صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

جمعه ۱۰ حمل ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

جانشینِ عقلانیت، نظام در لبة پرتگاه

-

جانشینِ عقلانیت، نظام در لبة پرتگاه

انتخابات ریاست جمهوری بحرانی بود، اما بحرانی تر شده است. ادعای تقلب گسترده از سوی یکی از نامزدان مطرح گردیده و از سویِ نامزد دیگر، به گونة رد می شود. یکی، از قطع رابطه با کمسیون برگزاری انتخابات سخن زده و پس از نشر نوارهای صوتی مبنی بر تقلب در فرایند، مشروعیت نهادهای انتخاباتی را به پرسش می گیرد و دیگری، نهادهای انتخاباتی را مراجع حقوقی و اصلی امور دانسته و از ضرورت پذیرش کار آن ها سخن می زند.

تیم اصلاحات و همگرایی با طرح تقلب گسترده از سویِ کمسیون به ویژه رییس پیشین دبیرخانة کمسیون انتخابات، از روند خارج شده و جهت برگشت و پذیرش نتیجه، خواستار تفتیش آرا است. گرچند در آغاز، تعلل های از سوی کمسیون مطرح گردید، اما سر انجام توافق که بین دو تیم انتخاباتی صورت گرفته است، تفتیش آرایِ هفت هزار محل رای دهی است.

توقع تیم اصلاحات و همگرایی این بوده است که تا زمان مشخص شدن نتیجة تفتیش هفت هزار محل رای دهی، اعلام نتیجه به تاخیر افتد، اما کمسیون انتخابات با تمام اماها و اگرها، روز دوشنبه هفتة جاری نتیجة ابتدایی را اعلام کرد. در این نتیجه، دکتر اشرف غنی احمدزی با کسب 56% آرا در صدر قرار داشته و برنده و دکتر عبدالله با کسب 43% آرا بازنده است.

   به نظر می رسد که چگونگی برگزاری انتخابات و اعلام نتیجه، اکنون رخت بربسته و در میان همة نگرانی ها و اماها و اگرها اعلام شد. اکنون پی آمدهای اعلام نتیجه، نگرانی های جدی را خلق کرده است. تیم تحول و تداوم برندة میدان رقابت اعلام گردیده و پاسخ هرگونه پرسش را به کمسیون انتخابات ارجاع می دهد، اما تیم اصلاحات و همگرایی با طرح جانب داری کمسیون نتیجه را نپذیرفته و مسوولیت هر نوع پی آمد زیانبار را به عهدة کمسیون و مقام ریاست جمهوری می گذارد.

   پی آمدهای نگران کنندة که همه را به تشویش وا داشته است، حرف و حدیث های است که مطرح می گردد. گرچند در مورد صحت و سقم گپ و گفت ها هنوز باید شک کرد، ولی ممکن است حقیقت داشته باشد.

ای کاش و صد ای کاش، که چنین بحث، شایعة سیاسی بوده و حقیقت نداشته باشد. اما اگر حقیقت داشته و در صورت نارسیدگی به خواسته های این تیم، تصمیم به اعلام دولت موازی را داشته باشد، آن گاه باید فاتحة نظام کنونی را خواند و به درود گفت. به نظر می رسد، بحران انتخاباتی اکنون جنبة قومی به خود گرفته و علی رغم شعارهای ملی که داده می شود، انگار قومیت ها در برابر هم صف آرایی کرده اند. از این رهگذر، شرایط و وضعیت سیاسی به مراتب نازک و شکننده شده است. زیرا هر بار که تنش ها و چالش ها رنگ و بوی قومی را به خود گیرد، زنگ خطر بی ثباتی به صدا در می آید. در این صورت اگر تصمیم تیم اصلاحات و همگرایی حقیقت داشته باشد، افغانستان در معرض تهدید تجزیه و فروپاشی نظام سیاسی قرار دارد.

از این رهگذر، ارتش و پولیس از هم می پاشد، ارگان های ملکی دولتی دو پارچه می شود و جریان های سیاسی که عمدتا از گروه های قومی نمایندگی می کنند، به عوض رویارویی های سیاسی مسالمت آمیز رویارویی های نظامی و خشونت بار خواهند داشت.

   با این وصف، با تاسف باید گفت که لجاجت سیاسی جای عقلانیت سیاسی را تصاحب کرده است. این نگارش جانب دار هیچ یکی از تیم های سیاسی و حکومت نیست، بلکه نگران بقا و موجودیت نظام و سرنوشت مردم است. پس، توصیه و توقع این است که حکومت، تیم های سیاسی و تمامی جریان ها و چهره های تاثیرگذار سیاسی، با عقلانیت و خردمندی سیاسی با بحران انتخابات و پی آمدهای آن برخورد کنند.

  اکنون تنش های پدید آمده، بوی تجزیه را می دهد. بوی خون انسان های بی گناه را می دهد که بی هدف قربانی بازی های سیاسی فردی و گروهی می شوند. بوی برگشت دهة هفتاد را می دهد که به پیمانة دوران سیاه و تاریک بود که حتی شهروندان مهاجر خارجی نیز نمی خواهند چنین وضعیت به کشور برگردد و یا حتی خبرش را بشنوند.

  به نظر می رسد که از وضعیت بحرانی و تنش آلود و در نهایت امر عرض اندام دولت های موازی در برابر هم، بیش از همه طالبان به عنوان دشمنان در کمین نشستة نظام و در نهایت امر، استخبارات های خارجی که از وضعیت نسبتا امن کنونی در تشویش بودند نفع خواهند برد. از این رهگذر، وضعیت بحرانی و مواجه شدن نظام سیاسی به لبة پرتگاه سقوط، نه به نفع حلقه ها و بازیگران سیاسی که در تیم اصلاحات و همگرایی جمع شده اند،است و نه به نفع تیم تحول و تداوم و نه به نفع حلقة ارگ به رهبری رییس جمهور کرزی است.

بنابر این، بر بازیگران سیاسی و تیم های سیاسی است که همه، لجاجت های سیاسی را کنار گذاشته و با عقلانیت و خردمندی سیاسی تصمیم اتخاذ کرده و گام بردارند. این گروه ها در دهة هفتاد هم به صورت گسترده بین هم درگیر شده و منازعات کلان را خلق کرده بوند ولی در کنفرانس بن اول با عقلانیت و خردمندی سیاسی همدیگر را پذیرفته و بنیاد نظام سیاسی را ریختند که امروزه علی رغم برخی چالش ها به نفع همه به ویژه مردم افغانستان تمام شده است. هزاران فرزند دختر و پسر به مکتب رفته و به دانشگاه ها راه یافتند و سپس در ادارات دولتی مشغول کار هستند. برخی های شان به خارج از کشور رفته و به زودی با مدارج بالای علمی بر می گردند. دستاوردهای خوبی در عرصة صحت و بهداشت به دست آمده است. و  در زمینة دولت سازی و بازسازی گام های ارزشمند برداشته شده است. افغانستان امروزی دارای ارتش نسبتا قدرتمندی است که می تواند به تنهایی حمله های ده ها هزار نفری دشمن را دفع کرده و از کشور دفاع نماید و در زمینة بازسازی گام های استواری برداشته شده که تمام کشور به ویژه کلان شهرها در مقایسه با ده سال قبل، قابل شناختن نیست.

پس بهتر و منطقی خواهد بود که همگی لجاجت سیاسی را کنار گذاشته و با مطمح نظر قرار دادن آینده و دورنمای کشور با عقلانیت و خردمندی سیاسی دور هم جمع شده و با توافق سیاسی چالش های نظام بر انداز را برچینند.

    در این راستا مسوولیت سیاسی نهادهای مهم بین المللی چون ملل متحد و دیپلمات های خارجی است که تلاش های آشتی جویانة شان را به صورت جدی تر دنبال کرده و از پیش رفت و عمیق تر شدن بحران جلوگیری نمایند. ایالات متحده امریکا به عنوان مهمترین بازیگر سیاسی خارجی در سیاست افغانستان، اگر اراده می کند می تواند نقش مهم را داشته باشد.

دیدگاه شما