صاحب امتیاز: محمد رضا هویدا

مدیر مسوول: محمد هدایت

سر دبیر: حفیظ الله زکی

شنبه ۸ ثور ۱۴۰۳

دانلود صفحات امروز روزنامه: 1 2 3 4 5 6 7 8

راهی برای شکست بن بست انتخاباتی

-

راهی برای شکست بن بست انتخاباتی

سومین دور انتخابات ریاست جمهوری ظاهرا به بن بست مواجه شده است. این بن بست اما، روز به روز تشدید می شود. تیم اصلاحات و همگرایی مدعی است که امیرخیل رئیس قبلی دارالانشاء کمیسیون مستقل انتخابات به نفع تیم رقیب تقلب نموده است. تیم اصلاحات و همگرایی برای مدعای خود اسناد صوتی و تصویری نیز به رسانه ها ارائه نموده است. اسنادی که تا هنوز ارائه شده مربوط به مکالمه تلفنی امیرخیل با کارمندان کمیسیون مستقل انتخابات و یکی از اعضای ستاد انتخاباتی تیم تحول و تداوم می باشد. اسناد دیگر مربوط به والی میدان وردک می باشد. این تیم تا هنوز دوبار مردم را به منظور اعتراض به خیابان ها کشانده است. همه این ها بیانگر آن است که نتیجه انتخابات از سوی این تیم مورد پذیرش قرار نمی گیرد. از طرف دیگر، تیم تحول و تداوم اعلان پیروزی نموده است. نتیجه ای که منجر به پیروزی تیم تحول و تداوم نگردد نیز مورد پذیرش قرار نمی گیرد. زیرا، اعلان پیروزی زود هنگام می رساند که تیم تحول و تداوم نتیجه جز پیروزی را قبول ندارد. واکنش های هر دو تیم تا هنوز بیانگر به بن بست مواجه شدن انتخابات است.

تا روز برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پایان پروسه رأی دهی، نتیجه به سود دموکراسی و تحکیم دموکراسی بود. از فردای آن اما، نتیجه برعکس شد. انتخابات و مشارکت گسترده مردم تا حدودی زیادی با واکنش ها و رفتار های غیر دموکراتیک ه صورت گرفت خنثی شد.به عبارت دیگر، جهت گیری ها به گونه ای شد که خیلی ها آن جهت گیری ها را خطری برای ثبات حکومت، رفتار های سیاسی و زیر سوال رفتن پروسه انتخابات و دموکراسی دانستند.به باور نویسنده اگر چه رفتار های بعد از روز برگزاری انتخابات تند و زننده بود و تهدیدی جدی برای دموکراسی و ثبات سیاسی اما، راه های جلوگیری فراروی ماست. ادامه رفتار ها و جهت های گیری های دو تیم انتخاباتی می تواند بحران زا باشد. بنابراین باید رفتار های این دو تیم کنترل شود و در چارچوب قانون در آید. زیرا قانون چتر همگانی است. هیچ یک از تیم های انتخاباتی بیرون از چارچوب قانون قرار نمی گیرد. حال مهمترین سوال این است که چگونه می توان رفتار ها را به گونه جهت دهی کرد که به سمت بحران پیش نرویم.

قبل از پاسخ به سوال مذکور باید این نکته را یادآور شوم که تیم اصلاحات و همگرایی برای حل مشکل به مردم مراجعه نموده است. در صورت که نیتجه انتخابات به سود تیم تحول و تداوم نباشد، این تیم نیز قطعا به مردم مراجعه خواهد کرد. به عبارت دیگر، این باور در هر دو تیم وجود دارد که کلید حل مشکل مردم افغانستان است.مراجعه به مردم هم سودمند است و هم ضرر های جدی را برای جامعه ما در پی دارد. اول؛ مراجعه به مردم منجر به تثبیت جایگاه مردم در عالم سیاست می شود. مردم خود باورمند به آوردن دگرگونی و گرفتن سکان سیاسی کشور می گردد. از این جهت مراجعه به مردم سودمند است. دوم؛ مراجعه به مردم اما، از جهت های دیگری ضرری جدی برای جامعه ما دارد. تجربه نشان داده است که رفتار های توده مردم مبتنی بر عواطف و احساسات است. رفتار های مبتنی بر عواطف و احساسات نه تنها منجر به حل مشکل نمی گردد بلکه پیامد های مانند بی ثباتی، طولانی شدن روند انتخابات و ... می شود. رفتار های احساسی نه تنها قضیه حل نمی کند بلکه اختلافات و تنش ها را بیشتر می سازد. با افزایش تنش ها بن بست انتخاباتی تشدید می گردد. بنابراین دو تیم انتخاباتی باید بازنگری در رفتار های خود نماید. تا مبادا رفتار های آن ها منجر به تنش های خونین نشود.

اگر مراجعه به مردم راه حل نیست. چگونه می توان اختلافات میان دو تیم انتخاباتی را مورد حل و فصل کرد.نویسنده اگر چه در نوشته مکانیسم های مختلف را جهت عبور از وضعیت کنونی مطرح نموده بود. اما از آنجایی که نهاد های بین المللی مانند یونوما قادر به حل معضل نشد، لازم است که یک بار دیگر مسئله را از زاویه دیگر به بررسی بگیرم.

در سال های اخیر دگرگونی در تئوری منازعه در کشور های جهان سوم به وجود آمده است.اکثر نظریه پردازان در حل منازعه مسئله گفتگوی نخبگان در کشور های جهان سوم را مطرح می کند. به نوعی این دگرگونی در بخش های مختلف مانند توسعه نیز به وجود آمده است. تجربه کشور های جهان سوم نیز نشان داده است که دگرگونی و حل منازعه بدون گفتگوی نخبگان ممکن نیست. افغانستان بعد از سال ها جنگ و منازعه در بن آلمان با همدیگر نشست و نظام سیاسی جدیدی به وجود آورد و از جنگ و منازعه دست کشید. اگر چه در کنفرانس بن آلمان دست های خارجی نیز دخیل بود. اما با همه اما و اگر ها، کنفرانس بن اول را می توان محصول گفتگو و تحمل نخبگان سیاسی افغانستان دانست.

بعد از کنفرانس بن اول و شکل گیری حکومت، همین نخبگان سیاسی بودند که حکومت را حفظ کردند و وارد منازعه و درگیری نشدند. در شرایط کنونی نیز، نخبگان سیاسی با گفتگو می تواند بن بست انتخاباتی را بشکند. بنابراین گفتگوی نخبگان سیاسی راه گشا است. اما در باب گفتگو باید چند نکته را متذکر شد. اولین و اساسی ترین نکته این است که گفتگو باید در چارچوب قانون اساسی صورت گیرد. یعنی با مبنا قرار دادن قانون اساسی و مکانیسم های حل منازعه در قانون اساسی باید گفتگو صورت گیرد.دوم؛ در گفتگو باید دو تیم انتخاباتی باید حضور داشته باشد. رهبران دو تیم با پا در میانی نخبگان سیاسی به یک توافق برسد. مهمترین مسئله توافق نخبگان سیاسی است.اما این که نخبگان سیاسی چگونه به توافق می رسد و چگونه تیم های انتخاباتی را رازی می کند، مسئله دیگری است که در این نوشتار نمی گنجد.

در پایان این نوشتار باید متذکر شد که سومین انتخابات ریاست جمهوری متاسفانه به بن بست رسیده است. جهت گیری های که صورت گرفته است و احتمالا رفتار های که در روز های آینده صورت می گیرد، بن بست انتخابات را تشدید خواهد کرد. این بن بست انتخاباتی، با دموکراسی نوپا و شکننده و حکومت ضعیف که داریم، خطرناک است. خطر جدی از آن جاست که تیم اصلاحات و همگرایی برای حل مشکل به مردم مراجعه نموده است و تیم تحول و تداوم نیز اگر نتیجه مطابق میل شان نبود، به مردم مراجعه می کند. رفتار های مبتنی بر احساسات و عواطف مردم، خطر بی ثباتی را در پی دارد. راه حل معقول که وجود دارد این است که نخبگان سیاسی وارد گفتگو شود. تنها توافق نخبگان سیاسی می تواند انتخابات را از بن بست برهاند. توافق نخبگان در چارچوب قانون اساسی تنها راه ممکن برای شکستن بن بست انتخاباتی است.

دیدگاه شما