صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۹ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سفربه استرالیا ومشکلات خانواده ها

-

سفربه استرالیا ومشکلات خانواده ها

سفر به خارج از کشور برای مردم افغانستان همواره با چالش همراه بوده است. مهاجران هنگام سفر به خارج از کشوردر بسا موارد حتی به مرگ شخص مسافر منجر شده است. مهاجرت به خارج از کشور نه تنها برای شخص مسافر با مشکلات همراه است بلکه برای خانواده وی نیز مشکلاتی فروانی را برجا میگذارد. هرچند در گذشته وقتی یک  شهروند افغانستان به کشورهای خارج که عمدتا کشورهای همسایه بود مهاجرت میکرد پس از گذشته چند سالی محدود دوباره به وطن برمیگشت که این مسئله تاثیرات چندانی روی زنده گی خانواده گی نداشت اما امروزه که مهاجرتها تنها به کشورهای همسایه محدود نمیشود، مشکلات وچالشهای که شخص مسافر برای خانواده خود بجا میگذارد بیش از هرزمان دیگر محسوس است.

امروزه تعدادی زیادی ازشهروندان افغان به استرالیا رفته اند. انان در استرالیا پناهنده شده وپس از گذشت چند سالی اقامت دایمی دریافت کرده اند. این به این معنی است که دیگر اون شخص یک افغانی محسوب نمیشود بلکه او دیگر شهروند استرالیاست. کسانی که به استرالیا رفته واقامت دایمی دریافت کرده اند، دیگر به فکر باز گشت به وطن شان نیست. انان مانند یک استرالیایی مالیه میپردازد و برای استرالیا کار میکند واز امتیازات که سایر شهروندان استرالیا استفاده میکنند مستفید میشوند. هرچند اینگونه افراد در کوتاه مدت به اسایش نسبی دست پیدا میکند اما مشکلاتی فراوانی را برای خانواده های شان در افغانستان بجا میگذارد. اینهم درصورتی است که یک پناهجو بتواند به صورت موفقانه به استرالیا برسد و پس از تکمیل درخواست پناهنده گی اش اقامت دایمی استرالیا را دریافت کنند. اما موارد دیگری هم هست که یک پناهجو نمیتواند به استرالیا برسد. مثلا یک پناهجو هنگام سفر به استرالیا در اب غرق میشود وهرگز به این کشور نمیرسد. درین صورت مشکلاتی که برای خانواده وی در افغانستان پیش میاید فوق العاده سنگین وطاقت فرساست.

رویهم رفته مشکلاتی را که مهاجران پس از سفر به استرالیا برای خانواده های شان به یادگار میگذارند میتوان در چندین کتگوری مورد ارزیابی قرار داد:

  1. مشکلات روانی، مشکلات روانی شایع ترین مشکلاتی است که خانواده های مهاجران با ان روبرو میشوند، برای پدر ومادری که یک عمر تلاش کرده اند وبا تحمل مشکلات فراوان پسران شانرا به سنین جوانی رسانده اند وقتی میبینند که پسران شان به محض ورود به استرالیا دیگر حاضر نیست که به افغانستان برگردد، اندوهگین میشوند زیرا برای پدران ومادران خیلی سخت است که بپذیرند پسران شان دیگر افغانی نیست بلکه شهروند یک کشور دیگر است وشاید دیگر هیچ وقت به افغانستان برنگردد. این مسئله به مرور زمان تبدیل به یک مشکل روحی برای خانواده ها میشود. اما گاهی که مهاجران هنگام سفربه استرالیا جانهایشانرا از دست میدهند، حتی باعث میشود که پدران ومادران شان در افغانستان از فرط مشکلات شدید روحی وروانی دیوانه شوند ویا هم سکته کنند. بسیار اتفاق افتاده است که پدران ویا مادران هنگامی که شنیده اند پسران شان هنگام سفر به استرالیا در اب غرق شده به یکباره گی دچار سکته مغزی شده ویاهم با مشکلات شدید روحی وروانی گرفتار شده اند.  مشکلات روحی وروانی برای خانواده پناهجویان یک امرشایع ومعمول هست.
  2. مشکلات اقتصادی: معمولا در افغانستان به دلیل عدم مسئوولیت پذیری حکومت ، یک نفر عادی مجبور است که تا توان کار کردن دارد، کار کند تا برای خانواده اش امرار معیشت نماید. اما به مرور زمان وقتی که این فرد دیگر توان کار کردن را از دست بدهد وبه دلیل کهولت سنی نتواند مخارج خانواده اش را تامین کند در ان صورت به فرد دیگری نیاز هست تا مخارج خانواده را تامین کند. این فرد به صورت عموم فرزند کلان خانواده است. اما پس از انکه سفر به استرالیا شایع شده وتعدادی از جوانان تن به سفر داده و به استرالیا کوچیده اند، مشکلی تازه دیگر نیزدامنگیر خانواده ها شده است. خانواده های که تنها پسرشان به استرالیا رفته ودیگر تمایل نداردکه به افغانستان برگردد، اکنون با چالش تازه روبرو میشوند. پدر خانواده وتنها نان اور که روز بروز پیرتر وزمینگیر ترمیشود ، توانایی جسمی وفیزیکی اش را از دست میدهد. این گونه که دیگر حتی قادر نیستند که کارهای سبکی را به اسانی انجام دهند. اکنون که انان به پسران شان نیاز دارند تا دست انان را بگیرد و برای انان لوازمات مورد نیاز را تهیه کنند، دیگر در دسترس نیست. این امر سبب میشود که پدران در سنین کهولت با مشکلات فروان روبرو شوند زیرا در افغانستان دیگر هیچ نهادی وجود ندارد که به افراد سالخورده و مسن که توانایی کار کردن را ندارد، کمکی بکند.
  3. چالشهای عاطفی: افغانستان از جمله کشورهای است که بنیاد خانواده در ان به شدت مستحکم است. تمامی اعضای خانواده در جامعه ی مانند افغانستان به دلایل متعدد به شدت بهم وابسته هستند. درین میان پدر و مادر بیش از همه به فرزندان شان وابسته هستند. در کشور مانند افغانستان پدر شدن برعلاوه اینکه مسوولیت های یک زوج را به اوجش میرساند، در درازمدت وباگذشت زمان انان را به شدت به فرزندان شان وابسته میسازد. پدر ومادر در کشور مانند افغانستان باید خیلی تلاش کند وحتی با خون دلش مایه بگذارد تا فرزندی را به بزرگی برساند وزمینه تحصیل واموزش را برای وی مهیا سازد. در بسا موارد پدران زیر بار قرض گم میشوند اما نمیگذارند که فرزندان را از مکتب محروم کنند. در مقابل اینهمه تلاش وزحمات شبانه روزی که دربسیاری موارد برای پدران ومادران طاقت فرساست انان از فرزندان شان نیز توقع بزرگی دارند. انان دستکم توقع دارند که فرزندان در هنگام پیری در کنار والدین شان باشند واز انان مواظبت وپرستاری کنند. پدر ومادر در دوران پیری بیش از هرچیز به محبت فرزندان شان نیاز دارند اما زمانی که پدر ومادر میبیند که فرزندان شان پس از انکه از ابهای استرالیا گذشت واقامت دایمی استرالیا را دریافت دیگر حاضر نیست که هیچگاهی به افغانستان برگردد، خلای بزرگ عاطفی را در ذهن خود احساس میکنند. احساس خلای عاطفی برای والدین انهم در هنگامی که به شدت پیر شده و به یک کمک کننده نیاز دارد، فوق العاده شکننده است. پدر ومادر در سنین پیری وقتی میبیند که هیچکس در کنارش نیست و پسرانی که با تحمل زحمات فروان بزرگ کرده بودند، در کنار شان نیست سخت مایوس شده ودرهم میشکنند.    

برعلاوه این موارد میتوان به موضوعاتی دیگری نیز اشاره کرد اما انچه که بیش از هرچیز دیگر خانواده را رنج میدهد همین مسائل هست. گذشته از ان هر جوانی که افغانستان را ترک میکنند ودیگر هرگز حاضر نیست به این کشور برگردد پیامدهای منفی اجتماعی را نیز با خود دارد. افغانستان در شرایط کنونی سخت به نیروی جوان کار ضرورت دارد اما وقتی نیروی کار افغانستان به صورت گروهی این کشور را ترک میکنند در واقع ضربه های مهلکی است که بر افغانستان فرود میاید. به نظر میرسد عدم مدیریت نیروی کار در افغانستان در اینده ها میتواند برای کشوری که بیش از هرزمان دیگر به باز سازی ضرورت دارد، ضربه جبران ناپذیر محسوب شود.

دیدگاه شما