صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۸ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

سكوت سياسي امريكا در برابر بحران سياسي افغانستان

-

سكوت سياسي امريكا در برابر بحران سياسي افغانستان

انتخابات رياست جمهوري افغانستان بحران ساز گرديده است. مبارزات انتخاباتي نامزدان، در دور دوم، آرايش قومي گونه به خود گرفت و نگراني هاي اجتماعي را آفريد، اما چگونگي برگزاري دور دوم انتخابات و پذيرش نتيجه، رنگ و بوي قومي تر به خود گرفته و نگراني هاي بيشتر و جدي تري را آفريده است. تيم اصلاحات و همگرايي از قطع روابط با كمسيون انتخابات سخن زد، اما با كنار رفتن امرخيل، اندكي خنده بر لبان اين تيم ديده شد و تصور مي شد كه وضعيت به حالت عادي اش برگردد. در اين راستا كمسيون انتخابات خواستار برگشت ناظرين تيم اصلاحات و همگرايي شد و گزارش از نشست مثبت بين اين تيم و كمسيون البته با ميانجيگري سازمان ملل متحد نشر شد.

   ولي به يك بارگي ورق برگشت و اميدها به نا اميدي هاي جدي تر تبديل شد. ستاد اصلاحات و همگرايي مدعي رد همة خواست هاي اش از سوي كمسيون شد و خود نيز از رد همة فيصله ها و تصميم هاي اين نهاد، سخن زد.

     از سوي ديگر، تيم تحول و تداوم، خاموشي اختيار كرده و اگر گه گاهي سخن مي زند، حكايت گر رضايت از وضعيت موجود فرايند و دفاع از چگونگي كار كمسيون است.

      بنابر اين، يكي بر غير مشروع بودن انتخابات پاي مي فشارد و ديگري، بر مشروع بودن آن. يكي كمسيون را به جانب داري متهم مي كند و ديگري سوء استفاده از احساسات مردم عادي جامعه. با اين وصف، محور مشترك بين دو تيم ديده نمي شود. يكي سفيد سفيد و ديگري سياه سياه مي بيند. اين گونه ديدن و داوري كردن، فرصت هرگونه گفت و گو و مذاكره سياسي را ناممكن مي كند.

    رويارويي هاي سياسي دو تيم و يا بن بست سياسي پديد آمده نگراني جدي را بين مردمان عادي جامعه زده است. آنان كه اصلا براي شان مهم نيست كه كي بر كرسي قدرت جلوس مي كند، بلكه سرك، مكتب، شفاخانه، برق و حتي مهمتر از همه فضاي امن كنوني و بسترهاي يابيدن لقمة ناني براي زن و فرزندان مهم است. به نظر مي رسد كه اين نگراني ها از دو بحث ناشي مي شود.

  • نيروهاي سياسي در حال حاضر بين هم رويارويي سياسي دارند كه در دهة هفتاد، رويارويي نظامي داشتند. رويارويي نظامي آن ها تداعي گر جنگ، خون، آوارگي و فضاي غير قابل تحمل است. پس، هنگام كه مردم شاهد به توافق نرسيدن نيروهاي درگير ديروزين هستند، نگران بروز و رقم خوردن شرايطي آن روز هستند. مبادا بازهم فضاي درگيري ها و يارگيري هاي نظامي خشن، برگردد و بيشتر از همه مردمان عادي را به قربان گاه فرستد.
  • رنگ و بوي قومي رقابت ها. گرچند هر دو تيم در تركيب و ساختار خود مهره هاي از همة گروه هاي قومي به ويژه گروه هاي قومي مطرح را دارد، اما رنگ قومي مي چربد و بيشتر از آن كه نماد ملي باشد نماد قومي است. بلوك بندي سياسي بر اساس مرزبندي هاي قومي در دور دوم به خوبي محسوس بود؛ بازيگران سياسي و راي دهندگان عادي جامعه، اين بحث را مورد توجه قرار داده و با توجه به آن رفتار سياسي شان را رقم زدند. از اين رهگذر، نگراني هاي شهروندان اين است كه رقابت ها و يا به عبارت ديگر، رويارويي هاي قوم مدارانه، از عرصة نازك و شكنندة سياست به عرصة خشونت، خصومت و درگيري هاي فيزيكي مبدل نشود.

به اين پرسش كه چگونه مي توان، به اين بحران نقطة پايان گذاشت و راه را براي رسيدن به وضعيت عادي سياسي هموار كرد؟ پاسخ متعدد داده مي شود. اما همة پاسخ ها حول دو محور مي چرخد. برخي پاسخ ها ناظر بر يابيدن راه حل حقوقي به بحران است. در اين صورت، بايستي آراي تقلبي شناسايي و از دور خارج گردد. زمان كه آراي تقلبي شناسايي و خارج گردد، با شمارش آراي حقيقي مي توان برندة ميدان را برگزيد. ولي، اين كه افغانستان و حتي نهادهاي بين المللي توانايي شناسايي آراي غير حقيقي را دارند يا خير، خود محل بحث است. و اما برخي پاسخ ها ناظر بر راه حل سياسي است. در اين صورت، جريان هاي سياسي به ويژه دو نامزد، بين هم نشسته و از رهگذر بده بستان و تقسيم قدرت، به بحران پايان دهند.

به نظر مي رسد كه در شرايط كنوني، راه حل سياسي عملي تر به نظر مي رسد. نهادهاي بين المللي مانند سازمان ملل متحد، رييس جمهور كرزي و معاونان اش و اخيرا فرستادة سياسي آلمان در امور افغانستان نيز، بر اين راه حل انگشت مي نهند.

گرچند يابيدن و حل بحران از رهگذر بده بستان هاي سياسي، بايدهاي قانوني و دموكراسي را دور مي زند، اما در شرايط حساس و نازك كنوني ثبات سياسي مهمتر مي نمايد. از اين نظر، تلاش هاي سازمان ملل متحد، كشور آلمان و ديگر مهره هاي تاثيرگذار در سياست كشور، قابل قدر است، اما به نظر مي آيد كه جاي يك بازيگر مهم سياسي خالي است. امريكا سردمدار كشورهاي غربي كمك كننده و ائتلاف بين المللي مبارزه با تروريزم در افغانستان، همان گونه كه بيشتر از همه هزينه هاي مالي و انساني را كرده است، داراي نقش بيشتر سياسي نيز خواهد بود.

     در مواضع و سياست هاي اعلاني هر كشور و امريكا بي طرفي و يا به عبارت درستر، گوشه نشيني سياسي در امور داخلي افغانستان ديده مي شود، اما در پشت پردة نهان سياست مشخص و واضح است كه نقش موثر خود را خواهد داشت. امريكا اگر خود اراده كند، مي تواند بازيگر مهم در سياست افغانستان باشد، همان گونه كه در سال 2001 گروه هاي نظامي درگير جنگ را يك شبه به همگرا، دموكرات، ليبراليست و اومانيست تبديل كرد.

از اين زاويه، سكوت سياسي امريكا به عنوان تاثيرگذار ترين كشور بيروني در امور سياسي افغانستان، نگران كننده است. با اين كه اين كشور گاها بيانيه هاي را مبني بر حمايت از فرايند و تشويق نامزدان به خويشتن داري سياسي صادر مي كند، اما به دنبال تنش ها و كشمكش هاي سياسي ايجاد شده بين دو نامزد كه در حقيقت از دو جريان كلان سياسي نمايندگي مي كنند، به صورت جدي و آشكار وارد عمل نشده است. سازمان ملل به صورت اعلاني پادرمياني اش را مطرح كرد و آلمان از وارد عمل شدن نماينده سياسي اش خبر داد، اما امريكا هنوز سخن از همكاري سياسي جهت حل بحران كنوني نزده است.

به نظر مي رسد كه اكنون، زمان زمان همكاري و نقش جدي سياسي امريكاست. علي رغم اين كه جريان ها و نخبگان سياسي تاثيرگذار، جهت حل بحران و گذر از بن بست كنوني تلاش مي كنند و خواهند كرد، وارد عمل شدن امريكا به عنوان يك ضرورت حس مي گردد.

اگر بحران سياسي كنوني بيش از اين تداوم يابد، به لحاظ نرم افزاري، وحدت و همگرايي ملي و دموكراسي و ارزش هاي سياسي جديد ضربات مهلكي را خورده و به لحاظ سخت افزاري، طالبان از اين وضعيت استفادة بهينه را كرده و ثبات سياسي در هر صورت در معرض تهديد جدي قرار مي گيرد.

دیدگاه شما