صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۸ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

روی دادِ هلمند جدی گرفتنی است

-

روی دادِ هلمند جدی  گرفتنی است

عراق اکنون بقا و موجودیت اش را در معرض تهدید می بیند. به هر راه می رود، هر دروازة را می زند و به هر قدرتمند عرض حال می کند، تا بتواند وضعیت پیش آمده را مهار کند. گروه داعش، مانند قارچ از زمین به صورت ناگهانی و آنی بدر نشد و مانند سنگ از آسمان فرود نیامد، بلکه از سال ها قبل، به فعالیت های تروریستی آغاز کرده بود. اما این دولت نوپای عراق بود که تهدید را جدی نگرفته و در نطفه خنثی نکرد. اگر از همان آوان شکل گیری گروه تروریستی داعش، تهدید را جدی گرفته و جهت برچیدن اش اقدام می کرد، یقینا وضعیت امروز عراق، خلق نمی گردید.

   به هر صورت، دولت عراق با چالش جدی مواجه شده است. از امریکا در خواست نظامی کرد، ایران اعلام همکاری نظامی کرده است و از روسیه جت های جنگی خریداری کرده است، تا بتواند وضعیت را مهار کرده و دست کم به نفع دولت بغداد رقم زند.

پس می توان گفت که وضعیت کنونی عراق علی رغم توطئه های سیاسی منطقه ای که جریان دارد، معلول بی توجهی و غفلت دولت بغداد در برابر گروه تروریستی داعش است. اگر نهادهای نظامی این کشور در آوان شکل گیری داعش اقدام به مهار آن می کرد، وضعیت به این پیمانه حاد نمی گردید.

اکنون گروه ها و رخ داد های شبیه حمله های داعش در افغانستان نیز به چشم می خورد.

 چندی قبل گروه زیر نام نقاب پوشان در ولایت نورستان ظهور کرده بود. کار اصلی این گروه اعدام فرماندهان گروه طالبان بود. این گروه در یک روز 12 نفر از فرماندهان گروه طالبان را به دار آویخته بود. گرچند، اعدام طالبان را می شود اختلاف درونی آنان با طالبان پاکستانی دانست، اما بیم و هراس که وجود دارد این است که مبادا حوزة اعدام های آن ها از طالبان به دیگران و از نورستان به تمامی مناطق نا امن گسترش یابد.

   و طالبان حمله های گستردة را در ولایت هلمند راه اندازی کرده بود. هراس وجود داشت که چندین ولسوالی این ولایت به تصرف طالبان در آمده و دامنة تهدیدها بیشتر گردد. در این کش و قوس درگیری های خونین بین نیروهای ارتش و طالبان صورت گرفت. تلفات انسانی به دو طرف وارد شده و ساکنان بی شماری بی جا شدند.

گرچند گفته می شود در حال حاضر، تهدیدها برچیده شده و ولسوالی های محور جنگ در تصرف کامل نیروهای نظامی بوده و وضعیت عادی گزارش می شود، اما تهدید در ذهنیت ها خلق گردیده و به شدت می آزارد.

طالبان و طرح برنامه برای افغانستان پساخروج

به نظر می رسد که طالبان برای افغانستان پساخروج برنامه دارند. برنامه داشتند، اما برنامة جدی تر دارند. ظاهرا وضعیت امنیتی عراق و ناتوانی های ارتش این کشور و نیز توانایی ها و دستاوردهای گروه های تروریستی را الگوی برای خود گزینش کرده اند. یعنی محاسبه بر این است که در افغانستان پساخروج و در میدان جنگ که تنها نیروهای داخلی طرف است، برد با ماست و می توانیم به دستاوردهای دست یابیم.از این روی، تلاش می کنند برخی از ولسوالی ها و نقاط استراتژیک را تصرف کرده و خود را برای جنگ تمام عیار آماده کند.

دولت کابل و طرح های دفاعی

به نظر می رسد که دولت کابل باید دو طرح را روی میز گذاشته و به صورت جدی دنبال کند.

1 . در گام نخست، عقد موافقت نامة دو جانبه امنیتی با ایالات متحده امریکاست. رییس جمهور کرزی علی رغم این که خود لویه جرگة مشورتی را در این مورد برگزار کرده و از حامیان جدی امضای موافقت نامه به نظر می رسید، اما از امضای آن خود داری ورزیده و به رییس جمهور و حکومت بعدی واگذار کرد.

    اما حکومت و رییس جمهور جدید که از دل انتخابات بیرون آید، با چالش مواجه شده و انتخابات و به صورت عموم سیاست کشور دچار بن بست شده است. گرچند خیلی نا امیدوار کننده خواهد بود که گفته شود، انتخابات به نتیجة دست نیافته و هرگز حکومت جدید تشکیل نخواهد شد، اما واضح است که قدری زمان بر بوده و فرصت های سیاسی را هدر می دهد.

   به هر صورت مسوولیت حکومت کنونی، نامزدان، کمسیون های انتخاباتی و نیروهای سیاسی تاثیرگذار این است که تلاش کنند هر چه زود تر بحران انتخاباتی و در نهایت بحران سیاسی به پایان رسیده و بسترهای امضای موافقت نامه با امریکا هموار گردد.

به نظر می رسد که امضای موافقت نامه با امریکا یکی از راه ها و شاید مهمترین راهِ توانمندسازی ارتش و بیمه کردن خود از تهدیدهای چون داعش و شبیه آن  است. عراق اگر در سال 2011 به امضای موافقت نامه با امریکا و همکاری های نظامی این کشور پشت کرده و خود را بی نیاز تلقی می کرد، اکنون دست به دامن اش شده و جهت حضور نظامی فرا می خواند. پس افغانستان نیز، باید موافقت نامه و همکاری های نظامی امریکا را جدی گرفته و از فرصت پیش آمده در راستای حفظ بقا و موجودیت و در نهایت ثبات سیاسی که از مولفه های جدی منافع ملی است، استفاده کند.

2 . گام دوم، خنثی سازی و برچیدن شورشیان در هنگامه های تولد است. جدیت، تحرک و جهش نظامی نیروهای ارتش را در هلمند باید ستود و قدر کرد. با این که تلفات انسانی بر این نیروها وارد شده است، اما با سینه سپر کرن، تهدید را برچیده و دوباره فضای امن را برای مردم رقم زدند.

   اما بازهم می شود به تصمیم گیرندگان در نهادهای نظامی گوش زد کرد که گروه های شورشی را در موقع ظهور جدی گرفته و تلاش کنید خنثی شود. همان گونه که توطئة نظامی هلمند را جدی گرفته و خنثی کردید و برای مردم مایة آرامش و برای خود تان مایة کسب هویت گردید، تهدید نقاب پوشان نورستان و رویدادهای مشابه را نیز جدی گرفته و خنثی کنید.  برچیدن و خنثی کردن در همان موقع تولد و ظهور تنها راه است که می توان از وخیم شدن وضعیت امنیتی و در نهایت تهدید ثبات پیشگیری کرد. اما اگر گروه ها و باندهای تروریستی در هنگامه های تولد جدی گرفته نشده و ارتش دست روی دست بگذارد تا  تهدید کلان تر و فربه تر شود، آن گاه به سرنوشت حساس عراق مواجه خواهیم شد.

  در نهایت یک بار دیگر باید گفت که رویداد هلمند زنگ خطر بوده و نشان می دهد که دشمن برای افغانستان پساخروج برنامه های جدی طرح کرده است. محاسبه بر این است که در نبود نیروهای نظامی خارجی می توانند حریف نیروهای ارتش در میدان جنگ گردیده و دامنة تهدیدهای شان را گسترده تر کنند. پس، بر سیاسیون کشور است، که تلاش کنند هر چه زودتر بن بست و بحران سیاسی به پایان رسیده و با گزینش رییس جمهور نو زمینه ای عقد موافقت نامه را فراهم کنند و بر نهادهای نظامی و امنیتی کشور است که بر گروه های شورشی در هیچ نقطة کشور اجازة نفس چاق کردن را ندهند.

دیدگاه شما