صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

فرضیة ارتباط توقف عملیات های شبانه و دامن گستراندن نا امنی

-

فرضیة ارتباط توقف عملیات های شبانه و دامن گستراندن نا امنی

عملیات«شبانه» از عملیات های نظامی است که ارتش ایالات متحده امریکا، آن را طرح و در جنگ افغانستان موفق به آزمودن آن، گردید. قبل از آن در حد تئوری مطرح بوده و ارتش این کشور فرصت آزمایش آن را نیافته بود.

از این رهگذر، با حضور نظامی امریکا در افغانستان و قرار گرفتن در راس ائتلاف بین المللی مبارزه با تروریزم، یکی از تاکتیک های عملیاتی که از سوی نظامیان این کشور اِعمال گردید، عملیات شبانه بود. عملیات شبانه ناظر بر شناسایی استخباراتی مهره های دشمن در طول روز و اجرای عملیات توقیفی و یا مهارگرایانه در طول شب است.

اما پس از گذر، حدود هفت یا هشت سال، اعتراض های عمومی بر علیه این عملیات از مناطق نا امن کشور بلند شد. موسفیدان محلی با طرح اتهام بازداشت، قتل افراد عادی به ظن طالب بودن، کشته شدن کودکان خردسال و زنان و حتی تجاوز جنسی بر خانم ها، مخالفت شدید شان را با انجام این عملیات اعلام کرده و با دیدارهای پی هم که با مقام ریاست جمهوری داشتند، موفق به نفوذ در ذهن و ضمیر جناب رییس جمهور شدند. نتیجه؛ بلند شدن صدای اعتراض و کوبیدن بر طبل مخالفت بر علیه عملیات های شبانه از تریبون ریاست جمهوری. این بحث، تنش های سیاسی جدی بین دولت های کابل و واشنگتن را موجب گردید، اما سر انجام نظامیان امریکایی کوتاه آمده و عملیات شبانه از سوی نیروهای خارجی پایان یافت.

از سوی دیگر، دیده می شود که نا امنی ها نیز به تدریج افزایش یافته است. نفود تروریستان در بخش های مختلف کشور افزایش یافته و اکنون آنها قادر به نبردهای رو دررو با نیروهای نظامی کشور هستند. حمله های انتحاری کلان و پرتلفاتی را در همه جای کشور ـ از کابل گرفته تا قندهار ـ انجام می دهند و نبردهای کلان را راه اندازی می کنند که حتی امنیت چندین ولسوالی یک ولایت را تهدید کرده و در معرض سقوط قرار می دهند.

گرچند نهادهای رسمی نظامی و امنیتی دولتی، وضعیت امنیتی را چندان هم وخیم توصیف نمی کنند، اما مسدود ماندن مراکز رای دهی در انتخابات و گزارش های سالانة که از سوی وزارت معارف مبنی بر مسدود ماندن مکتب ها دیده می شود، حکایت گر این است که در جای جایِ کشور طالبان تسلط بلامنازع داشته و حرف نخست و آخر را می زنند به گونه ای که دولت را یارای دخالت و حضور در آن جا نیست.

اما در این روزها حمله های مسلحانه و حمله های انتحاری دشمن به گونه ای جدی افزایش داشته است. حملة مسلحانة را که در ولسوالی های هلمند کرده و تا سرحد تصرف ولسوالی پیش رفتند، حملة مسلحانة را که در ولسوالی چهار سدة غور کرده و یک بار تصرف کردند، حملة مرگ باری که در بازار ولسوالی ارگون پکتیکا رخ داد و حمله های کوچک را که بالای میدان هوایی کابل راه اندازی می کنند، نشان دهندة این است که تروریستان از آزادی عمل بیشتری برخوردار شده و راحت تر به هدف های شان دست می یابند.

حالا بحث که از سوی برخی از تحلیلگران مطرح می گردد، این است که افزایش نفوذ و در نهایت سطح عملیات ها و تهدیدهای تروریستان با توقف عملیات های شبانة نیروهای خارجی ارتباط تنگاتنگ دارد. یعنی از آن هنگامة که نیروهای نظامی خارجی از عملیات های شبانه به منظور توقیف و یا نابودی مهره های دشمن دست کشیده اند و یا دست شان کشیده شد، دامنه و سطح عملیات ها و تهدیدهای دشمن رو به فزونی گذاشته است.

پس، پرسش که مطرح می گردد این خواهد بود که: آیا افزایش حمله ها و تهدیدهای امنیتی با توقف عملیات های شبانة نیروهای خارجی ارتباط دارد؟
به نظر می رسد که توقف عملیات های شبانه توسط نیروهای نظامی خارجی یکی از علل عمده و بنیادین افزایش نا امنی ها خواهد بود. نمی توان نا امنی های اخیر را تنها معلول توقف این عملیات ها تلقی کرد، بلکه یک سری عوامل دیگری نیز بدون تردید نقش دارند، اما جایگاه توقف عملیات های شبانه توسط نظامیان خارجی برجسته و برازنده می نماید.

واقع بینانه باید گفت که طالبان با استفاده از عقاید دینی و بی سوادی مردم عامی کشور، نیروهای خارجی را اشغالگر و دولت کابل را همدست کفار می خوانند. در این صورت، اگر حمایت های عملیاتی مردم را نمی توانند با خود همسو نمایند، حمایت های مخفی آنان را با خود دارند. یکی از موارد بسیار مهم حمایت های مردمی، پناه دادن به مهره های مهم طالبانی است. مهره های مهم طالبان، برای این که عملیات های تخریبی را سازمان دهی کنند و یا از خطر گرفتاری خود را نجات دهند، در خانه های مردم محل پناه گزین می شوند.

از این نظر، عملیات های شبانه بسیار مهم و مؤثر بود. نیروهای نظامی خارجی با توجه به توانمندی های استخباراتی که داشتند، محل های مهره ها و یا شروع عملیات های طالبان را شناسایی و کشف کرده و بعد در تاریکی شب اقدام می کردند.

گفته می شود که این عملیات ها بسیار پرستاورد بوده است. بدون تلفات انسانی مهره های دشمن به آسانی به چنگ می افتاد و از حملات تخریبی کلان و کوچک پیشگیری می گردید.
گرچند نمی توان تلفات ملکی را در عملیات های شبانه رد کرد. هر جنگ و اقدام خشونت بار ضایعات جانبی خود را دارد، اما به آن پیمانة که بازتاب داده شده و هیاهو برپا گردید، می توان گفت که نبود. مردم مدعی بودند که کسان را که نیروهای خارجی بازداشت کرده و با خود می برند و یا همان جا می کشند، همه مردمان ملکی و بی گناه هستند؟ اما باید پرسید، آیا به راستی همة افراد را که نیروهای خارجی با خود می بردند و یا در همان جا کشته می شد، ملکی بوده اند؟ افراد ملکی و بی گناه را چرا ببرند؟ از توقیف افراد ملکی چه سودی خواهند برد؟ از سوی دیگر، افراد ملکی اگر در برابر نیروهای جست و جو گر مقاومت نکرده و با آنان وارد جنگ نشود، چرا کشته شود؟ رویة معمول این است که مردم ملکی با نیروهای امنیتی که در صدد تامین امنیت است ـ حالا چه خارجی و چه داخلی ـ همکاری می کنند، پس، آیا نظامیان خارجی همکاران شان را می کشند؟

بنابر این، به نظر می رسد که گروه طالبان در ذهنیت سازی عمومی مبنی بر این که عملیات های شبانه باید متوقف شود، نقش برازنده داشته اند. چه تضمین وجود دارد که همان موی سفیدان شاکی به ارگ، فرستادگان طالبان نبوده باشند تا ذهنیت رییس جمهور را در برابر این عملیات تغییر بدهند.

به هر صورت از توقف عملیات های شبانه بیشترین استفاده را طالبان کردند. اکنون مهره های آنان با خیال راحت برنامه ریزی های شان را کرده و در نتیجه مردم را به کام مرگ می کشند.
از این رهگذر، دولت جدید با عقلانیت، واقع بینی و دور اندیشی در این مورد تفکر عمیق کرده و اگر نمی توان خارجی ها را دوباره به این ماموریت گسیل داشت، دست کم خلأ موجود باید پر گردد.

دیدگاه شما