صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

پنجشنبه ۲۰ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

چرا بن بست انتخابات به دست افغان ها حل نشد؟

-

چرا بن بست انتخابات به دست افغان ها حل نشد؟

در روز های اخیر دو رویداد قابل تامل اتفاق افتاد. یکی آمدن جان مکین، سناتور برجسته جمهوری خواهان ایالات متحده آمریکا و دیگری صحبت های سه مقام بلند پایه نهاد های امنیتی افغانستان در مجلس نمایندگان.سفر جان مکین مربوط به مسئله انتخابات می شود. جان مکین به منظور حل بن بست انتخاباتی با دو کاندید ریاست جمهوری دیدار و گفتگو نموده است. رویداد دوم در مورد رویداد های امنیتی و ظرفیت نیرو های امنیتی افغانستان می باشد. سفر جان مکین به منظور حل بن بست سیاسی بیانگر آن است که ما به عقلانیت سیاسی دست نیافته ایم که بتوانیم مشکلات و چالش ها و بن بست های فراروی خود را حل نمایم.ما همچنان نیازمند راهنمایی ها و کمک های کشور های دیگر به منظور حل بن بست ها و بحران ها می باشیم.صحبت های نهاد های امنیتی و به خصوص وزارت امور داخله بیانگر آن است که ظرفیت نهاد های امنیتی به آن پیمانه نرسیده است که بتواند امنیت افغانستان را تامین نماید. او صراحتا بیان داشت که نیرو های امنیتی افغانستان آمادگی گرفتن مسئولیت های امنیتی را نداشت و باید قرار داد امنیتی میان افغانستان و ایالات متحده آمریکا امضا می شد.این نوشتار سعی بر آن دارد تا مسئله عقلانیت سیاسی و ظرفیت نهاد های امنیتی را به بررسی بگیرد. عقلانیت سیاسی و ظرفیت نهاد های امنیتی اگر چه دو مسئله متفاوت می باشد. اما، هر دو مسئله نشان می دهد که ما در بعد سیاسی و نظامی تا هنوز وابسته ایم و نیازمند کمک های جامعه جهانی.

به لحاظ تاریخی افغانستان از هر جهت وابسته به بیرون بوده است. احمد شاه ابدالی نیازهای حکومت خود را با لشکرکشی ها به هند تامین می کرد. بعد از احمد شاه ابدالی پسران او اگر چه تلاش می ورزید که راه پدر را ادامه دهد اما ضعف حکومت و چند دستگی پسران باعث شد که لشکرکشی و چپاول خارجی تبدیل به چپاول داخلی شود. تا مدت های زیادی حکام افغانستان مصارف و مخارج حکومت را از راه چپاول و غارت گری تامین می کرد. اشغال افغانستان توسط انگلیسی اولین سنگ بنای وابستگی اقتصادی، سیاسی، نظامی و ... به کشور های دیگر شد. حکومت کابل سالانه مبالغ هنگفت از کشور انگلیس دریافت می کرد. بعدا شوروی جایگزین انگلیسی ها شد. دوران کمونیست ها دوران وابستگی ما به شوروی بود. با شکست شوروی در افغانستان و خروج سربازان شوروی از افغانستان ما گرفتار جنگ های داخلی و خانمانسوز شدیم.گروه های مجاهدین به آن عقلانیت سیاسی دست نیافته بود که با گفتگو و مذاکره با همدیگر مشکلات و چالش های خود را حل نماید. به همین خاطر، این گروه ها با همدیگر وارد جنگ و منازعه خونین شدند.

بعد از گروه های مجاهدین گروه طالبان روی کار آمد. با روی کار آمدن گروه طالبان، اقتصاد چپاول و غارت یک بار دیگر روی کار آمد. غارت و چپاول حکومت طالبان اما، تفاوت اساسی با گذشته داشت.حکومت طالبان بیشتر به حکومت پسران احمدشاه ابدالی شباهت داشت.به لحاظ سیاسی، گروه طالبان نیز به عقلانیت سیاسی نرسیده بودند که بتواند تمام گروه های اجتماعی را سهیم قدرت نماید و عمر حکومت خود را طولانی سازد.ناعقلانیت سیاسی منجر به آن شد که این گروه با تروریست دست به یکی نماید و حملات تروریستی انجام دهد. سقوط امارت اسلامی طالبان را می توان ریشه در ناعقلانیت سیاسی این گروه دانست.

بعد از طالبان حکومت جدید ایجاد شد. این حکومت از هر لحاظ وابسته به کشور های دیگر بود. در سال های اخیر تلاش های به منظور افغانی سازی روند در بخش های مختلف آغاز شد. برگزاری انتخابات یکی از همین روند ها بود.انتخابات بدون همکاری(تخنیکی) جامعه جهانی برگزار شد. اما مدیریت آن به شدت دچار مشکل شد.بنا به ادعای تیم اصلاحات و همگرایی تقلب به شکل گسترده صورت گرفت. انتخابات به بن بست مواجه شد. این بن بست دوام کرد اما افغان ها قادر به حل این بن بست نشد.ادامه بن بست منجر به آن شد که کشور های دیگر از جمله ایالات متحده آمریکا وارد عمل شود و بن بست انتخاباتی را حل نماید.حل نشدن بن بست انتخاباتی توسط نخبگان و نهاد های سیاسی بیانگر آن است که عقلانیت سیاسی ما به آن پیمانه نرسیده است که بتوانیم راه حل ها و مشکلات خود را حل نمایم. عقلانیت سیاسی به معنی حل بحران ها، اختلافات، منازعه ها و کشمکش های موجود در جامعه به شکل مسالمت آمیز است. به گونه ای که این بحران ها خلل در روند زندگی روزمره ایجاد نکند. ما توانایی این مسئله را نداریم.

در بخش نظامی و مسائل امنیتی نیز، ما وابسته به کشور های دیگر می باشیم. نیرو های ما قادر به تامین امنیت افغانستان نمی باشد. صحبت های وزیر امور داخله بیانگر همین مسئله است.این مسئله بیانگر چیست؟ این مسئله می رساند که ما نیازمند کمک ها و همکاری های نظامی کشور های غرب و به خصوص ایالات متحده آمریکا می باشیم.برای این مهم، قرار داد امنیتی باید امضا گردد. در صورت نهاد های امنیتی ما ظرفیت تامین امنیت افغانستان را نداشته باشد و نخبگان و نهاد های سیاسی ما به عقلانیت سیاسی دست نیافته باشد که بتواند اختلافات و بحران ها را مدیریت نماید، دیگر راهی جز امضا پیمان امنیتی باقی نمی ماند.

مخالفت با همکاری جامعه جهانی راه حل نیست. راه حل در این است که ما توجه به توانایی ها و منابع داخلی نمایم و بتوانیم نیرو ها خود را بسیج و انسجام بخشیم. به عنوان مثال؛ نخبگان سیاسی و فکری ما جز توانایی های ماست. برای حل بحران باید انسجام و همکاری میان این دو گروه وجود داشته باشد. نخبگان فکری باید به صورت تئوریک و با توجه به واقعیت ها، راه حل های تئوریک را ارائه نماید و نخبگان سیاسی آن را اجرا نماید. مخالفت صرف با همکاری جامعه جهانی و عدم توجه به توانایی های خود نه تنها راه حل نیست بلکه بن بست است.

همسوی با کشور های غرب و استفاده از توانایی ها و کمک های آن ها به منظور شناسایی توانایی های خودی و انسجام بخشیدن به منابع در شرایط کنونی بهترین راه حل ممکن است.در نظر داشته باشیم که این مسئله باید کوتاه مدت باشد. در دراز مدت، ما باید خود توانایی و ظرفیت حکومت کردن و حل بحران ها را پیدا کنیم.

بنابراین امضا پیمان امنیتی یک ضرورت جدی زمانه ماست. پیمان امینتی یک راه حل است.راه حل که ما را قادر می سازد بر بحران ها و چالش های مختلف غلبه پیدا کنیم. زیرا، رفع تهدید ها علیه نظام سیاسی به ما این فرصت را فراهم می کند که به یک انسجام درونی دست یابیم و بتوانیم با استفاده از توانایی ها و منابع خود روی پا بیایستیم. ما در حال حاضر، نه به عقلانیت سیاسی دست یافته ایم که بتوانیم جامعه خود را مدیریت نمایم و نه نهاد های امنیتی ما به آن ظرفیت دست یافته است که امنیت کشور را تامین کند.

دیدگاه شما