صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۳۱ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

نشست وِلز و جنگِ رواني در غزنه

-

نشست وِلز و جنگِ رواني در غزنه

پنجشنبة هفته گذشته، بار ديگر مردم افغانستان به صورت عموم و مردم غزنه باستان به صورت خصوص، پريشان خاطر، ماتم زده و سوگوار شدند. مسوولين مى گويند که در حملۀ غزنى ١٩ مهاجم، ١٢ سرباز و دو فرد ملکى کشته و  علاوه بر آن ١٨ سرباز و ١٣٦ فرد ملکى جراحت برداشته است.

از سوى ديگر، طالبان مسلح ادعا دارند که ده ها سرباز دولتى را در اين حملۀ گروهى کشته و مجروح نموده اند.

 در ميان اين همه، مي شود گفت كه حادثه حادثة دل خراش بود و حتي ديدن تصوير هم قلب سنگي مي خواهد.             

به هر صورت، در اين روزها در كنار غم و اندوه ناشي از حادثة تجاوز جنسي پغمان، حادثة دردناك و اندوهگين غزني نيز اضافه شده است. مردم نگران، هراس ناك و شكايت كننده از مجازات نكردن كسانی كه بي گناهان را فوج فوج به قول خود شان وارد جنت مي كنند. در اين جا لازم است نكتة مطرح شود. مردم در مورد حادثة پغمان، خوب درخشيدند. از بي و باسواد تا سياسي و غير سياسي همه و همه يك صدا خواستار به دار آويختن جنايت كاران شدند و اميد مي رود كه نهادهاي قضايي به نداي مردم لبيك گفته و دشمنان ناموس و عزت خانواده ها را به پاي چوبة دار نشان شان دهد. اما اگر چنين نكند، حقيقتا ثابت مي گردد كه نهادهاي عدلي و قضايي نيز اسير گرايش هاي سياسي و يا فساد مالي است.

اي كاش، جديت كه در مورد حادثة پغمان به وجود آمده بود و همه يك صدا، حتي زندانيان پل چرخي؛ اعدام تجاوزگران مي گفتند، در مورد رهايي انتحار كنندگان نيز چنين جديت به وجود آيد. مردم در همه جا از نهادهاي عدلي و در نهايت از رييس جمهور بخواهند كه انتحار كننده دشمن مردم است و نبايد بر آن ها رحم كرد. ترحم كردن بر آنان به معناي كشتن انسان هاي بي گناه است. چون آن ها پس از رهايي باز هم براي جنگ و انتحار آماده مي شوند. ولي افسوس كه جديت به چنين پيمانة در اين حوزه ديده نمي شود.         

حمله هاي طالبان و هدف گيري مشروعيت سياسي نظام

 حادثة غزنه در ذيل حادثه هاي ديگر رخ مي دهد و مردم را به خاك و خون مي كشد. پرسش اين است كه چرا طالبان دست به حمله هاي انتحاري مي زنند كه مي دانند قرباني مردم بي گناه ملكي است؟ با اين كه نهادهاي دولتي را هدف گيري مي كنند، اما خود مي دانند كه در نهايت مردم ملكي كشته و زخمي مي شوند، پس به چه هدف و منظورِ دست به انجام چنين حركت هاي مرگ بار مي زنند؟

بدون ترديد، گروه هاي تروريستي به صورت عموم در همه جا و گروه طالبان به صورت خصوص، با انجام حمله هاي انتحاري مرگ بار كه بيشترين قرباني را از مردم بي گناه ملكي مي گيرد، مشروعيت سياسي و مقبوليت اجتماعي نظام را هدف گيري مي كنند. آن ها در صدد خلق اين باور هستند كه نظام توانايي تامين امنيت و حراست از جان شهروندان را ندارد. در اين صورت نظام با فقدان مشروعيت سياسي مواجه شده و پايه هاي اش لرزان مي گردد.

اين امر در وضعيت كنوني به خوبي جا مي افتد. در حال كه بازيگران سياسي به نتيجة نرسيده و خود با دستان شان نظام را تا لبة پرتگاه سقوط هدايت نموده اند و مردم به صورت عموم از همه چيز و همه كس نا اميد شده اند، بهترين فرصت براي چراغ سبز نشان دادن طالبان است. آن ها مي خواهند به مردم تفهيم كنند كه نظام كنوني توانايي تامين امنيت و دفاع از جان شما را ندارد و اگر به ما پناه برده و حكومت را بپذيريد، نا امني به صورت عموم رفع شده و ترس و هراس از اين ناحيه نداشته و نادرست خواهد بود.

هم زماني نشست ولز و حمله در غزنه

از سوي ديگر، حملة مرگ بار در غزنه، با نشست مهم ناتو در مورد افغانستان در ولز بريتانيا همراه بود. درست زمانی كه كشورهاي عضو ناتو از پيشرفت هاي نظامي در افغانستان سخن زده و بسته هاي حمايتي شان را براي ارتش ملي اعلام مي كردند، حملة مرگ بار غزنه به وقوع پيوست.

به نظر مي رسد كه اين هم زماني دو پيام را مي رساند و يا حاوي دو نكته است:

  • اول: افكار عمومي تمامي كشورهاي جهان و افغانستان به سمت نشست ناتو در ولز جهت يافته بود. همه خبرهاي مربوط به آن را دنبال مي كردند. اين بحث براي افغانستان اهميت دوگانه داشته و از مدت ها پيش، خبرهاي اش دنبال مي گرديد. نخست اين كه اين نشست در مورد افغانستان برگزار شده و كشور در محراق توجه كشورهاي عضو ناتو بود و دوم اين كه اين پرسش مطرح بود كه كي به نمايندگي از افغانستان در اين نشست مهم شركت خواهد كرد؟
    بنابر اين، اين نشست پوشش رسانه اي خوبي يافت. در اين صورت اهميت اش بيشتر مي گرديد. گروه طالبان حادثة ناگوار غزنه را خلق كردند، تا پوشش رسانه اي نشست ناتو را كم رنگ كنند. به گونه اي كه پس از خلق حادثة غزنه، بخش عمدة از توجهات به اين سمت معطوف شد. پس طالبان از اهميت رسانه اي نشست ولز كاستند.
  • دوم: در گام دوم طالبان خواستند به كشورهاي عضو ناتو پيامك بزنند كه ما هستيم، محو نشده ايم و همچنان پر قدرت و قادر به انجام حمله هاي مرگ بار در همه جا خواهيم بود. ارسال اين پيامك مي تواند معادلات سياسي را تغيير داده و اگر مذاكرة صورت گيرد، طالبان از موضع قوي تر صحبت خواهند كرد. البته عكس اش را هم مي توان حدس زد. يعني انجام اين حمله و حمله هاي هم مانند، مي تواند اين باور را در اذهان تصميم گيرندگان سازمان ناتو خلق كند كه هنوز موقع خروج و ترك ميدان جنگ نيست. ميدان جنگ را نبايد نيمه تمام گذاشت. هنوز دشمن نفس كشيده و خون مي ريزاند. پس بايد بود، رزميد و مهار كرد.

در حالی كه سران كشورهاي عضو ناتو و نمايندة افغانستان در ولز بريتانيا گردهم آمده و در مورد نقش ناتو در آيندة نظامي و امنيتي سخن مي زدند، گروه طالبان با انجام حملة مرگ بار در غزنه جنگ رواني را راه اندازي كردند. اين جنگ رواني به مردم پيام مي دهد كه دولت كنوني توانايي تامين امنيت شما را نداشته و قادر به حراست از شما نيست و بايد بدنبال بديل باشيد. و از سوي ديگر، كشورهاي عضو ناتو را پيام دادند كه ما هستيم، نابود نشده ايم، قادر به بزرگترين حمله هاي انتحاري در مناطق مهم هستيم و ما مهار ناپذيريم.

دیدگاه شما