان مطرح كرده است. جايگاه دوم را به لحاظ اقتصادي از آن خود كرده است و حالا به عنوان يك ابرقدرت اقتصادي به دنبال مواد خام ارزان كشورهاي جهان سومي و توسعه نيافته است. در اين صورت، كشورهاي خاورميانه، آسياي مركزي، و شبه قاره ي هند اهميت استراتژيك براي چين دارد.

رويكرد درهاي باز؛ اقتصادي ـ سياسي نگري

اين رويكرد بعد از به قدرت رسيدن «شي جينپنگ» به نظر مي رسد. بودجه ي نظامي چين به طور متوالي در هر سال رشد را نشان مي دهد و سياسي نگري بعد از اقتصادي نگري نيز در سياست خارجي اين كشور درك مي شود. در نشست اُپك، رييس جمهور چين، از رؤياي آسيا ـ پاسفيك سخن زده و آقاي پينگ به اوباما گفته است كه پِكن تصور متفاوت از واشنگتن از بازار آزاد در حوزه ي آسيا ـ پاسفيك دارد. همچنين اين كشور خبر از صندوق 32 مليارد دالري براي سرعت بخشيدن به احداث جاده ي ابريشم در آسياي مركزي داد. از تاسيس بانك آسيايي جهت سرمايه گذاري در زيرساخت ها خبر داده است كه به باور آمريكا و جاپان به عنوان رقيب بانك جهاني خواهد بود.

در طول سيزده سال، يكي از خواسته هاي مهم دولت افغانستان از پِكن، وادار كردن پاكستان به همكاري صادقانه با افغانستان است. چه در آغاز كه تنها بحث مبارزه با ترور مطرح بود و چه در زمان پسين كه بحث گفت و گوي سياسي با گروه طالبان نيز مطرح است. تا هنوز چين آمادگي به وارد شدن در اين معادله در نقش ميانجي ميان افغانستان و پاكستان نشان نداد. ولي اخيرا هيئت سياسي حكومت وحدت ملي تازه به قدرت رسيده، توانست حمايت چين را در اين مورد جذب كند. پِكن پذيرفت كه در نقش ميانجي ميان افغانستان و پاكستان وارد عمل شده و تلاش مي كند پاكستان را به همكاري در روند گفت و گوهاي سياسي ترغيب نمايد. پس از آن، رييس ارتش ملي پاكستان و بعد رييس «آي اس آي» سازمان استخبارات ارتش آن كشور به كابل سفر كرده اند. اين امر نشان دهنده ي اين خواهد بود كه چين مي تواند نقش سياسي بازي كند و عملا اراده كرده است كه وارد بازي شود.

بنابراين، پس از به قدرت رسيدن شي جينپينگ، جمهوري خلق چين نگاه صرفا اقتصادي را كنار گذاشته و تصميم دارد از عينك اقتصادي ـ سياسي به جهان و ماحول اش بنگرد. پس از اين در تحولات سياسي گوشه نشين و بي طرف نبوده و وارد بازي خواهد شد.

به نظر مي رسد كه نگاه سياسي ـ اقتصادي چين به جهان و منطقه، نگراني هاي را در كاخ سفيد و مراكز اطلاعاتي و مطالعاتي آمريكا خلق خواهد كرد. تا به حال به صورت عموم دو رويكرد در برابر چين در آمريكا مطرح بوده است؛ رويكرد همكاري و رويكرد مهار كه تا به حال برمبناي رويكرد مهار رفتار شده است.

نظريه ها و رويكردهاي مراكز اطلاعاتي و مطالعاتي آمريكا در برابر چين

رويكرد مهار:

اين رويكرد، چين را به عنوان يك تهديد جدي در برابر منافع ملي آمريكا تلقي مي كند. بر اين اساس، چين به مثابه اتحاد جماهير شوروي و برخي كشورهاي كوچك ديگر، تهديد در برابر آمريكا خواهد بود. از اين روي، بايستي از همه ي ابزارهاي سياسي، اقتصادي و حتي نظامي سود جسته و مهار شود. وگرنه منافع آمريكا را در برخي مناطق مهم و حياتي جهان به چالش خواهد كشيد.

رويكرد همكاري:

 اين رويكرد، حامي همكاري و تعامل با چين است. بر اساس اين نظريه، چين به قوانين و نهادهاي حاكم بين المللي احترام نهاده و وارد تعامل شده است، پس تهديد براي جهان و منافع ملي آمريكا نيست. آمريكا بايستي وارد تعامل اقتصادي با چين شده و همكاري كند.

به نظر مي رسد كه تا به حال سياست خارجي آمريكا در برابر چين، متاثر از رويكرد همكاري و تعامل است. چين نيز با رويكرد اقتصادي وارد تعاملات اقتصادي با جهان و آمريكا شده است. اما رويكرد جديد چين كه پس از كنار رفتن «هوجين تائو» و به قدرت رسيدن «شي جين پينگ» روي دست گرفته شده است، آمريكا را نيز به تجديد نظر در سياست خارجي وادار كند.

دورنمايِ روابط چين و آمريكا

با عنايت به سياسي نگري در كنار اقتصادي نگري نخبگان قدرت در پِكن، به نظر مي رسد كه رويكرد همكاري و تعامل با چين در آمريكا نيز رنگ بازد. زمان كه آمريكايي ها علاقه ي ايفاي نقش سياسي چين در منطقه و جهان را احساس مي كنند، سياست همكاري و تعامل و رقابت نرم در حوزه هاي اقتصادي، جاي اش را به سياست مهار و رقابت سخت و شديد در حوزه هاي سياسي و نظامي در كنار حوزه ي اقتصادي خواهد داد.

بنابراين، پيش بيني مي گردد كه پس از اين، منطقه شاهد آغاز رقابت هاي ژئو استراتژيك در كنار رقابت هاي ژئو اكونوميك ميان آمريكا و چين باشد.

دیدگاه شما